شکوفه های دنیا آیا تابه حال به این نکته توجه کرده ایم که فرق میوه و شکوفه چیه ؟
میوه انسان را کامیاب ، پر انرژی وفربه می کنه ولی شکوفه فقط دیدنش لذت داره و انسان را به خیال و
آرزو وا می داره که کی تبدیل به میوه میشه تا نوش جانش کنه.
راستی اگه یک باغبونی درختانش فقط شکوفه بدهند وتبدیل به میییییوه نشوند چه حالی میشه ؟
اگر دنبال میوه هستید سراغش را در جایی دگر بگردید ،
!!!!! خداوند این جریان را در قرآن این طور مطرح می کند:
درختِ دنیا برای احدی میوه نداده و نخواهد داد ، اگر دنبال پُست و مقام و جاه و جلال هستید
قصه همین است تا کمی حواس بخواهد به طرف این شکوفه جمع بشود میگویند نوبت دیگری است
صندلی قرمز را واگذار کن و برو به آنها هم بگو که اگر واقعاً میوه میخواهند شجره ی طیّبه جای دیگر است،
همه اینو می دونیم که شیطان دشمن دیرینه و قدیمی ماست .
ولی ممکنه شناسایی حملات او را یا ندانیم یا غافل باشیم .
قرآن مجید بسیار زیبا و دلسوزانه نقشه و سنگرهای شیطان را برای ما معرفی می کند.
می فرماید: شیطان از چهار طرف به شما حمله ور می شود و دو طرف دیگر را
خداوند اجازه حمله به او نداده!
و به ما فرموده از این دو جا شمابرحمله او ضد حمله و به بهتر بر تک او پاتک بزنید .
البته این جهات از امور معنوی اند نه حسی ، وراه مقابله آنها هم معنوی است
یعنی ما در واقع در معاصره شیطانیم و باید راه فرار و حمله بر او را از قرآن بیاموزیم .
اینکه شیطان از جلو به ما حمله می کند یعنی ما را نسبت به آینده و آخرت بی اعتقاد می کند تا با دست خالی از دنیا برویم .
از پشت به ماحمله می کند و ما را نگران اولاد و اموال می کند تا حقوق الهی مثل خمس و .. را فراموش کنیم .
از سمت راست حمله می کند ،سمت راست کنایه از قدرت است یعنی با پست و مقام ما را مشغول می کند تا از خداوند غافل شود .
از سمت چپ حمله می کند ، چپ کنایه از شوم و بدی است یعنی از را شهوت و منکرات بر بعضی
از انسانها حمله می کند تا دینشان را بر باد دهد.خلاصه آنقدر نقش های دقیق و ماهرانه ای دارد
که می داند بر هر شخصی از چه راهی حمله کند و او را بی حیثت و بی آبرو کند.
اما خداوند حکیم از شش جهت اصلی ، دو راه را بر او بسته و اجازه حمله نداده است
یکی از بالا و دیگری از پایین ،
یعنی اگر از این 4 جهت به ما حمله کرد ما با این دو راه حملات او را خنثی کنیم.
از بالا یعنی راه دست به دعا و پناه بردن به عرش خداوند باز است
و از پایین راه سجده و خشوع که راهی میان بر و بسیار نزدیک به الله است هم باز است چیزی
شیطان به خاطر سجده نکردن از درگاهش رانده شد.
قرآن این جریان را در سوره اعراف ایه17 بیان فرمود:
(ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ).
سپس از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها
به سراغ آنها مى روم و اکثر آنها را شکرگذار نخواهى یافت.
ای کاش رفتار و عمل ما نسبت به دیگران مثل غسال ومرده شور بود.
فقط وظیفه اش را انجام می دهد و کاری ندارد که این مرده را به جهنم می برند و یا بهشت!
اما ماچی؟
چطور یکی را بهشتی می کنیم و یکی را جهنمی ؟
اگر کسی موافق ما ، هم باند و هم قبیله و...باشد او را بهشتی می کنیم و اگر مخالف .....
باشد او را با زور خودمان جهنمی می کنیم و اولین حکمش را در دنیا اجرا
و او را بی حیثیت و ....می کنیم و این کار را هم وظیفه خود می دانیم.
بخصوصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصصص در انتخابات!!!!!!!!!!
هر چه آقا بفرمایندشما خودتان را معرفی و اثبات کنید دیگران را تخریب نکنید !!!!
اما مگر میشه
بعضی از کارها حقند و بعضی از کارها باطل, بعضی از سخنان راستنند و بعضی از سخنان دروغ,
بعضی از امور خوبند و بعضی از امور زشتند, بعضی از امور خیرند و بعضی از امور شرّ و... این چیزها را
همه انسانهادر هر فرهنگ و کشور و نژاد می توانند تشخیص دهند.
