یکی دیگر از صفات برجسته اخلاقی که نقش زیادی در خوش فرجامی دارد، حس
تشکر و سپاسگذاری است . چیزی که در دنیای امروز حنای آن کمرنگ شده و کمتر
کسی یافت می شود که دربرابر این همه نعمت رنگارنگ الهی ، زبانش به شکر خداوند بچرخاند.!!
در حالی که خداوند در قرآن مجید آن را شاه کلید زیادی روزی و عاقبت به خیری می داند.در سوره
اعراف آیه 69 این طور می فرماید:
«فَاذْکُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ؛ پس نعمتهاى خدا را به یاد آورید باشد که رستگار شوید».
در این آیه شریفه «لعل»به چشم می خورد که هم به معنی شاید است و هم به معنی قطعا و یقین
می آید ،به نظر مفسران بزرگ اینجا به معنی یقین است . و از کلمه « تفلحون » عاقبت به خیری
فهمیده می شود.معنی آیه این می شود که هرکسی نعمت های الهی را با حس سپاسگذاری یاد
کند قطعا عاقبت به خیر و رستگار می شود . رستگاری بدون عاقبت به خیری معنا ندارد ؛ زیرا اگر
انسان بنا باشد در این دنیا خوش باشد ولی بعد از آن دوباره عذاب و تلخ کامی ها شروع شود ,
این رستگاری نیست بلکه رستگاری واقعی آن است که بعد از آن دیگر روی بدبختی و گرفتاری های
رزمره زندگی را نبیند این هم با مرگ که مقرون به عاقبت به خیری است همراه است.
به عبارت دیگر وقتی تمام نعمت های که در آن غرق شده را از خداوند بداند , قطعا میسر
استفاده و بهره برداری را طوری قرار می دهد که خداوند راضی باشد و از اسراف و تجمل گرایی
و امثال آن دوری می کند و در واقع خود را در میسر خوش فرجامی قرار داده است.
بنابراین شکر گزاری هم مانع بعضی از گناه ها می شود و باعث افزایش روز و در آخر هم خداونذ
وعده بهشت و عاقبت به خیری را داده است که موید آن این رویت نورانی است.
«حضرت داوود علیه السلام از خداوند خواست تا دوستش را در بهشت به او نشان دهد.
ندا رسید: فردا او را بیرون از دروازه شهر خواهی دید. فردا، وقتی حضرت داوود علیه السلام
از دروازه شهر خارج شد، با متی، پدر یونس پیامبر برخورد کرد و دید مقداری هیزم به دوش
گرفته و در پی خریدار می گردد. حضرت داوود پس از اینکه با او هم صحبت و همراه شد،
دید شخصی هیزم ها را خرید و متی از همان پول هیزم، آرد و نمک برای خودش، داوود و
سلیمان خرید و نان تهیه کرد، ولی پیش از خوردن، متی سر به آسمان بلند کرد و گفت:
پروردگارا! هیزمی که من کندم، درختش را تو رویاندی. نیرو و قدرت بازو را تو به من
بخشیدی، توانایی حمل آن را تو دادی، خریدار را تو فرستادی، گندم نان را تو آفریدی،
دستگاهی آفریدی (دستگاه گوارش) تا بتوانیم نعمت تو را مصرف کنیم. می گفت:
و از گوشه های چشمش اشک می ریخت. سپس حضرت داوود رو به حضرت سلیمان کرد و
گفت: این شکر و سپاس گزاری است که انسان را به مقامات عالی می رساند»[1].