سرطان کلمه عربی است به معنی خرچنگ است . ریشه این کلمه از صور فلکی
ستاره گان گرفته شده است . بعضی ستاره پراکنده اند و بعضی جمع ، آنهایی
که کنار هم اند به شکل های گوناگون در می آیند .بعضی ها شبیه برّه، گاو،
ماهی، عقرب و بعضی شبیه خرچنگ هستند. ( حَمَل ، ثور ،حوت ،جوزا و
سرطان ، اسد و، سنبله و...). سرطان در عربی به معنی خرچنگ است.
ستاره هایی که به شکل خرچنگ اند به سرطان مشهورند. اگر برج در مدار
عقرب باشد می گویند قمر در عقرب و...
به بیماری هایی که مثل خرچنگ بر بدن انسان از همه طرف چنگ می اندازد
و درمان را با مشکل مواجه می کند ، سرطان می گویند .
جدیدا این واژه توسعه پیدا کرده به قسمت فکر و اقتصاد هم چنگ انداخته و
معضلات اقتصادی را با مشکل مواجه کرده است.
ایت الله جوادی آملی :مشکل اساسی کشور را سرطان فکری می داند که امروز
با آن درگیر هستیم؛ همه امکانات و منابع در این مملکت وجود دارد با این حال
سرطان اختلاس، حقوق های نجومی و بی مدیریتی، کشور را فلج می کند .1
گویا عده ای در کنار هم جمع شده اند و به جایی حل معضل اقتصادی کشور ،
از منافذ مختلف در صدد فلج کردن اقتصاد هستند ؛ یک طرف با دلار بازی می کنند،
طرف دیگر چشم شان به دست غرب دراز است و از طرف دیگر نظارت را منفی شده است.
لذا از هر زوایه به اقتصاد کشور نگاه کنیم ، دست ناپاک عده ای برای اختلال نمایان است .
به این سبک اداره کردن اقتصاد کشور ،سرطان اقتصادی می گویند.
1- در دیدار جمعی از اساتید حوزه درمان سرطان و اعضای هیئت مدیره انجمن رادیوتراپی انکولوژی ایران
خروجی انسان از این دنیا فقط در قیامت معلوم می شود . زرنگ،
سعادتمند و ...لذا حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید:
الْغِنَی وَالْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ 1
یعنی حوسمان باشد که در شناسنامه کسی ثبت نشده، کسی که
فقیر بود، باید در قیامت هم فقیر باشد (فقیر بن فقیر ) و کسی که
غنی بود، برای همیشه غنی باشد (غنی بن غنی بن غنی بن غنی ).
فقیر نباید امید خود را از دست بدهد و غنی هم نباید مغرور شود .
بسا فقیر در آخرت غنی شود و بر عکس؛ به قول سعدی :
بسا سواره که آنجا پیاده خواهد شد = بسا پیاده که آنجا سوار خواهد بود
بسا امیر که آنجا اسیر خواهد شد =بسا امیر که آنجا فرمانگذار خواهد بود 2
خداوند از تمام آفریدههای خود استفاده بهینه کرده است؛ زنبور، کرم، درخت،
خاک همه را به کار گماشته و بر حسب وظیفه، مقامی به آنها داده است.
این صفت در مؤمن نیز میباشد؛ از این رو به کم قانع است و از اندکها نیز
استفاده? بهینه میکند. مؤمن هرچه مرغوبتر میشود، از امور رفاهی دیگران
استفاده نمیکند؛ هرچند دوست او باشد. خدای متعال روزی و رزق هر کسی
را میدهد؛ بر این اساس، مؤمن با کمترین امور رفاهی و ابزار، بهترین استفادهها
را میبرد و زمانی که وارد قیامت میشود با دست پر وارد می شود.
اما جهنمیها افرادی هستند که هرچه از امور دنیایی و رفاهی به آنها میدهید
باز با چنگ و دندان و حرص در جستوجوی آن هستند. این عده از همین عالم،
جهنم خود را آماده میکنند.
1- شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج20، ص152.
2-دیوان اشعار سعدی، قصیده23.
بشر از زمانی که راه خود را از انبیاء الهی جدا نمود و بر عقل ناقص خود
تکیه کرد ، همواره دست خوش خرافات و انحرافات گوناگون بوده است.
نمونه آن اینکه ؛عنوان «بازنشستگی »را به حیوانات هم رساندند.
دیده بان حقوق حیوانات: سگ مینیابی که تاکنون در 5عملیات جنگی
شرکت کرده بود و جان انسانهای بسیاری را نجات داده، سرانجام
بازنشسته کرد. و چند نشان افتخار بر گردن این سگ انداخت و نام سگ
را بوستر نهاده است. این کار ریشه در خرافات اعراب دارد آنها هم وقتی
شتری را که شش شکم زاییده بود ، گوش او را می بریدند و سوار شدن ،
و ذبح کردن آن را حرام می کردند و به اصطلاح امروز شتر بازنشسته می شد
و کسی حق استفاده از آن را نداشت . چیزی که ذره ای نه پشتوانه عقلی دارد و
نه با فلسفه خلفت حیوانات که (برای خدمت انسان) تطابق داشت. آنها
چند نمونه از این قبیل کارها در کارنامه خود داشتند . خداوند برای مقابله با این
رسم خرافی و تفکر غلط آیه 119 نساء را نازل کرد و این عمل را شیطانی معرفی
کرد :..لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ ....
...به آنها فرمان می دهم که گوش های چارپایان را ( از روی خرافه و بدعت ) بشکافند...
یعنی حلال خدا را حرام و حرام خداوند را حلال شمردند .
علت معلوم است . انسان و حیوان تا زمانی که قدرت کار و یا مصرف دارند ،
باید تلاش کنند و بی مصرفی با جهان آفرینش هم خوانی ندارد . ممکن است کسی
از اداره ای بازنشست شود؛ اگر توان مطالعه یا کار سبکی دیگری دارد، باید در
سنگر دیگر مشغول خدمت به خلق شود .زیرا باید روزی در برابر خالق
آفرینش پاسخگوی توان و سرمایه مجانی عمر خود باشد.
نقل شده است که«وقتی وجود مبارک حضرت رسول ص فاتحانه وارد
مکه شد، دید اباسفیان راه میرود و میگوید: «لَیْتَ شِعْرِی بِاَیّ
شَیْءٍ غَلَبْتنِی»، با حالت تعجب میگوید:ای کاش می دانستم که
اینها چطور پیروز شدند؟ ما به سربازان خود کباب دادیم با شتر
رفتند با شمشیر جنگیدند، اینها به سربازانشان خرما دادند،
پیاده بودند ،چوب دستشان بود و خیلی هم مسلّح نبودند، چگونه
شد که ما شکست خوردیم؟!حضرت از پشت رسیدند دست مبارک
را روی دوش نحس اباسفیان گذاشتند فرمود: «بِاَللهِ غَلَبْتُک»! 1
امروز هم این معجزه الهی در انقلاب اسلامی ظهور پیدا کرده است .
استکبار با تمام قوا به خاور میانه آمد؛ ولی دست خالی در حال برگشت است
و ترامپ مجبور است با آن هزینه سنگین از ترس شبانه به عراق بیاید و بر گردد!!
اما ایران فاتح مقاومت در بیرون است و از درون هم اگر این تحریم های همه جانبه به
تعبیر خود غربی ها که« جنگ تمام عیار» است و به اعتراف اقتصادانان مطرح غربی ؛
هیچ اقتصادی نمی تواند با وجود تحریم بانک مرکزی و این میزان فشار اقتصادی
از سوی کشورهای دیگر سر پا بایستد. در کتاب «هنر تحریم ها» از برخی برنامه
های آمریکا علیه ایران در زمینه تحریم ها پرده برداری شده است.
