قرآن مجید در همه زمینه ها، مدل های رفتاری و عملی را به پیروان آموزش
می دهد.اسوه بودن پیامبران سمت رسمی آنهاست که قابل اجرا در همه
زمانهاست و به عبارت بهتر ؛ راه آنها رفتی و شدنی برای همه ماست.
خداوند حضرت ابراهیم و پیروانش را الگو معرفی می کند. در سوره الممتحنه
آیه 4 می فرماید:
قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ
حضرت ابراهیم ع چکار کرده است که ما در عصر حاضر به او اقتدا کنیم؟
نمونه رفتاری او در جریان برخورد با مربی اش آزر است که دست از بت پرستی
بر نداشته است. یعنی اختلاف با او بر سر حلال و حرام الهی است .حضرت به تنها
در برابر او می ایستاد و از این اختلاف عقیدتی کوتاه نیامده که و خداوند این
اقدام حضرت را می ستاید و به ما گزارش می دهد.
در جامعه ما در بین مسئولین افرادی که خودشان پاک دست اند ولی نزدیکان آنها ،
بیت المال با به منزله ملک شخصی خود می دانند؛ ولی نه تنها از آنها جلو گیری
نمی کنند بلکه در برابر نظارت و بر خورد دستگاه های مسئول هم می ایستند و
حرام خداوند را حلال جلوه دهند و...
در بین مردم هم افراد متدینی هستند که وقتی وارد جمعی می شوند که دیگران
با آنها همرنگ نیستند و احکام خدا را رعایت نمی کنند، خجالت می کشند. مثلا وقتی
کسی وارد جمعی می شود که با حجاب است ولی اهل مجلس بدحجاب هستند
خجالت می کشد و عکس العمل از خود نشان نمی دهند. این بر خلاف سنت
انبیاء الهی است. بیزاری از روش آنها حداقل کاری است که می توان انجام داد .
نمونه های زیادی بر این قاعده قابل طرح است.
چشم یکی از مهمترین کانالهای دریافت علوم ،تجربیات، لذات، عکسبرداری و
انتخاب های گوناگون است. هر چند به ظاهر کوچک و حساس است ولی در
واقع سعادت و شقاوت انسان به او بستگی دارد . انسان با یک نگاه حرام ممکن
است ،زحمات چندین ساله خود را بر باد دهد، یا با یک نگاه عبرت بین به بعضی
حوادث تلخ یا شیرین ، سرنوشت خود را به سعادت ختم کند.
لذا در روایات بعضی نگاه ها «عبادت» معرفی شده اند مثل: نگاه به والدین ،قرآن ،علما و ...1
بعضی نگاه ها هم «حرامند؛ مانند نگاه به نامحرم ... بعضی نگاه ها هم به نگاه حسرت
شناخته شده اند ؛مانند نگاه به زندگی ثروتمندان و حسرت بردن از زندگی خود که حس
ناسپاسی را به دنبال دارد و نگاه ها دیگر
لذا این چشم چند گرمی را انسان با اراده قوی باید در میسر سعادت مدیریت کرد . اگر
ذره ای غفلت شود ، جبران آن سخت و گاهی جبران ناپذیر است. عمده در این عصر و زمان
که تنوع نگاه حرام بسیار زیاد شده ، در فضای مجازی از هر زوایه نگاه کنیم ، بارش گناه حد و
مرز ندارد ؛ از متن منحرف تا عکس و فیلم مبتذل؛ تا زندگی های تجملی و شیک ، همه حکایت
از یک اتفاق شوم دارد .از یک طرف حس تنوع طلبی را بر انگیخته و از طرف دیگر دیدن کمبود ها
و مقایسه کردن زندگی ها ؛ باعث اختلاف ها ، طلاق ها و افسردگی ها می شود.
انسان اگر سرنوشت این گونه افراد را که در اثر غفلت چشمی به دقت مطالعه کند ، دید
جدیدی به هشدار های اسلام پیدا می کند.!!!!