اما تشخیص بعضی امور فقط کار فوق تخصصان دینی اند
مانند اینکه خداوند در قرآن فرمود بعضیها زندهاند و بعضیها مُردهاند
بعضیها انساناند بعضیها حیواناند, بعضیها سالماند بعضیها مریضاند,
بعضیها خواباند بعضیها بیدارند, بعضیها عاقلاند بعضیها دیوانهاند
واقعاً تشخیص اینها برای ما سخت است که چه کسی انسان است چه کسی کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ است
یا عدهای مریضاند که فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ در برابر عدهای که إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ
در سوره مبارکه «بقره» هست کسی که ربا میخورد واقعاً دیوانه است
الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لاَ یَقُومُونَ إِلاَّ کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ
مخبّط دیوانه یعنی دیو زده.
در جهان امروز آیا آزمایشگاهی وجود دارد که ربا خوار را کالبدشکافی باطنی کند
و تشخیص دهد که این شخص واقعا دیوانه است در حالی که اقتصاد جهانی ، اقتصاد ربوی است
وآنرا یک هوش اقتصادی می داند. این از سخنان بسیار سخت اسلام است ،
اسلام ربا خوار را مجنون و علوم مادی او را دانشمندو... می خوانند.
یا تشخیص اینکه چه کسی خواب است؟ و چه کسی بیداری؟ بسیار سخت است .
روایت می فرماید: مردم در خوابند وقتی مردند بیدار می شوند
علوم تجربی ومادی که ابزار تشخص این نوع درد ها را ندارند و واقعا دستشان خالی است .
فقط ابزارش تهذیب درون وباز کردن چشم باطن با شرایطش که این کار ممکن ولی سخت است.
واقعا بسیار عجیب است که چقدر قرآن مجیداصرار دارد تا ما را خداشناس بار بیاورد و تکیه گاه ما فقط و فقط خداباشد !
لذا انگشت بر نقاط حساس و کلیدی زندگی بشر می گذارد تا به بهانه ای آنان را متوجه خالق هستی کند .
از امور مهم مسئله روزی و مسایل اقتصادی است که حرف روز و مشکل دائمی مردم است .
کمتر کسی پیدا می شود که مشکل مادی نداشته باشد و یا شغلی را انتخاب کند بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادی ،
اما تمام اقتصادان عالم شاه کلید اقتصاد را گم کرده و مسکن وار به حل مشکلات مادی پرداخته اند
که شکاف طبقاتی بین غنی و فقر پیامد اشکار ان است
اما خداوند یک فرمول به بشر نشان می دهد که هم دغدغه اقتصادی را حل می کند و هم مشکل معنوی و...
خداوند می فرماید:
دنبال کسب تقوا باشید و روزی شما را خدایی که رازق است میرساند،
اما نه آن راهی که شما خیال میکنید بلکه از راههای غیب میرساند،
یعنی چشمتان به آن غیب باشد؛ خدا روزی او را با توحید همراه میکند.
وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ یحتسب» یعنی ما روزی همه را می دهیم
ولی مردم دو گروه اند:بعضی ها خیال می کنند با زور و بازوی و فکر اقتصادی خودشان نان می خورند ،
ما به این گروه روزی می دهیم ولی همراه رنج و غصه و زیرمنت دیگران رفتن و... اما گروه دوم : به آنهاروزی می دهیم
اما چون تقوی دارند ،ضمن اینکه روزی او را تأمین میکنیم توحید را هم رزق او قرار میدهیم.
یعنی طوری می دهد که راهش هم مشخص نیست که در مغازه هرجه بیشتر مشتری بیاید رزقش بشتر باشد ، نه این طور فکر نکنید !!!!
هم نیاز مادّی او را برطرف میکند هم راه معنوی را بازتر میکند که او به غیب بیشتر از شهادت,مطمئن باشد
کاری که ما انجام میدهیم یک وظیفه است اما آیا رزق ما از همین کسب و کار ماست
که ما گمان داریم یا از راه دیگری است که گمان نداریم
.آیه سوره«طلاق» میفرماید: از راهی که گمان ندارید به شما فیض میرساند
برخی از روایات هم ائمه(علیهم السلام) فرمودند: «کُن لِما لا ترجو أرجی منک لما ترجو»
از راهی که امید ندارید امیدوارتر باشید نسبت به راههایی که امیدوارید
نمونه ها
سَحره موسی به امید جایزه رفتند ولی توحید و معرفت و حُسن عاقبت و دین نصیبشان شده
خود موسای کلیم به امید گرفتن مقداری آتش رفته ولی نور نصیبش شده
امرئه سبا به امید مذاکرات سیاسی رفته ولی اسلام نصیبش شده
پس شاه کلید تقوی است و بس
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام ره یک روزهایی را در خود بوجود آورده که به منزله واجبات و مستحبات انقلاب محسوب می شود .
