بسیاری از مومنین سالهاست در مسجد و محراب عبادت نشسته اند؛
ولی هنوز دریچه قلب شان به ماوراء طبیعت باز نشده است ، به عبارت
دیگر هدف از انجام عبادت در یک کلمه «رفع تکلیف» می دانند تا شاید
در آخرت به جهنم نروند ، اما غافل از اینکه بهشت رفتن یا جهنم نرفتن
هدف میانی عبادت است . هدف اصلی مناجات و درد دل با خداوند است
که لذتی بالاتر از آن وجود ندارد . برای رسیدن این هدف بعضی ها فقط به
کمیت عبادت توجه دارند نه کیفیت !! و تا می تواند بدون توجه و تفکر
عبادت روی هم انباشته می کند، اما نمی داند که لذت و مزه عبادت چیست؟!
با این همه عبادت باز کمبود ویتامین های معنوی در قلب آنها موج می زند .ا
در مواجهه با یک گناه خود لغزش پیدا می کنند و در برابر یک سختی و امتحان
از خداوند دلخور می شوند و ....
اگر بخواهیم نمونه ای برای این نوع افراد از علوم دیگر پیدا کنیم می توان به
پدیده « سیری شکمی و گرسنگی سلولی » در پزشکی اشاره کرد که در جسم
افراد است . یعنی هر چند افراد از نظر جثه و جسمی چاق هستند، ولی سلولها
به شدت گرسنه هستند.لذا داد پزشکان از کمبود ویتامین D ، کلسیم ، پوکی
استخوان و...بلند است .!!!
زیرا که غذا تنها یک وسیله برای رفع گرسنگی و تأمین احساس لذت نیست ؛
بلکه فلسفه غذا خوردن چیزی ورای این حرف ها است. غذا دارای ترکیبات
ارزشمندی است که هر روز باید مقداری از آن ترکیبات وارد بدن شود.
روح انسان هم از این قاعده مسثناء نیست و عبادت باید جذب سلول های معنوی
روح و جان شود تا انسان را از نظر معنوی فربه و به پرواز در ملکوت در آورد .
برای این کار باید در کنار هر عبادت «توجه و اخلاص» متناسب با خود داشت .
روح و خواص نماز زمانی جذب جان نماز گزار می شود که با حضور قلب باشد نه
ترجمه یا صرف الفاظ !!!
بلکه با تمرین باید نماز گذار احساس کند دارد با مافوق خودش حرف می زند . وقس علی هذا