همان طوری که بر ما لازم است دوستان خود را بشناسیم ،شناسایی
دشمن هم ضروری است تا خدای نکرده دشمن را با دوست اشتنباه
نگیریم.
دشمن انسانیت و شرف، در طول تاریخ به فرماندهی شیطان
برنامه ریزی و اداره می شود . ما در تاریخ حزبی به نام«حزب شیطان »
که مرام نامه ، لباس فرم ویژه و یا علامت مخصوصی داشته باشد ،نداریم .
و جالبتر اینکه حزب خود را به ارزش های انسانی مثل ؛ حزب آزادی ،حزب
عدالت و...نام گذاری می کنند،در حالی که در متون دینی زیاد از حزب
شیطان نام برده شده است. به عنوان نمونه حضرت در جنگ جمل
لشکر طلحه و زبیر را به حزب شیطان تشبیه کرده است.!!!
خطبه 10 نهج البلاغه حضرت می فرماید:
أَلا وَ إِنَّ الشَّیْطانَ قَدْ جَمَعَ حِزْبَهُ، وَ اسْتَجْلَبَ خَیْلَهُ وَ رَجْلَهُ،...
آگاه باشید که شیطان حزب خود را جمع کرده، و سواره و
پیاده هاى لشگر خود را فرا خوانده است.
نکته اینکه ابزار و سلاح جنگی «شیطان» فریب و حقه زدن است .
و طوری با حیله و الفاظ جذاب فضا را آلوده می کند که شناسایی دوست
از دشمن سخت می شود مگر کسانی که بصیرتی از ناحیه خداوند داشته
باشد که از آن به« تقوا » یا می شود.
تعبیر به «حزب» اشاره به هماهنگى اهداف آنها با هدفهاى شیطان است
و تعبیر به «خیل» (سواره نظام) و «رجل» (لشکر پیاده)، اشاره به تنوّع
لشکریان آنهاست.
از سخنان حضرت در ادامه خطبه استفاده می شود که تنها چیزى که موجب
مخالفت انسان با حق مى شود ،پشت صحنه و کارگردان آن وسوسه شیطان است،
که باطل را در دل انسان مى آراید. لذا شناسایی وسوسه های شیطان که دائمی
است و با فعل مضارع«یوسوس» در قرآن بیان شده؛ لذا پناهنده شدن
به خداوند و یاد خداوند در زندگی مهمترین پاتک بر او و لشکریانش به حساب می آید.
موضوع اقتصاد و مواد غذایی از دیر باز ذهن بشر را به خود
مشغول کرده است . شاید بتوان جوهره فعالیتهای غالب
انسانها، آوردن لقمه ای نان بر سر سفره خانوادهایشان دانست.
اهمیت این سخن تا جایی است که بعضی از دانشمندان مثل
« مالتوس» دلسوزانه ولی جاهلانه نظریه« کنترل جعمیت »را فریاد
زد تا به گمان خود بین انفجار جعمیت و مواد غذایی محدود نسبت
منطقی برقرار کند . متاسفانه به سرعت مورد قبول بشر مادی
قرار گرفت و عقل ناقص خود را به جای خالق بشر قرار داد.
صرف نظر از اشکالات متعدد این نظریه ، ایشان به جای اینکه در
جهت مثبت و افزایش منابع غذایی راهکار دهد ولی چون دستش از
منابع الهی کوتاه بود از جهت منفی ،حذف غالبی افراد جعمیت
را خواستار شد و بانگ برآورد در حالی که شاید در میان افراد حذف
شده ممکن بود افرادی نخبه اقتصادی متولد می شد.!!!!!!!
فریاد و راهکار ما برای جبران گرسنگی و مواد غذایی چیست؟
1- خداوند در قرآن مجید با صراحت منابع و مواد معیشتی انسان را به این
کره خاکی محدود نکرده است بلکه اکثریت روزی و مواد غذایی بشر را به
آسمانها وابسته کرده است که 6 آیه به تفصیل به این بیان می پردازد .
قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ...یونس آیه 31
جالب اینکه در این آیات سموات جمع آمده و الارض (زمین) مفرد بیان شده است.
وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ............جاثیه 13
متاسفانه این نوع نگاه به اقتصاد یا غفلت شده یا در عمل روی آن کار نشده است.
به طور کلی در زمینه اقتصاد نقشی برای خداوند هنوز پیش بینی نشده است.!!!
در اینجا این نکته به ذهن می آید ، پس این همه قحطی و مرگ و میر در اثر گرسنگی
در طول تاریخ چیست؟ جواب کوتاه این است که بعضی از آنها ناشی از ظلم یا جهل ما
انسانها نسبت به یکدیگر بوده است . و بعضی ها غیر اختیار و به دست خداوند بوده
که در حقیقت هشدار خداوند به مردم است ، تا آنها را متوجه ای نکته بزرگ
اقتصادی کند که قانون دست نوشته و متقن الهی را در زندگی و معیشت بکار گیرند.
2- همین منابع محدود زمین هم که در خشکی یا دریا موجود است کفاف بشر را
می دهد به شرطی که بشر همت وتلاش مضاعفی روی آنها انجام دهد .