راز این این پیروزی فقط در نصرت الهی ، تدبیر رهبری و هوشیاری مردم باید جستجو کرد ،
با کمال تاسف رفتار برخی از مسئولین رده بالای کشور در مقابله با این مشکلات انسان
را به شک وا می دارد که گویا اراده جدی دارند تا کشور را دو دستی تقدیم غرب کنند ؛فقط
مردم مانع هستند و با چنگ و دندان کشور را حفظ کردند ؛ لذا از هر مشکلی که بر این
مردم وارد شود، هیچ ابایی ندارند!!!!!!!!!
1-السیرة الحلبیة، أبو الفرج الحلبی الشافعی، ج3، ص145.
در بعد معرفتی انسان یا باید مثل؛ چشمه از درون بجوشد و یا
باید مثل استخر باشد ، و از راه گوش آب معرفتی خود را تهیه کند.
لذا کسانی از این دو عنصر استفاده نکردند ، مهر پشیمانی
بر چهره آنها زده می شود.آیه قرآن در این باره می فرماید:
قَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ 1
آن مجرمان در جواب اینکه آیا کسی نبود به شما مسائل قیامت را
تجزیه و تحلیل کند و شما را راهنمایی کند که امروز گرفتار نشوید ؟
در جواب می گویند : بله ! همه چیز را گفتند ؛ولی ما نه گوش شنوا
داشتیم و نه در این امور فکر و تدبر کردیم .
خداوند در جای جای قرآن از مقام انسان سخن گفته است ؛ گاهی انسان
را در کنار فرشتگان ذکر می کند یعنی با فرشتگان مشترکاتی داری ، سعی
کن خود را کمتر تلقی نکنی؟ وَالْمَلاَئِکَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ یعنی مقام عالم =فرشته
و گاهی انسان را در کنار انعام و دام ذکر می کند ، یعنی تو با حیوان مشترکاتی
داری ، مثلا مَّتَاعًا لَّکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ 2،اگر غفلت کنی ازحیوان پست تر هستی .3
به هر حال آب حیات یا ازدرون تعقل است یا از راه گوش شنوا و ترتیب اثر دادن به
حرف بزرگان دین و..
1-ملک؛ آیه 11
2-نازعات؛آیه 33
3-إِنْ هُمْ إِلاَّ کالاْءَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً
در این دهه چهارم انقلاب سونامی های خاموش زیادی هم وارد
کشور و هم از کشور صادر می شوند. سونامی مواد مخدر که
جوان ها کشور را مثل برگ پاییزی نقش بر زمین می کند از شرق
کشور و سونامی پیری جمعیت از غرب(مالتوس) و...
اما از نظر امنیتی که در هرم مزلو در ردیف شاخص های بالای
مدیریت است ، ایران صادر کننده است .
ایران در بین شاخص های بین المللی، کشوری امن است اما ایمن
نیست. از نظر کمی و کیفی ایران جز کشور های بسیار حادثه خیز و
غیر ایمن است ؛ تصادفات جاده ای ، ماشین های بی کیفیت و
مسئولین بی درد و... باعث حوادث و ناگوار در کشور است که حادثه
دانشگاه آزاد تهران یکی از این سونامی خاموش است.
سوال این است که مسئولیت امنیت با چه کسانی است ؟ و مسئولیت
ایمنی با چه کسانی است؟ شناسایی هرکدام و نمره دادن به نهادهای
مسئول را برعهده شما خوانده عزیز !!
جای خالی مدیریت جهادی و انقلابی به خوبی مشهود است. ما از نظر ایمنی
باید نیم نگاهی به توصیه بزرگان دین داشته باشیم . نمونه آن وقتی سعد بن معاذ
وفات کردند ، حضرت رسول ص خودشان داخل قبر رفتند، اورا دفن کردند و لحد
او را گذاشتند.حضرت با دقت خشت ها را محکم می کردند. پس زمانی که از این
کار فارغ شدند فرمودند: می دانم که چند روز دیگر این بدنش می پوسد؛ اما در
عین حال این لحد را محکم می کنم. زیرا خدا دوست دارد آن بنده ای را که
زمانی کاری برعهده گرفت، آن را محکم کاری می کند.1 مشکل عمده ما در
زمینه های مختلف بخصوص ایمنی ناشی از سهل انگاری و محکم کاری نکردن است .