از جمله روز های واجبات انقلاب : 22 بهمن ، روزی که انتخابات در آن برگزار می شود ،روز قدوس ،
روز مبارزه با استکبار (13آبان) و....که این روز ها به عنوان پشتوانه محکم انقلاب هستند.
اگر کم رنگ یا بی رنگ شوند خسارت جبران ناپذیری به انقلاب وارد می کند که مسبب آن مستحق عذاب است ،
زیرا ترک واجب محسوب می شود .
اما مستحبات انقلاب اگر انجام گیرد باعث تقویت انقلاب می شود ولی اگر ترک شود خللی عمده در انقلاب ایجاد نی شود،
فقط کار انقلاب کندتر خواهد شد مثل انتخاب افراد صالح به جای افراد اصلح و خبره .
در رهپیمایی ها که از واجبات انقلابند ،سران استکبار را به چالش می کشیم ، و به کتاب آسمانیمان عمل می کنیم ،
زیرا این حرف قرآن است که با صدای رسا مومنین را دعوت به مبارزه با سران کفر فرا می خواند ،
چیزی که امام بزرگوار در محضر قرآن آموخت و عمل کرد،
قرآن نفرمود با هر کافری بجنگید بلکه با سران و ائمه کفر بجنگید فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ 1
آن هم نه بخاطر اینکه ایمان نمی آورند بلکه بخاطر اینکه أَیْمانَ جمع یمن یعنی عهدوسوگند ندارند
إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ یعنی اینها سوگند, قطعنامه, توافق, تفاهم را میگویند؛ ولی هنوز مرکّبشان خشک نشده به زیرش میزنند،
این حرف قرآن است لا یَرْقُبُونَ فی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً 2«اِلّ» یعنی تعهّد, یعنی توافق,
فرمود اینها اینطور هستند که نمونه های زیادی در تایخ اسلام وحتی انقلاب خودمان داریم
که اینها این طور نامردی کردند ما توافق و قطعنامه را پذیرفتیم،اما آنها جور دیگر عمل کردند،
مثلا همین که امام(رضوان الله علیه)ومسئولین ما قطعنامه 598را قبول کردند
اینها عملیات مرصاد را علیه ما راهاندازی کردند, چه وقت؟
بعد از قطعنامه، خدا شهید صیاد شیرازی و دیگران را رحمت کند رفتند و زود آن را خاموش کردند،
بعد از آن با حمله به عراق که در حقیقت جنگ نفت بود منطقه را به خاک خون کشیدندو..
پس باید هوشیار بد قولیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی آنها بعد از توافق هسته ای بود .
1 (توبه 12)
2توبه (10)
شمه ای از سوره قدر در انقلاب
اگر شب قدر بالاتر از هزار سال است به خاطر آن خواصی که در شب قدر مثل نزول قرآن ، دعا و مناجات واستغفار....آمده است
زیرا همان طوری که از نام این سوره بر می آید هرکس به این امور مشغول باشد قدر و ارزش پیدا می کند.
واز همه مهمتر در این شب ، ملائکه بر امام عصر عج نازل می شوند که یکی از دلایل وجود حجت و ولی خدا در هر عصر و زمانی است که شیعه به آن استدلال کرده است .
شاید بشود نمی از این یم بیکران سوره قدر در انقلاب اسلامی ایران استفاده و برداشت کرد نه به عنوان تفسیر که تفسیر به رای باشد بلکه از باب تطبیق که دست انسان بازتر است .
زیرا که شب قدر انقلاب که 22 بهمن است ، ندای تکبیر مومنین و انقلابیون ، فرشتگان را از آسمان به زمین پایین می آورد و به جشن و پای کوبی وا می دارد.چند وجه تشابه :
مهمترین کار در شب قدر احیاء و وتفکر در آیات و دعا ..است در این شب انقلاب مهمترین کار تفکر در ارزشها و تهدیدات انقلاب و انقلاب ماندن است که زنده و مربوط به زمان حال است نه در گذشته ماندن ،چرا قدر هر سال با سال گذشته فرق می کند.
در شب قدر مقدرات یکسال نوشته می شود در این شب باید برنامه یک سال برای پیشرفت انقلاب تدوین و بر اساس انها حرکت کرد.
در شب قدر قرآن نازل شد یعنی در دل تاریکی ها و حوادث گوهرهای ناب پیدا می شود در انقلاب هم درهای ناب و قیمتی مثل انرژی هستی در سختی هایی تحریم و...برای جهانیان نمایان می شود .
