خطبه غدیر از جمله خطبه های بسیار مهم و شنیدنی رسول مکرم
اسلام است . شنیدنی های آن خطبه تمامی ندارد ، از ستایش خداوند
تا جانشینی پیامبر اسلام تا معرفی امام زمان عج و...همه در خطبه غدیر
منعکس شده است.
در این چند سطر به یکی از نکات لطیف و شنیدنی خطبه اشاره می کنیم.
پیامبر اسلام قبل از اینکه جمله معروف «من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ»
را به کار ببرد ، از جمله «ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟
کیست سزاوارتر از شما به شما؟ این جمله ریشه در قرآن مجید دارد که
خداوند می فرماید: النَّبِیُّ أَوْلَى? بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ?1
تمام حرف در این آیه قرآن نهفته است که خداوند پیامبر ص را« جان جانان»
معرفی می کند. یعنی همانطور که ما یک روحی داریم که مسلط بر بدن است،
ارواح ما هم یک روحی دارند که بر ارواح ما مسلط است که به آن روح ارواح
می گویند و در فارس به«جان جانان»معروف است. آن روح مسلط کاملا از جزئیات
ارواح ما با خبر است و می داند که هر لحظه بر این ارواح چه می گذارد ، از شادی
تا غم و...
لذا همانطوری که زنده بودن بدن، بستگی و وابسته به روح است . اگر روح در کالبد و جسد
نباشد ، بدن با جمادات هیچ فرق ندارد ، آن روح هم نسبت به ارواح این گونه است.
خداوند آن روح ولایی را از آن پیامبراسلام می داند که پیامبر اسلام هم مردم را در غدیر خم
از آن روح ولایت در وجود جانشین بر حق خود یعنی علی بن ابی طالب آگاه کرد.
1- سوره احزاب آیه 6
در بین عبادات هیچ کدام به اندازه« امربه معروف و نهی از منکر»
هزینه و گرفتاری ندارد، حتی خلیی از عبادت سختی دارد ولی مشکل
ساز برای انسان نیست مثل روزه ،نماز ،خمس و...
اما این واجب الهی بدون دردسری و مشکل از طرف دیگران نیست به
این خاطر است که بقیه واجبات، نسبت به این واجب مثل؛ قطره در برابر
دریا معرفی شده است. خداوند در سوره لقمان از زبان حضرت لقمان وقتی
سخن را به امر به معروف می آیدد ، بلافاصله سخن از صبر و تحمل به
میان می آورد و می فرماید:...وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ ..1
یعنی با هر نهی از منکر باید منتظر یک واکنش منفی از طرف مقابل باشید از
یک حرف مفت یا اخم تا کتک و...رمز پیروزی در این میدان فقط صبر و تحمل است .
خداوند وقتی می خواهد به پیامبر اسلام ، بزرگترین معروف یعنی؛ تعیین خلیفه و
جانشنی را به مردم ابلاغ کند ، بر قوت قلب آن حضرت، تمام قد اعلام حمایت می کند .
چون پیامبر ص از واکنش منفی مردم اگاه است و احساس ترس از عدم قبول
می کند ولی خداوند می فرماید: ووَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ2
ترس پیامبر اسلام از جنگ و اخم و... نیست چون این دوره را پاس کرده است بلکه
از عدم قبول و نقشه دردسر و گرفتاری برای اهل بیتش بعد از خودش است ؛
از سوختن در خانه حضرت زهرا تا عاشورا و...
ولی خداوند با صراحت اعلام می کند و بگو و نترس تا حجت بر مردم تمام شود و اگه
خلافت به اهل بیت نرسید ، بلاخره امام زمان عج می رسد و به این ترس برای همیشه
تاریخ پایان خواهد داد .
پس مهمترین پیام غدیر پررنگ کردن ، امر به معروف و نهی از منکر و لو هزینه زیادی داشته
باشد که متاسفانه الان در جامعه کمرنگ شده و بعضی از منکرات یواش یواش دارند رنگ
معروف می گیرند.!!!
1- وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ « لقمان آیه 17»
2-یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ? وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ
وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ سوره مائده آیه 67
مرحوم صدوق در کتاب توحیدش در ص 180 جریانی را از امام علیه السلام نقل کرده است
که غدیر را ثابت و سقیفه را باطل می داند آن هم از طریق تورات خلاصه آن به این شرح است :
"پیامبر بزرگ اسلام دو دوست یهودی داشت که در زمان حضرت به حضور آن بزرگوار آمدند و تورات
و صحف را قرائت کردند و سخنان پیامبر اسلام را شنیدند.بعد از رحلت پیامبر ص آمدند تا ببیند که
جانشین آن حضرت کیست ؟ چون می دانستند که هر پیامبری جانشینی را منصوب می کند.
