در بحث حوادث بعد از رحلت پیامبر اسلام و غصب خلافت و فدک از سوی
غاصبان خلافت ، می توان به مستندات زیادی استناد کرد هم در رد و برائت از
آن دو ، هم در اثبات و حب حضرت ؛ در این چند سطر یکی از رفتار حضرت زهرا سلام الله
علیها بر ناحق بودن و خشم حضرت زهرا از آن دو ، جواب سلام آنها را ندادن است.
جریان از این قرار است غاصبان خلافت دو بار به خانه حضرت زهرا آمدند ؛ یک بار بدون
اجازه که می خواستند از امام علی علیه السلام بیعت بگیرند و حضرت قبول نکرد و با زور به
خانه حضرت هجوم بردند و حضرت زهرا که پشت در بود کتک زدند و بچه اش را سقط کردند!!!
و دومین بار زمانی بود که بر مسند خلافت تکیه زده و برای تثبیت خلافت خود و عوام فریبی مردم،
در لحظات آخر عمر حضرت زهرا آمدند اما این بار می خواستند محترمانه وارد خانه شوند که اجازه ورود
خواستند ولی حضرت زهرا اجازه ورود ندادند ، متوسل به حضرت علی ع شدند و حضرت زهرا به خاطر
امام اجازه فرمودند و جمله تاریخی خود که نهایت احترام به جایگاه شوهر است رابیان کردند:
خانه خانه توست و من هم کنیز توام !!!!!!!
وقتی ابوبکر و عمر وارد شدند سلام کردند و حضرت جواب آنها را نداد و از آنها روی برگردان!!!!!!!!!
سلام کردن مسلمان مستحب است و جواب آن هم واجب ! اگر کسی جواب ندهد مرتکب کار حرامی
شده است.چرا حضرت جواب نداد یا حضرت نعوذبالله کار حرام مرتکب شده که با عصمت آن حضرت سازگار
نیست ، چون عصمت یعنی مصون از گناه و اشتباه !!!! پس نه اشتباهی در کار بوده و نه کار حرامی بلکه
یک نقطه مبهم دیگری داشته که آن اهمیت دارد و آن جواب سلام چند طایفه از شرعی واجب نیست ؛
کفار (بخصوص کفار حربی) ، یهود ، نصارا و...
نتیجه اینکه علت جواب ندادن حضرت این است آنها را مسلمان به حساب نمی آورد چه برسد به اینکه
جانیشن پیامبر مکرم اسلام شوند و خود را خلیفه مسلمین بدانند!!!!!
انطلق بنا إلى فاطمة فأنا قد أغضبناها فانطلقا جمیعا فاستأذنا على فاطمة فلم تأذن لهما فأتیا علیا فکلماه
فأدخلهما علیها فلما قعدعندها حولت وجهها إلى الحائط فسلما علیها فلم ترد علیهما السلام فتکلم أبو بکر
فقال یا حبیبة رسول الله والله إن قرابة رسول الله أحب إلی من قرابتی وإنک لأحب إلى من عائشة ابنتی
ولوددت یوم مات أبوک أنی مت ولا أبقى بعده أفترانی أعرفک وأعرف فضلک وشرفک....1
1-الدینوری، ابومحمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة (متوفاى276هـ)، الإمامة والسیاسة، ج 1، ص 8 – 17 ،
تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1418هـ - 1997م.