1- وسائل الشیعه، ج 3، ص 230.
امروزه بیش از گذشته جو و رغبت فراوان در مردم بخصوص تیپ
جوان برای رسیدن «گنج بدون رنج » بوجود آمده است. اما به قول
معروف «نابرده رنج گنج میسر نمی شود» ،شرط اساسی در هر
کاری است. در عالم معنویت هم افرادی با خواندن چند خاطره جذاب
و دوست داشتنی از چند عارف و انسان وارسته ، میل قدم گذاشتن
در عرفان در آنها زنده می شود ،و افراد شیاد هم از خامی آنها استفاده
کرده و مصیبت سنگینی بر عرفان و...وارد و چه بسا منجر به عرفانهای
کاذب و نوظهور مثل شیطان پرستی ، اشو و...شود.
اما شرط اساسی در عالم معنویت «حلال درمانی » است. که راه بسیار
دقیق اما سختی است ؛ چون آن مقام معنوی، گنج با ارزش است راهش هم
دشوار است اما قابل رفتن .لذا امام صادق علیه السلام می فرماید:
ما بلا اللّه العباد بشیء أشدّ علیهم من إخراج الدرهم1
خداوند برای بندگان امتحانی بالاتر از این قرار نداده که آنان پول را بهدرستی و در جای
خود و به اندازه هزینه کنند و نه امساک داشته باشند و نه اسراف، و درآمدزایی
آنان نیز درست و حلال باشد. یعنی هم در بعد در آمد شبهه ناک نباشد و هم در
بعد مصرف باید خمس و زکات و حق فقرا را پرداخت کرد .
هر عبادت و ریاضتی بدون حلال درمانی جواب نمیدهد و نتیجهای ندارد. عبادت و
ریاضت بدون حلال درمانی؛ همانند ریختن آب در باک خودرو بهجای بنزین است .
لذا کسی که حلال درمانی ندارد، رسوب پیدا میکند و نمی تواند از مناجات لذت ببرد
و باید مثل افراد چاق که رژیم لاغری می گیرند ،رژیم بگیرد؛ زیرا وجود مال حرام در
زندگی همانند انفجار بمبی در آن خانه است همه چیز را نابود و فاسد می کند.
خلاصه کلام برای کسب جام معنوی باید اهل تلاش و کوشش از راه شرعی بود
و به قول معروف «ره جنان رو که رهروان رفتند».
1- خصال ص8
زندان؛ جایی است که انسان مجرم را در آن حبس می کنند و چون این مکان
آزادی افراد را محدود می کند ،معنی نفرت انگیزی در عرف پیدا کرده است.
اسلام به طور کلی با زندان و زندانی کردن افراد میانه خوبی ندارد مگر درصورت
ضرورت اجازه زندانی را صادر کند، حتی در صدر اسلام هم افرادی که در
برابر اسلام شمشیر می کشیدند و به اصطلاح «کافر حربی» بودند ،
زندانی نمی شدند و به عنوان اسیر در خدمت حاکم اسلامی بودند .
نمونه آن اسیری بود که در خانه حضرت علی ع آمد و حضرت افطار
خود و خانواده اش را به او داد و باعث نزول آیه 8 سوره ملک شود .1
اما یک زندان هست که از طرف بزرگان دین به آن سفارش کرده اند و آن زندانی
کردن «زبان» است.عن الحارث قال: سمعت أمیر المؤمنین علیهالسلام یقول:
ما من شیء أحقّ بطول السجن من اللسان 2
گویا خداوند یک زندان و سلول انفرادی را به عنوان دهان برای آن درست
کرده و دو تیب مختلف را برای محافظت و کنترل آن گماشته است. بوسیله
تعداد زیادی دندان و دژبانی دو لب مهار او را از قبل تدارک دیده است .