وقتی به میان مردم آمدند ، مردم خلیفه اول را نشان دادند ، آنها چند سول توحیدی کردند ولی
خلیفه اول از سوال آنها درمانده شد . گفتند : کسی را به ما معرفی کن تا درباره توحید آگاه تر
باشد ، آنچه ما درتورات درباره جانشین آخرین پیامبر ص خواندیم در تو نیست !!
او عمر را معرفی کرد ولی عمر هم از سوالهای آنها درمانده شد تا حضرت علی علیه السلام را
معرفی کردند.
گویا اینها به دنبال جانشین پیامبر ص و خلیفه بحق الهی می گشتند نه جواب سوالهایشان!!!!
شاید اگر خلفا می فهمیدند به دنبال چه می گردند، هرگز امام علی ع را نشان نمی دادند!
وقتی سوالهای خود را از حضرت علی علیه السلام پرسیدند ؛ حضرت فرمود: آیا طبق قرآن
جواب دهم یا طبق تورات ؟ جواب دادند : طبق هر دو . وقتی حضرت جواب آنها را داد آنها
او را تصدیق کردند و حضرت آنها را کنار خود نشانید و فرمود: قد ما وأخرا وحسابهما على الله
عز وجل یوقفان و یسألان."
«آن سوال توحیدی این بود که خداوند کجاست؟حضرت فرمود برابر تورات شما چهار فرشته از چهار جهت جهان اینجا حضور پیدا کردند .یکی از زمین آمد دیگری از آسمان یکی از شرق عالم آمد دیگری از غرب عالم ، آن فرشتهای که از طرف مشرق آمد به فرشتهای که از طرف مغرب آمد گفت از کجا آمدی گفت :من از حضور ذات اقدس الهی آمدم و آنکه از مغرب آمد به کسی که از مشرق آمد سؤال کرد تو از کجا آمدی عرض کرد گفت من هم از نزد خدا آمدم ،چه اینکه نازل از آسمان به خارج از زمین هم همین حرف را زد همین جواب را شنید «هذا ما کان علی عهد نبیکما موسی(علیه السلام)» آنچه که در تورات شماست .معلوم میشود که ذات اقدس الهی منزه از زمان و زمین است و اما ما کان علی عهد نبینا» آنچه که در کتاب دینی پیامبر ما(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) است «فذلک قوله فی محکم کتابه ?ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلاّ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا?» خدای سبحان با هر موجودی هست با هر فردی هست ولی رقم و عدد پذیر نیست ..»
این ایام آبشار «غدیر » بر جان پیامبر اکرم جاری شد تا دست های
خشک و پینه بسته«امت» را در دست« امام» بگذارد، تا نه هرگز
تشنه علوم دیگران بمانند و نه در وادی گمراهی و سر گردانی بیفتند.
در جریان غدیر در مرحله اول ظلم به خود نبی مکرم اسلام شد بعد
به حضرت علی علیه السلام و اهل بیت!!!!
به عبارت بهتر ؛ غدیر اوج مظلومیت «پیامبر بزرگ» است در عین محبوبیت !!!
چون مردم گوش به حرف پیامبر اسلام ندادند و عملا حرف پیامبر اکرم را زمین گذاشتند.
در حالی که خداوند با تاکید، مردم را به تبعیت از پیامبر اسلام دعوت می کند .
" اَطیعُوا اللهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ....لازم نبود اطیعوا دوم ذکر شود ولی به خاطر تاکید و
حساسیت حرف پیامبر اسلام ، خداوند آن را در قرآن ذکر می کند. یا در حدیث معروف
« مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه ...» اول روی ولایت خود اصرار دارد . معنی این سخن این
است که هر کس ولایت من را قبول کند ، ولایت علی را هم قبول می کند.و اگر ولایت من را قبول
نکنید ، ولایت علی ع را هم قبول نمی کنید.
به هر حال غدیر امتحان بزرگ امت پیامبر بود در میزان اطاعت پذیری از گل سر سبد خلقت
پیامبر اعظم ، که با کمال تاسف خلیی ها مردود شدند. اگر خداوند هم آیه یا ایها الرسول بلغ ..1.
