امروز تشییع پیکرحضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی مرا به یاد تشیع امام راحل انداخت.
این تشییع جز عنایت الهی و جبران زحمات دلسوزانه آن مرحوم چیز دیگری نبود ؛
تشییعی که نماد وحدت مردم و مسئولین در تمام ردها بود،وحدتی که ورد زبان آن مرحوم بود.
ایت الله هاشمی انصافا حق خود را در راه انقلاب به خوبی ایفا کرد و در تمام سنگرهای
پرخطر انقلاب تمام قد حضور داشت . او به تمام اسرار نظام آشنا بود و آنها را حقظ کرد به تعبیر
بهتر او «جعبه سفید انفلاب» بود نه جعبه سیاه که آنها را به دشمنان انقلاب دهد تا باز بینی کنند.
در رفتار و کردار آیت الله هاشمی برای همه دوستان انقلاب یک پیام و درس مهم و فراموش نشدنی بود
و آن پیروی از رهبری انقلاب ، چیزی که لایه پنهان آن از تیررس بچه های ظاهربین انقلاب مخفی بود.
ایشان برای اینکه بتوان افراد به تعبیر قرآن «مُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ یا مؤلفة القلوب» انقلاب را حفظ کند تا در
دام ضد انقلاب نیفتند، آبروی خود را تقدیم کرد ولی در عمل ذره ای از ولایت و اطاعت ایشان فاصله نگرفت .
دلیل : شهادت خود مقام معظم رهبری به عنوان« ذوالشهادتین »انقلاب کافی است. ایشان در پیام
تسلیت شان فرمودند:
آیا محبت بدون اطاعت و پیروی امکان دارد؟ یعنی می شود انسان به کسی اراده داشته باشد و در همان
حال هم به او ضرر و زیان برساند؟!!!
این افراط و تفریط ها درباره همه شخصیت های بزرگ اسلامی و انقلابی مثل شهید مطهری و شهید بهشتی
...گفته شده که الان جای مطرح کردن انها نیست . پس ای دوستان در اظهار نظرها تقوا را در نظر بگیریم .!!!!!!
به هر حال ایشان در بین ما رفت و انقلابی که با کمک امام و دوستانش ایجاد کرد برای ما امانت گذاشت ،
ماییم این انقلاب و انجام وظیفه ها ی سنگین...