به عنوان نمونه خداوند به انسان نیروی عنایت کرده است که می تواند با
تبدیل و تغییر مواد طبیعی به شیمایی و... دامنه و تنوع غذایی را آنقدر زیاد کند
که برای نسل های بعدی هم بماند یا با اختراع دستگاه های جدید تر به این تنوع
و کمیت و کیفیت مواد غذایی بیفزاید، نه اینکه نسل زیادی را از نعمت حیات حذف کند .
اگر زمانی این همه درخت برای تهیه کاغذ قطع می شد ولی با اختراع این همه فلش
و سی دی و... نوشتن وارد دنیای جدید شده که شاید در آینده هیچ شباهتی با گذشته
نداشته باشد.
ما هر چند در بعد اقتصادی در جهان جز کشور های جهان سوم هستیم،
علتش هم اینکه بعضی از مسئولین به اقتصاد اسلامی اعتقاد ندارند
و فقط عنوانها را اسلامی کردند ولی باطن و محتوا ربا و غیر اسلامی است ،
اما در بحث معارف ما در صدر کشورها هستیم .
زیرا قرآن و اهل بیت قدم به قدم گذشته تاریخ را به ما معرفی و آینده
و بعد از مرگ را هم سطر به سطر برای ما توضیح دادند ولی
بقیه کشور فقط می داند خبری در عالم هست .به قول حافظ
کس ندانست که منزلگه و مقصود کجاست
آنقدر هست که بانگ جرسی میآید
قبلا کاروانها که می خواستند به سفر بروند به گردن شتر ها خود زنگوله
می بستند تا هم شترها خوابشان نگیرد و هم با آهنگ بهتر حرکت کنند .
اگه کسی از دور صدای زنگوله ها را می شنید ،می فهمید که کاروانی در
حال حرکت است ولی از کجا آمده و به کجا می رود ،خبر نداشت.
الان که علم پیشرفت کرده و یک منجم ماهر می تواند که خسوف و کسوف
صدها سال قبل را کشف و وقوع آن در هزار سال آینده را پیش بینی کند .
اما همه دانشمندان علوم تجربی دست به دست هم بدهند
نمی توانند که انسان قبل از آمدن به این دنیا کجا(عالم ذر) بوده و بعد از
مرگ به کجا می رود و سرنوشت انسانها در برزخ و قیامت به کجا منجر می شود .
فقط صدای جرسی از قبرستان ها به گوش آنها می رسد.
اهل بیت به عنوان راهنمای این کاروان تمام ایستگاه های را به ما معرفی
و خودشان هم قافله سالار این کاروانند.
ابه این دلیل است که قرآن منهای اهل بیت یا اسلام لاییک و غربی از آن
بیرون می آید و یا اسلام داعشی و طالبانی...که نه از آینده خبر دارد و
نه از گذشته و غافل از صدای جرسسسسس های روزانه کاروانهای قبرستانیییی!!!
به مناسبت نهم دی که تجلی اراده خداوند در دفاع از ارزشهای
الهی بود ،چند جمله ای در این موضوع بیان می شود. کلمه
«تجلی»در لغت یعنی ظهور کردن ، نمایان شدن ،آشکار شدن و ...
هر چند واژه «تجلی »در طول تاریخ ،عمری به بلندی خلقت
انسان و یا شاید بیشتر از آن داشته باشد؛ اما اولین بار در قرآن
در دوره پیامبری حضرت موسی ( ع )اتفاق افتد . زمانی که قوم
آن حضرت از او خواستند که خداوند را با چشم ببینند ولی خداوند
با صراحت به حضرت موسی ع فرمود این ممکن نیست و با چشم
ظاهر دیدنی نیست ولی برو کنار کوه تا قدرت خود را در آنجا به تو و
آنها نشان دهم . و با تجلی خداوند در کوه ، هم کوه متلاشی شد
و هم حضرت موسی ع و بنی اسرائیل از هوش رفتند که جریان در
سوره اعراف آیه 143 مفصل بیان شده است .1
تجلی قدرت خداوند در این انقلاب از 57 تا امروز بارها و بارها اتفاق افتاده
است و قدرت های تخریب گر و معاند را آشکارا متلاشی و نابود کرده است.
نمونه آن در چند سال اخیر، نهم دی 88 بود که قدرت پوشالی دشمن در
افراد جهال یا معاند جمع شد و قدرت الهی هم در یاران سید علی تجلی
کرد و بینی همه را به خاک مالید . نجات کشور از این هم نقشه های رنگارنگ
و فریبکارانه دشمن غیر از قدرت الهی چیز دیگری نیست!!!!!!!!!!.
1-وَ لَمَّا جاءَ مُوسى لِمِیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قالَ لَنْ تَرانِی وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ (143) و هنگامى که موسى به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد پروردگارا خودت را به من نشان ده تا تو را ببینم! گفت: هرگز مرا نخواهى دید، ولى به کوه بنگر اگر در جاى خود ثابت ماند مرا خواهى دید، اما هنگامى که پروردگارش جلوه بر کوه کرد آن را همسان زمین قرار داد و موسى مدهوش به زمین افتاد، موقعى که به هوش آمد عرض کرد: خداوندا منزهى تو (از اینکه قابل مشاهده باشى) من به سوى تو بازگشتم و من نخستین مؤمنانم.