را هم نازل نمی کرد و کار جانشینی را صدرصد به خود پیامبر ص واگذار می کرد ، باز
بر امت لازم بود تبیعت کنند و حرف پیامبرشان را زمین نگذارند !!!!!!!!!!!!
1-مائده 67
برای مدیریت و جلوگیری از هر چیزی ، راه و روش مناسب به
خودش وجود دارد ،مهم پیدا کردن آن روش ها و عمل به آنهاست.
به عنوان نمونه مامورین امدادی برای مهار آتش ، لباس ضد حریق
به تن می کنند ، پزشکان با لباس ضد عفونی و ماکس مخصوص وارد
اتاق عمل می شوند و رزمندگان هم در برابر دشمن از کلاهخود و سپر
مخصوص استفاده می کنند. انسان هم اگر بخواهد در یک جامعه ای که
گناه در آن موج می زند ، دین و ایمان خود را حفظ کند و نفس را
از آلودگی ها باز دارد، یک روش مطمئن و کاربردی از طرف بزرگان دین بیان
شده است که زندگی دینی انسان را در برابر خطرات و سقوط در جنایات
باز می دارد و آن «تقوا و ورع» است. حضرت علی علیه السلام در یک بیان
کوتاه می فرماید: الْوَرَعُ جُنَّهٌ پرهیزکاری سپر سقوط در مفاسد است.1
تعبیر به «جنه» تعبیر جالبى است، زیرا سپر وسیله اى دفاعى در مقابل
آماج تیرهاى دشمن یا شمشیرها و نیزههاست؛ گویا هواى نفس و شیطان
پیوسته قلب انسان را هدف تیرهاى خود قرار مىدهد و انسان با ورع به
وسیله این سپر مىتواند از آزار آنها در امان بماند.
اگر انسان در زندگی ملکه ایمان و عمل صالح را در وجودش نهادینه کند
و در برابر هوای نفس ایستادگی کرده و به تعبیر امروزی« نفس را مدیریت »کند
تا در برابر هر گناه واکنش نشان دهد، هرگز فریب زرق و برق و اتفاقات مختلف
را نخواهد خورد و دین خود را از شر خناسان واکسینه و به تعبیر بهتر بیمه خواهد کرد.
1- حکمت 4
امشب نسیم معنوی عرفه بر دل جان ما می وزد. شب و روزی
که آخرین ارفاق در جهت بخشش گناه هان بزرگ محسوب می شود.
در روایت از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
مَن لَم یُغفَرْ لَهُ فی شهرِ رمضانَ لَم یُغفَرْ لَهُ إلى مِثلِهِ مِن
قابِلٍ إلاّ أن یَشهَدَ عَرَفَةَ .1
یعنی ماه رمضان که اوج بذل و بخشش خداوند است اگر کاری نکردیم که
مورد رضایت الهی باشد، باز دروازه رحمت الهی بسته نشده و یک فرصت
بزرگ در اختیار انسان قرار داده است تا با آن خود را از آلودگی پاک کنیم و
آن «روز عرفه»است.
علتش را باید در دستگاه عظیم امام حسین علیه السلام جستجو کرد.!!
هم در دعای عرفه اش که «اوج عرفان» و بندگی است و
هم در زیارت آن حضرت ؛ چه در کربلا و چه از راه دور !!!!!!!!!!!
در روایت معتبر از رفاعه آمده است که حضرت صادق (ع) به من فرمود :
«امسال حج انجام دادی؟
گفتم: فدایت شوم، مالی نداشتم که به حج روم ولیکن عرفه را نزد قبر امام حسین (ع) گذراندم.
امام صادق فرمود که: تو هیچ کوتاهى نکردى... و اگر که کراهت نداشتم که مردم حج را ترک کنند،
حدیثى براى تو مىگفتم که هرگز زیارت قبر آن حضرت را ترک نکنى....هر کس بهسوی قبر امام
حسین (ع) بیرون رود و عارف به حق آن حضرت باشد و با تکبر نرود، هزار ملک از جانب راست
و هزار ملک از جانب چپ، همراه او مىشوند و برای او ثواب هزار حج و هزار عمره که با
پیغمبر یا وصى پیغمبر انجام داده باشد، نوشته میشود.
حضرت طوری از فضیلت کربلا در این روز گفت: که فضیلت عرفات محو شد.
چرا که امام حسین ع کشتی نجات است . هر کسی وارد این کشتی شد با هر
مرام و مسلکی قطعا اهل نجات است. بنابراین باید در این روز دست به دامن امام شویم
و با دعای عرفه امام حسین ع خود را از این ظلمات که از در و دیوار فر می ریزد
قلب خود را جلا بخشیم و وسیله آمرزش و نجات خود را فراهم سازیم.
