راهایی که به بهشت ختم می شود ،زیاد و مختلف اند که به طور
پراکنده در آیات و روایات به آنها اشاره شده است.
در این بین این راهها بعضی کوتاه تر و ساده تر است که به تعبیر عامیانه
راه میان بر می گویند که به دو مورد اشاره می شود.
اولین راه مطمئن ،کوتاه و همگانی که مورد نظر قرآن است ، از خانواده
می گذرد. و آن جاده دو طرفه است از طرفی فرزند باید احترام والدین
را نگاه بدارد تا بهشت خود را پیش خرید کند که در روایت مشهوری آمده ؛
پیامبر(صلی الله و علیه وآله) فرمودند: پدر و مادر بهشت تو هستند و پدر
مادر جهنم تو هستند، هم می توانند بهشت رفتن تو را فراهم کنند هم
می توانند جهنم رفتن تو را فراهم کنند.و از طرفی پدر ومادر هم باید تمام
توان خود را در تربیت فرزند قرار دهد که این یک قلم کار خود در صدر سایر
کارها انسان را بهشتی می کند . در قرآن مجید از جریان را مطرح می کند
که وقتی از بهشتیان علت بهشتی شدن را می پرسند که در دنیا چکار کردید
که بهشتی شدید می فرمایند:
قالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فی أَهْلِنا مُشْفِقینَ1 ..ما در دنیا با فزرندان و بچه هایمان و...با شفقت
رفتار می کردیم . یعنی همین شفقت در راس کارهای مهم است که قرآن از زبان
آنها از آن یاد می کند . شاید برای بحث تربیت همین شفقت شاه کلید تربیت و سعادت
بچه باشد . متاسفانه بعضی در قالب توهین یا خشم و...می خواهند بچه را تربیت دینی
کنند که فاصله آنها با آموزه های دینی بیشتر می شود.
دومین راه میانبر راه حسین بن علی علیه السلام است.هم روضه و اشک بر امام حسین
(علیه السلام) و هم زیارت آن حضرت،باعث می شود که انسان راه صد ساله را یک
شبه طی کند و دل را از رذائل شستشو دهد . در بین عبادات روی بعضی ها تاکید شده
و میان بر هستند ولی دارای عوارض خاصی هستند ،مثلا نماز شب خلیی سفارش
شده و خلیی ها هم از این راه به مقامات بالایی رسیدند؛ ولی دارای عوارضی مانند غرور
و عجب می شود و انسان بایدخلیی مراقب باشد .
یا زیارت خانه خدا خیلی فضیلت دارد ولی نفس مدام به انسان القا می کند که من چندین
تمتع و عمره رفته ام لذا نیاز به مراقبت ویژه دارد اما زیارت رفتن امام حسین ع حسی به
انسان دست می دهد که احساس شرمندگی می کند و گریه برآن حضرت انسان را
سبک بال می کند و از طرفی امام بلافاصله جبران می کند که انسان خود را بدهکار
کرم امام می داند و قس علی هذا
1- سوره طور آیه 26
ذکر ؛یعنی یاد کردن محبوب در همه حال ، گاهی با زبان جاری می شود
و گاهی در قلب و باطن انسان است. در اهمیت ذکر همین بس که در
روایات خوراک فرشتگان یاد شده است .
لذا تا ذکری در دل یا زبان جاری شود ، مثل آهن ربا باعث جذب و کشش
فرشتگان می شود و انسان را فرشته خوی می کند. از طرفی هر جا فرشته
حضور یابند مانند گروه ضربت عمل می کنند و شیاطین را از آن منطقه دور می شوند.
شاید به این دلیل است که خداوند در قرآن سوره احزاب آیه 42می فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا ذکروالله ذکرا کثیرا».
نکته ای که در باب «ذکر» اهمیت دارد این است که ذکرشناسان معتقدند؛ که انسان
نباید خودسرانه ذکر بگوید بلکه باید تخصص داشت ؛ زیرا درست است که هر ذکری
باعث تصفیه باطن می شود ، ولیبعضی از آنها عوارضی دارند و میتواند آسیبهای
جبرانناپذیری داشته باشد. گاهی باعث مرگ یکی ازعزیزان می شود و یا بلایی را
در پی داشته باشند؛ مانند استفاده خود سرانه از داروهاست. همان کارشناسان معتقد ؛
که تنها ذکری که هیچ عوارض ندارد ، ذکر« صلوات و یا حسین و.. »است.
توصیه می کنند که هر ذکری را با ذکر یا حسین یا صلوات یا یکی از ائمه بکار گیرید .
همان کاری که امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم اخلاق کرده است
و هر بند را صلوات شروع می کند.
آری کاری که اهل بیت و امام حسین ع کرده است برای هر شخص در هر مرتبه از معرفت باشد
بدون عوارض است و آرامبخش .
ما معتقدیم اگر حادثه عاشورا قبل از نزول قرآن اتفاق می افتاد ، قطعا خداونددر قرآن
دستور می داد که از آن یاد کنند ، همان طوری که دستور داده است که ؛
وَ اذْکُرْ إِسْماعیلَ وَ الْیسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کُلٌّ مِنَ الْأَخْیارِ ـ..
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسى إِنَّهُ کانَ مُخْلَصاً وَ کانَ رَسُولاً نَبِیا...مریم:54
و....