1-رسولُ اللّهِ(ص): النَّظَرُ إلَی العالِمِ عِبادَةٌ، و النَّظَرُ إلَی الإمامِ المُقسِطِ عِبادَةٌ، و النَّظَرُ إلَی
الوالِدَینِ بِرأفَةٍ و رَحمَةٍ عِبادَةٌ، و النَّظَرُ إلَی الأخِ تَوَدُّهُ فی اللّهِ عَزَّ و جلَّ عِبادَةٌ.
همانطوری که انسان ها از نظر فعالیت و تلاش در یک حد نیستند،
فرشتگان هم از نظر کاری خیلی فرق دارند. مثلا در بین چهار فرشته
بزرگ الهی، بیکارترین آنها « اسرافیل» است که کارش دمیدن در صور
است که آن هم دو یا سه بار بیشتر اتفاق نمی افتد.
اما در این میان پرکارترین آنها حضرت« عزرائیل »است که ثانیه ای بیکاری
به خود ندیده است. از یک طرف مسئول اجرای صحیح و دقیق گرفتن
جانهاست ، و از طرف دیگر روزانه پنج مرتبه خانه مردم را چک کرده و اطاعاتی
کافی و دقیق را برای روز مبادا کسب می کند تا حق کسی را ضایع نکند.
از رسول خدا(ص) نقل شده است:
«ما مِنْ بَیْت اِلاّ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ یَقِفُ عَلى بابِه کُلَّ یَوْم خَمْسَ مَرّات» یعنی هیچ خانه اى
نیست مگر این که فرشته مرگ بر در آن خانه در شبانه روز پنج بار مى آید.1
وقتی می خواهد جان عده ای را همزمان در چندین جای دنیا بگیرد، گویا سامانه
پیامکی آنها را قبلا ذخیره کرده است و با فرستادن یک پیام کوتاه هزران نفر را
در یک لحظه نقش بر زمین می کند.!!!
درس عبرتی که این فرشته به ما می دهد؛ اینکه ما هم می توانیم از تنبلی و فرصت سوزی
به تلاش بی وقفه برای آخرت تغییر مسیر دهیم و از طرفی حواسمان باشد که دوربین مدار
بسته ای بر فراز زندگیمان نصب شده و با همان صورت که زندگی می کنیم به سراغ ما خواهد
آمد . صورت زیبا یا خشن عزرائیل اعمال ما آن را نقاشی و صورت نگاری می کند.!!!!!!!!
1(بحار، ج 74، ص 188)
از زمانی که انقلاب شکل گرفته تا به حال افرادی زیادی دانسته
یا ناداسته از قطار انقلاب پیاده شدند و میسر خود را از انقلاب و
انقلابیون جدا کردند .
در این این برهه از انقلاب ؛ چیزی که چتر سیاهش را بر سر خیلی از
مسئولین انقلاب انداخته «تجمل گرایی و دست اندازی به بیت المال »
است که حضرت آقا آن را گوش زد کردند. «زهد و بی اعتنایی به دنیا»
رمز انقلابی ماندن است . این سخن آقا هم برگرفته از سخنان حضرت علی
علیه السلام است ، وقتی که زخارف دنیا به مردم و نخبگان آن روز گار،
روی آورد حضرت هر چند وقت یک بار خطرات و آسیب های دنیا را در قالب
زهد و دوری از دنیا طلبی گوشزد می فرمودند.گویا امروز هم تکرار تاریخ
صدر اسلام است که خیلی از افراد به خاطر اشرافیگری و بی اعتنا به
بیت المال در مقابل حضرت قرار گرفتند.
خاصیت اشرافی زندگی کردن این است که حرف حق در انسان هرگز اثر ندارد .
نقل می کنند: ملکه انگلیس وقتی متوجه اعتراض مردم نسبت به وضع
اقتصادی شد،به اطرافین خود گفت: یعنی شیرینی خامه ای هم ندارند بخورند....