امام صادق علیه السلام :
کسى که در ماه رمضان آمرزیده نشود ، تا رمضان آینده آمرزیده نگردد مگر آن که در عرفات حاضر شود .
بحار الأنوار : 96 / 342 / 6
امشب اول ذیحجه سالروز ازدواج حضرت علی علیه السلام و
حضرت فاطمه سلام الله علیهاست. ازدواج تکرار نشدنی که
بشریت دیگر به چشم نخواهد دید.
امروز ازدواج به یک امر بحرانی تبدیل شده است و بالا رفتن سن ازدواج
از طرفی و طلاق های افسار گسسته و کم عمق از طرف دیگر؛
خانواده ها را در اظطراب و نگرانی وحشت باری برده است.
کمتر خانواده ای سراغ داریم که چند جوان مجرد داشته باشد
و دغدغه فکری روزانه آنها بحث تشکیل خانواده فرزندانشان نباشد.
هر چند عوامل مختلفی در این امر سهیم اند، ولی یک نکته مهم دوری از
دستور دینی است. بعضی دختر را در معرض فروش قرار داده و با مهریه
سنگین و...با نرخ ارز و طلا در رقابت اند .!!!!!!!
در بین دستورات دینی بحث «ساده زیستی» شاخص و راهگشای این اژدهای
هفت سر بالا رفتن سن ازدواج یا طلاق است. برخی تا اسم ساده زیستی را
به زبان می آوریم به یاد کاسه گلی و گلیم و...می افتند و سریع اعلام مخالفت
می کنند و طرف مقابل را به انسان عقب افتاده یا قدیمی و...متهم می کنند.
در حالی که ساده زیستی معنی کاملا روشنی دارد و هر انسانی به خوبی می داند
که دور کاسه سفالی و ...گذشته است . بحث روی زندگی متعارف است . ولی
بعضی از خانه کذایی و ماشین آنچنانی و جهیزیه با فلان برند ...را معیار قرار می دهند.
در یک کلام امروز «جهاد در ازدواج فقط ساده زیستی »است که
حلال مشکل ازدواج است. ازدواج حضرت امیر و حضرت زهرا س نمونه بارز این ساده زیستی
است. اگر امروز به خاطر خداوند و تبعیت از آن دو بزرگوار ، برخی یک مقداری از
توقع های خود را پایین بیاورند و یک ذره آستانه تحمل خود در برابر مشکلات بالا ببرند
به طور تصادی آمار ازدواج افزایش خواهد کرد.
امشب مصادف با شهادت امام جواد علیه السلام است . ضمن عرض
تسیلت ،جان را به سخنی ناب از آن بزرگوار جلا می دهیم.
امام جواد علیه السلام فرمودند:
اَلثِّقَةُ بِاللهِ ثَمَنٌ لِکُلِّ غالٍ، وَ سُلَّمٌ اِلی کُلِّ عالٍ؛اعتماد و تکیه بر خداوند ،
بهای هر چیز گران قیمت و نردبان برای رسیدن به هر بلندی و کمال است.1
برای رسیدن به پشت بام موفقیت و کمال جز از راه الهی و میسری که خالق
هستی تدارک دیده است ،ممکن نیست. چون هر راهی غیر از راه الهی بی راه
و انحرافی است و دارای پیچ و خمها و دردسر های خودش است.
اما اعتماد بر خداوند که خود بر فراز هر کمال ، بلندی و آفرینده هر چیز
گرانسگی است و از طرفی دست گیر و هدایت کننده بندگان به آن سمت و سوی
گوهر های ناب است، چنین اعتمادی باعث می شود که انسان از تلاش برای رسیدن
به هدف والا ، هرگز احساس دلسری و نامیدی نکند و چون به ادامه مسیر تا رسیدن
به مقصد اطمینان دارد ، هر مانع و سختی را با جان دل می خرد تا به هدف برسد.
اما اگر چنین اعتمادی نباشد چه بسا انسان اولا چیزهای بی ارزش را باارزش بداند ،
در ثانی اگر لطف الهی نباشد ، انسان در مسیر راه دچار دلسردی و رها کردن هدف
می شود و...
البته اعتماد و تکیه کردن بر کمک الهی ، هرگز به معنی تلاش نکردن و به کارنگرفتن نیروی
فکری و بدنی نیست ؛ بلکه هدفی را که درست تشخیص داد با توکل به خداوند ادامه دهد
و نتیجه را به او واگذار کند که هر چه از آب در آمد صدرصد خیر و دارای منفعت و خیر خواهد بود.
