مهمترین نگرانی انسانهای موحد از زمان خلقت آفرینش تا عصرجدید عاقبت به خیری است.
این نوع تفکر مختص به مومنین متوسط نیست بلکه اولیای الهی و انبیاء هم برای آینده خود
نگران بوده اند و جالب اینکه در بین فرشتگان مقرب و بزرگ الهی هم این دغدغه بوده که
به یک مورد اشاره می شود . نقل شده :
«وقتی این آیه ی شریفه ی قرآن نازل شد و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین،
یعنی پیغمبر رحمت برای همه است، وقتی این آیه نازل شد پیغمبر اکرم
صلی الله علیه و آله به جبرئیل فرمود که ای جبرئیل من برای تو چه سودی دارم،
من برای همه رحمت هستم برای تو که فرشته ی خدایی و معصومی و فرشته
وحی هستی، من برایت چه سودی دارم،
جبرئیل عرض کرد: یا رسول الله از ابتدایی که خدا من را آفرید همیشه
ترس از این داشتم که عاقبت به خیر نشوم، این آیه ی قرآن که نازل شد،
دیگر خیالم راحت شد، که پیغمبر برای همه رحمت است و رحمت بودننش
برای من بر این است که این خوف و نگرانی من برطرف بشود.
قرآن کریم می فرماید: مطاع ثَمّ أمین حرف پیامبر را آنجا گوش می کنند
و پیامبر کسی است که حرفش پذیرایی دارد، اگر پیغمبر برای من دعا کند
که من عاقبت بخیر شوم،حتماً عاقبت به خیر خواهم شد».1
یا در شرح بعضی از بزرگان نقل شده اگر یک دعای مستجاب داشته باشید
چه دعایی می کنید؟ فرمودند: که خدایا ما را عاقبت به خیر کن.!!!
یکی از مهمترین عامل عاقبت به خیری از دیدگاه آیات الهی تقوا است .
تقوی در واقع یک نوع ترمز و ملکه باطنی است که وقتی انسان در سر دو راهی قرار گرفت ،
راه درست را انتخاب کند و سعادت خود را تضمین کند؛ زیرا که تقوی این هنر و خاصیت را دارد
که انسان را در برابر شهوت و غضب که دو نیروی بسیار خطرناک و مهلک هستنندنگه دارد و قدرت آنهارا
از کار بیندازد یا لااقل آنها را تضعیف کنند و از طغیان آنها جلو گیری کند. لذا قرآن در آیات معتددی
با با صدا رسا می فرماید: «والعاقبه للمتقین»
هر چند تقوا داشتن یک هزینه و دردسرهایی برای انسان دارد و باید انسان از بعضی لذائذ
چشم پوشی کند ولی میوه شیرین و دلچسبی دارد که هم در دنیا انسان را آبرومند می کند
در آخر کار هم انسان را سعادتمند و عاقبت به خیر می کند.
هر چیزی که برای انسان تکراری شود، انسان از آن دلزده می شود غیر از تقوا که به تعبیر
آیت الله جوادی مثل باد بزنی است که باید مرتب آن را چرخاند تا جلوی پشه و یا حرارت گناه
را بگیرد ؛چون طبق آیه قرآن هر لحظه حرارت گناه و خناس هست (الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ )2
لذا باید مرتب تقوی را تقویت کرد. در این آیه یوسوس فعل مضارع است و دلالت
بر استمرار وسوسه می کند پس در آیات و روایات مرتب امر به تقوا شده که شاه کلید
خوش بختی است حضرت علی علیه السلام هر شب بعد نماز عشائ مردم را به تقوی دعوت می کرد و
می فرمود : (تهجزوا رحمکم الله )3خودتان با تقوی مجهز کنید که مرگ خبر نمی کند.
عوامل دیگری هست که به لطف الهی در آینده بیان خواهند شد.
1- بحار ج16 ص 306 چاپ بیروت
2- سوره خناس آیه 5
3- نهج البلاغه ص 321 للصبحی صالح