سوال مهمی که در جریان سقیفه مطرح است، با اینکه خداوند
تواب است و حضرت زهرا س هم مظهر تواب بودن خداوند ، پس
چرا توبه و عذر خلیفه اول و دوم را نپذیرفت؟
زیرا اولا؛ حضرت از نیت آنها با خبر بود و آنها برای کسب آبرو و
مشروعیت حکومت نزد آن حضرت آمدند نه برای توبه .
ثانیا: گذشت حضرت زهرا و دست کشیدن از خلافت مسئله
شخصی نبود تا به راحتی از آن بگذرد بلکه «غصب خلافت » یک
رکن از ارکان بزرگ سیاسی اسلام بود و جنبه عمومی داشته و با
گذشت از آن ، دودش به چشم مسلمین در تمام دوران ها می رفت.
لذا حضرت حاضر نشد در این گناه بزرگ و محروم شدن ولی خداوند
در منسد خلافت ، سهیم باشد .لذا با غضب و قهر از خلیفه اول و دوم
به همه فهماند که در این کار راضی نبود و از غاصب نزد خداوند شکایت
دارد و این عدم رضایت تا آخرین لحظه حیاتش ادامه داشت. به عنوان نمونه
در بخاری معتبرترین کتاب اهل سنت آمده است:
فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَهَجَرَتْ
أَبَا بَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتی تُوُفِّیَتْ.
فاطمه دختر رسول خدا از ابوبکر ناراحت و از وی روی گردان شد
و این ناراحتی ادامه داشت تا از دنیا رفت.1
1-البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 3، ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.