اولین روز بعد از ازدواج حضرت زهرا با حضرت علی علیهما السلام
وقتی پیامبر اسلام به دیدار آنها آمد، فرمود: کیف وجدت اهلک ...
همسرت را چطوری یافتی؟ حضرت علی علیه السلام در جواب یک
جمله جالب فرمود: نعم العون علی طاعه الله ...بهترین کمک کننده بر
اطاعت خداوند است. معنی این سخن چیست؟ چه کاربردی در جامعه امروزی
دارد؟ یعنی هدف والا در ازدواج رسیدن به کمال و بندگی خداوند است . در این
بین همسران می توانند کمک کار یکدیگر بوده و میسر بندگی را همواره کنند .
بقیه آثار و فوائد ازدواج درجه دوم محسوب می شوند .به عبارت بهتر معنویت اصل
اولیه و مهم در ازدواج است و بقیه آثار ثانویه و فرعی است؛ آیا هیچ انسان عاقلی
بذر گندم را به قصد برداشت کاه در زمین می کارد؟ اما اگر به قصد گندم در زمین
کشت کرد، قطعا کاه هم به دنبال دارد. این است که می گویند: اول به دنبال
ایمان شریک زندگی باشید نه زیبایی یا مال ...چون مال یا زیبایی اگر از بین رفت ،
شخصیت و ابهت او را هم با خود می برد؛ ولی ایمان این هنر را دارد که جلوه ای
از زیبایی های درونی وبیرونی همراه با بی نیازی را برای هر دو به نمایش بگذارد.
امروز چرا این همه سن ازدواج بالا رفته ؟ آیا یکی از دلایل مهم آن دوری از معنویت و
توقع های کاذب و خیالی و تصور غلط از زندگی نیست؟ آیا میل به خوش گذارانی و
تجمل گرایی باعث نشده که حتی افرادی که بر فرش رنگین زندگی قدم گذاشته اند،
باز به خاطر یک اسباب کوچک زندگی یا تغییر در مبلمان ...چه درگیری و اوقات تلخی
به وجود آمده و کار به کجاها کشیده شده است.حضرت چشمه کوثر است و چشمه
هر جا باشد آبادانی به همراه دارد ، خانه پدر باشد ام ابیهاست و خانه شوهر می رود
با دیدنش غم و غصه پاک می شود. امروز هم فکر و روش زندگی حضرت زهرا س به هر خانه
برود آبادانی و صمیمیت وارد خواهد شد.
هر چند بهشت درجات مختلف دارد و هر کسی بستگی به ایمان و عمل خود
از آنها بر خوردار است ، اما عالیترین جا یا به تعبیر امروزی « پایتخت » بهشت
کجاست؟ و در اختیار چه کسانی است؟
پایتخت ها معمولا دارای امکانات بیشتری و محل تصمیم گیری یا اتاق فکر
یک کشور محسوب می شوند و مردم آن هم تا حدودی خود را بالاتر از مردم
دیگر شهر ها می دانند!( هر چند این عجب و خود بزرگ بینی درست نیست).
در بهشت هم هر چند سیستم آن با دنیا فرق دارد و پایین ترین درجه آن
لذت های فراوان و وصف نشدنی دارد ، اما قطعا درجات بالاتر یک نوع برتری
دارد که خداوند در قرآن به آنها اشاره کرده است.
آنچه از آیات و روایات بر می آید، بهشت «فردوس» پایتخت و بهترین نقطه
بهشت است و در اختیار پیامبر اسلام و اهل بیت و شیعیان آن حضرت است.
در ادعیه و روایات فرمودند: فردوس در وسط قرار دارد، وسط قرار گرفتن علاوه
بر داشتن امنیت بالاتر روحی و روانی ...بک خصوصیت دیگری دارد که سایر
جاها ندارد و آن هسته مرکزی و سرچشمه نعمت هاست.