1-بحارالأنوار، ج75، ص 364
هر چند جنگ اقتصادی در قالب تحریم و... از دیار باز در بین ملت ها
رواج داشته و نتیجه آن هم کوچک شدن سفره مردم و اثر روانی آن
بوده است ؛ ولی در عصر جدید ، شکل و قیافه بسیار زشتی به خود
گرفته است. این جنگ که به «جنگ ارزی » شهرت پیدا کرده است ،
نتیجه آن کاهش ارزش پول ملی و از بین بردن قدرت مالی کشورها است .
امسال که استکبار جهانی علنا اعلان جنگ اقتصادی عیله کشور کرده است ،
برخی مسئولین به جای تشکیل ستاد جنگ اقتصادی ، عملا کشور را رها
کرده و به بهانه پوچ مثل مذاکره و...دست ها را به نشانه تسلیم بالا
برده و دست سودجویان را در هرج و مرج اقتصادی باز گذاشته اند.!!
و از طرفی هم قاطعیت در دستگاه قضایی که جای افرادی مثل؛ آیت الله گیلانی
- که حکم اعدام فرزند خود راداد- خالی است .
نتیجه؛ فشار مضاعف بر افراد ضیف ، ناکارامدی نظام ، حمله به رهبری و...
تا بخشی از حاکمیت که تفکر غربی و لیبرال را دارند، مشکل هست که هست ؛
مگر انقلابی علیه این طیف اشرافی و غرب زده اتفاق بیفتد تا ملت نفس راحتی بکشد.
خداوند روح معمار انقلاب را رحمت کند که جمله راهبردی نابی فرمود : چه من باشم چه نباشم
نگذارید انقلاب به دست نامحرمان و نا اهلان بیفتد.1
در چهل سالگی انقلاب یک انقلابی دیگر باید در دل انقلاب صورت بگیرد و آن کوتاه کردن
دست نامحرمان و نااهلان از سفره انقلاب است. به امید چنین روزی
1- صحیفه امام ج 21 ص 93
هر چند راه های مختلفی برای سعادت و عاقبت به خیری در
منابع دینی ذکر شده است؛ ولی از همه مهمتر که نقش شاه
کلید دارد ، درخواست عاجزانه مستمر از خداوند در قالب «دعا
و نیایش» است. دلیل این امر در کلام بزرگان و علما ذکر شده
است تا جایی که از برخی مراجع بزرگ نقل شده است:
اگر یک دعا مستجاب داشته باشید ، چه دعایی می کنید ؟ در
جواب فرمودند: عاقبت به خیری !
در بین انبیاء بزرگ الهی این سخن به صورت های مختلف ذکر شده است .
در جریان داستان حضرت یوسف ع وقتی بر مسند فرمانروایی مصر قرار
گرفت و از علم تعبیر خواب و...برخوردار شد ، فقط جای این خواسته را
خالی دید و عرض کرد: خدایا همه چیز به من دادی فقط عاقبت به
خیری و ملحق کردن به صالحین را هم به من عرضه کن تا این پازل نعمتت
بر من تمام و کامل گردد. در آیه 101 سوره یوسف چنین آمده است:
رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ ?
فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ ?
تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ1
درخواست روزانه و مکرر از خداوند از طرفی و وعده اجابت خداوند از طرف دیگر باعث
می شود که این خواسته عملی شود . وقتی این خواسته عملی شد ، در واقع مهر
تاییدی بر سایر اعمال است که یک عمر برای آنها زحمت کشیده ایم.
چراکه قضاوت نهایی بستگی به پایان دفتر اعمال است که فصل دوم زندگی یعنی حیات
برزخی بر مبنا آن تدوین می شود، شبیه همان کاری که بیمه ها انجام می دهند و معیار
باز نشستگی را آخرین حقوق اشخاص قرار می دهند و بر طبق آن بیمه را پرداخت می کنند.
بنابراین مسیر کوتاه و میان برد عاقبت به خیری از راه دعا مخالصانه و عاجزانه می گذرد!!!
1-پروردگارا! بخشی (عظیم) از حکومت به من بخشیدی، و مرا از علم تعبیر خوابها آگاه ساختی! ای
آفریننده آسمانها و زمین! تو ولیّ و سرپرست من در دنیا و آخرت هستی، مرا مسلمان بمیران؛
و به صالحان ملحق فرما!»