شب قدر ستون فقراتش ولایت و رهبری است که فرشته ها بر او نازل می شود در انقلاب هم رهبر ستون خیمه اش است که انقلابیون گردش جمع اند.
اگر خیلی ها شب قدر را درک نمی کنند وما ادراک ما.. اهمیت و درک انقلاب برای خیلی ها از شب قدر سنگین تر است .
شب قدر از هزار سال بالاتر ...انقلاب اسلامی هم بالاتر از هزار انقلاب های مادی است .
پایان شب قدر سلامتی و آرامش دهنده است ، پایان و طلوع این انقلاب با ظهور صاحبش آرامش دهنده و دیدنی است.
شب قدر طبق نظر بزرگان 24 ساعته و روزش را هم شامل می شود در شب قدرانقلاب شبش ندای تکبیر و تفکر و روزش راهپیمایی و نمایش میدان عمل .
وتو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ .....زمر 15
در این آیه معنی و مفهوم خسارت بیان شده و آیه خاسر وزیانکار واقعی را کسی می داند
که خودش را از دست بدهد و لو تمام پست و مقام های دنیا با انواع ثروت ها را بدست آورد
اگر انسان خود را باخت و ارزان فروخت هر چه در قبال آن بگیرد جز رنج و دوندگی و
پشیمانی چیزی عائد انسان نمی شود.
تحلیل و برهان مسئله این است که دنیا تجارت خانه است
و مردم در این بازار دائما در حال خرید و فروشند که در روایات هم به این اشاره شده است .
دراین بازار و تجارت خانه ،گاهی تجارت ومورد معامله انسان یا «خداوند » است، یا «شیطان».
اگر با «خداوند » تجارت کرد پول (جان ومال )را به اومی دهد
و خداوند بهترین کالا را(بهشت و رضایتش ) را به ما می دهد
و خداوند این پول را با سود و اضافه کاری تکمیل میکند،
کامل شده اش را دوباره به ما بر می گرداند
ولی در معامله با شیطان، انسان پول و کالا هر دو را به او میدهد،
شیطان او را اسیر خود می کند و هرچه بگوید باید اطاعتش کند
نه اینکه چیزی را به شیطان بدهد و چیزی را از شیطان بگیرد..
اگر کسی بیراهه رفت خودش را باخته چه بفهمد چه نفهمد،
این است معنی خسران مبین أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ
زیرا عمر سرمایه یک بار مصرف است اگرمصرف و تمام شد ، دیگر قابل برگشت نیست.
یکی از نکاتی که حضرت امام و مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند بحث دشمن شناسی است .
در کمتر سخنرانی عمومی است که از آمریکا به عنوان دشمن درجه یک این مردم سخنی به میان نیاورد
تا مردم واقعا راه را گم نکند و فریب حیله های دشمن را نخورند وکشور را دو دستی تقدیم دشمن کنند ایشان در این باره فرمودند:
اوّلین کار دشمن این است که تبلیغ مى کند هیچ دشمنى وجود ندارد! چطور نظام اسلامى دشمن ندارد؟!
جهانخواران را از این سفره ى به یغما رفته ى سالهاى متمادى، محروم کرده است؛
معلوم است که دشمنند، مى بینیم که دشمنى مى کنند در تبلیغات، در محاصره ى اقتصادى هر کارى که مى توانند در تقویت دشمن علیه نظام، مى کنند؛ صریح هم مى گویند!
در این مملکت، آنچه که براى امریکا، براى استکبار و براى جهانخواران قابل قبول نیست، استقلال این مملکت و استقلال و بیدارى این مردم است؛ آن دست ردّى است که این مردم به سینه ى دشمنان این کشور و جهانخواران زده اند؛ این را نمى خواهند. با اسلام هم که دشمنند، به این علّت است که اسلام این بیدارى را به مردم داده است؛ با این دشمنند.
14/ 03/ 1378
مهمترین وظیفه برای یک ایرانی انقلابی ،شناختن روشهاى سیاسى و تبلیغاتى دشمن است ، و در مقابل آنها محکم ایستادن.
در شناخت دشمن با ید چشم به لب ولایت دوخت وپشت سرش حرکت کرد، نه یک کلمه کم ونه یک کلمه زیاد، که این بهترین خط کش و معیار است .
حرکت تند یا کند انسان را خسته و ناتوان واز رده خارج می کند.
مشکن دلی که چشم امیدش به دست توست
بر او خواهد گذشت لیکن شکست توست
بله دلها با هم فرق می کنند یک دل مثل کاسه سفالیه ، شکستنش هم ارزش چندانی نداره ولی بعضی دلها چینی و قیمتی اند شکستن آنها آدم می لرزونه مثل شکستن دل پدرو مادر ،دل مومنین و...