از پیامبر اکرم نقل شده:
«هنگامی که از خداوند متعال تقاضا میکنید، فردوس را تقاضا
کنید که وسط بهشت، و قسمت اعلی و برتر آن است و بر فراز
آن عرش خدا است و از فردوس نهرهای بهشتی سرچشمه میگیرد.»1
در حدیث دیگری از حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میخوانیم:
«برای هر چیزی محل اعلایی است و محل اعلای بهشت فردوس
است و آن برای محمد و آل محمد است.2
در روایات دیگر استفاده می شود محور دوستی خداوند و اهل بیت بر مبنای دوستی با حضرت
زهرا سلام الله علیها می چرخد و هر کسی در این دنیا برای آن حضرت ،قدمی یا قلمی یا اشکی
جاری کرد ، حضرت در آخرت در همان درجه فردوس آنها را مهمان می کندو...!!!!!!!!
به امید آن روز
1- پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج 6، ص 351،
2- بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 24، ص 269،
هر ساله در این ایران به مناسبت های مختلف راهپیمایی هایی در
کشور برگزار می شود که پشتوانه مردمی انقلاب محسوب می شوند .
یکی از مهمترین آنها راهپیمایی 22بهمن است. آیا دلیل قرآنی
برای شرکت کردن در این گونه مناسبت ها وجود دارد ؟
قرآن در جاهای مختلف به بهانه ها مختلف باوسطه و بی واسطه
فرمول هایی بیان کرده که قابل تطبیق بر این گونه مراسم هااست.
مثلا در سوره توبه /آیه 120می فرماید:
«وَ لایَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفّارَ وَ لایَنالُونَ مِنْ عَدُوّ نَیْلاً إِلاّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ
و هیچ گامى که موجب خشم کافران مى شود برنمى دارند، و ضربه اى از دشمن
نمى خورند، مگر این که به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مى شود»
این راهپیمایی ها برای دشمان سخت ناراحت کننده است و باعث خشم آنها می شود.
به این دلیل این قدر در خبرها می گوید :که مردم شرکت نکنید یا با زبان تحقیر می گویند:
که مردم را به زور و به خاطر کیک و ساندیس و...به خیابانها می کشانند .همه این
حرف ها دلیل بر عصبانیت آنها از این مراسمات است . لذا قرآن به طور کلی فرموده :
هر حرکت دسته جمعی که باعث خشم دشمنان اسلام شود، مصداق بارز عمل
صالح و دارای ثواب است. بخصوص که خبرنگار های زیادی از خودشان از نزدیک
این خبر ها را منتشر می کنند.
سوالی که در ذهن خیلی از دختر خانم هاست ، اینکه چرا اسلام
سن بلوغ را در دختر ها نه سال و در پسر ها پانزده سال می داند؟
در حالیکه دختران ضیفترند و پسر ها از نظر بدنی قوی ترند، می بایستی
کار برعکس باشد و پسر ها در سن نه سالگی به سن تکلیف برسند؟
جواب این سوال مفصل است ولی از نظر علمی امروزه ثابت شده است که
در بین جانوران و گیاهان ، هر کدام ضعیف ترند ، زودتر رشد می کند و هر کدام
قوی ترند، دیرتر رشد می کنند. در بین گیاهان رشد گیاه دیواری که الان مرسوم است،
خیلی سریع تر است از رشد درخت صنوبر که سالها طول می کشد تا رشد کند و در بین
جانوران هم این قاعده جاری است.
پس از نظر علمی ثابت شده که جسم ضعیف رشدش سریع تر و قوی تر است.
به هر حال در دختران یک ظرفیت و استعداد بیشتری نسبت به دختران در مورد احکام
هست که خداوند این دستور را داده است و از طرفی سن تکلیف برای دختران ؛ یعنی
به رسمیت شمردن حقوق مسلم آنها از طرف مردم مثل حق مالکیت ،حق ازدواج،...
چون توفیق پیدا می کند رسما به بندگی خداوند در آید جشن بزرگی بنام جشن
تکلیف می گیرند.
البته نکاتی عرفانی و اخلاقی هم دارد که جای آن در این چند سطر نمی گنجد!!!!!!
لذا در روایت از امام صادق علیه السلام آمده است:
حَدُّ بُلُوغِ الْمَرْأَةِ تِسْعُ سِنِینَ.بلوغ دختران در نه سالگی است.1
شعار بارز و معروف انقلابیون در سال -1357 - عبارت بود از ؛
« استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی » بعد از چهل سال ،
آیا در عمل به این شعار رسیدیم یا نه ؟ در زمینه استقلال که
خوب عمل شده و همه می دانند که این کشور از نظر سیاسی به
هیچ کشوری وابسته نیست ، اگر آبادش کنیم خودمانیم و اگه خدای نکرده
خرابش کنیم ، باز خودمان هستیم. در میسر آزادی هم درست عمل شده
و همه در کار مسئولین اظهار نظر و آزادنه نقد می کنند. در زمینه جمهوریت
هم کارنامه درخشانی داریم حدود چهل انتخابات در چهل سال با شرکت
اکثریت مردم در دنیا نمره خوبی است.
اما در مورد اسلامیت نظام، حکایت هنوز باقی است و با هدف مطلوب فاصله
زیادی داریم . جه در تربیت نیروی متخصص و مومن و انقلابی ،چه در اجرای
احکام اسلامی در بخش های مختلف ، بعضی از مسئولین هستند که فقط
ریش اسلامی دارند ، بعضی اسلامی حرف می زنند و اروپایی فکر می کنند
و... یعنی در عمل مسائل اسلامی برای خیلی از این افراد حل نشده است .
و از طرفی تجمل گرایی جای زهد را گرفته و زهد را با آن اهمیتش
از گردونه نظام خارج کرده است .
ای کاش مجلس یک قانون وضع می کرد که طبقه اشراف حق مدیریت کلان کشور
را ندارند ، برای مدیریت میانی و پایین کشور هم تمام امتیازات "رئیس و مدیران "را حذف
تا دیگر افراد دنیا طلب این طور حرص و طمع به این مقام نداشته باشند.!!!!!!!!!!
حضرت زهرا سلام الله علیها بنا بر نقلی 75 روز و بنابر نقل
دیگر 95 روز بعد از رحلت پیامبر اسلام به شهادت رسیدند.
چرا علماء تحقیق نمی کنند تا یکی این روزها را به عنوان شهادت معین
کنند ؟ ایت الله مقتدایی خاطره ای را در این باره نقل می کند که
پاسخ مناسبی برای این سوال است.
ایشان می گوید: در سال 1350 وارد مدینه شدم در آنجا نوه ی مرحوم
کاشف الغطا که- از بزرگان شیعه است و علماء ذر برابر ایشان تواضع خاصی
دارند - دیدم ایشان گفت : یک روز پدر برزگم مرحوم کاشف الغطاء که مرجع
رسمی نجف بود ،تصمیم می گیرد که در این باره تحقیق کند که شهادت حضرت
زهرا س کدام نقل درست تا فتوا صادر کند. اما همان شب مادرش که زن مومنه ای
هست در خواب حضرت زهرا س را می بیند که می فرماید: من از کار فرزندت راضی
نیستم، چرا می خواهد شهادت من را کم کند؟ مادر کاشف الغطا از خواب بیدار
می شود؛ وقتی به اتاق فرزندش می رود می بیند بیدار است و کتاب زیادی دور خودش
جمع کرده است . مادرش می پرسد : چکار می کنی؟ می گوید: دارم تحقیق علمی
می کنم ! مادر یک کلمه می گوید: حضرت زهرا س از این کار راضی نیست.
در جواب می گوید: چطور بعد خواب را تعریف می کند و مرحوم کاشف الغطا بزرگ هم
دست از کار می کشد.
آری همان طوری که قبر و مکان دفن حضرت مخفی است و اسراری دارد ، زمان شهادت
هم اسراری دارد که غیر خداوندو اهل بیت کسی نمی داند .
مدرسه فقاهت؛ درس خارج فقه سال 88/02/16
http://www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/moghtadaei/feqh/87/880216/