چون منشاء بسیار از جرائم فردی و اجتماعی به این تکه گوشت می رسد
مانند؛دروغ، غیبت، تهمت، شایع و...
زبان بهگونهای لغزنده آفریده شده ، اگر کسی بتواند زبان خود را کنترل نماید،
درصد بالایی از مشکلات را پشت سر گذاشته است. زبان مؤمن پشت قلب
اوست و پیش از سخن گفتن از قلب خود اجازه میگیرد.
اما اعضایی دیگر این طور نیستند؛ مثلا چشم که شاید کارآیی بیشتری از
زبان داشته باشد ،همیشه باز است و فقط پلکها برای اینکه چشم را
تمیز کنند باز و بسته میشوند .لذا چون چشم آزاد منش است هرگز
جایی برای زندانی کردن او نیست .
حضرت علی علیه السلام می فرماید: چیزی به زندانی درازمدت
شایستهتر از زبان نیست.
یعنی هر چند من مخالف زندانی کردن طولانی مدت کسی یا چیزی هستم ؛
اما سزاوارتر از هر موجودی برای زندان شدن طولانی ، فقط زبان انسان است.
این کار باعث می شود انسان در سیر و سلوک زودتر به مقصد برسد.
به این خاطر وقتی این حرف ها مد و رایج بود بعضی افراد برای کنترل
زبان ریگ زیر زبان خود می گذاشتند تا بتوان بر این موجود عجیب
مسلط شوند .!!!!!!!!!
1- سوره ملک آیه 8وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى? حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا
2-بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , ج 68 , ص 285
شاید بتوان گفت : مهمترین قسمت رسانه ها را اخبار و خبرهای مهم
تشکیل می دهند و مردم از طریق آنها ،آخرین اطلاعات را کسب و از
اوضاع جهان مطلع می شوند. هر چند گاهی اخبار کذب هم در لابه لای
این اخبار منعکس می شود.
خداوند خبرنگاران حرفه ای را برای دسترسی به بهترین و کاربرد ترین خبرها
برای بشر فرستاد و رسما نام آنها را هم نبی (خبر دهنده ) نهاد تا اخبار
درست را به مردم منعکس کنند. مهم ترین خبر را نباء گویند . لذا خداوند با
یک بیان شیوا می فرماید : ای پیامبر به این مردم بگو:دوست داریدمهمترین
خبر ها را به شما بگویم؟ قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم ؛1چون من نبیّ شمایم
خبر خوب را من دارم ،خیلی از شما در خسران هستید؟چون عمل به درد بخور
برای آینده ندارید؟نبأ عظیم هم نزد نبی است.معاد جزء اخبارمهمّ عالم هست
که با سِرشت و سَرنوشت انسان همراه می باشد، اینطور نیست که گزارشی
بیرون از جان آدم باشد ، این مربوط به هویّت انسان در دنیا و برزخ و معاد است؛
معاد یعنی ابدیّت, دیگر خبر از این مهمتر چه خواهد بود؟! لذا فرمود:هم تحقیق
کنید وهم باور کنید.
چرا وقتی خبر سنگین تلخ یا شیرینی را می شنویم بعضی ها تحمل شنیدن آن را ندارند و
سکته می کنند؟ اما این همه خبر مهم از قیامت می شنویم ولی اثری در قلب ما ندارد؟
پاسخ کوتاه 1- چون شیاطین دل ما را تصرف کرده است و حقیقت این خبر وارد قلب ما
نشده است فقط مفهوم و لفظی را شنیده ایم و از الفاظ هم کاری ساخته نیست باید این
خبر ها به جان ما نفوذ کند و گره بخورد تا به اعتقاد تبدیل شود. (اعتقاد از عقد،عقد هم
گره بین دو چیز یا دو شخص ).
2- ما از نظر معرفتشناسی گرفتار حس و تجربه حسی هستیم . فکر مان فکر برخی
از بنیاسرائیلیهاست که گفتند: لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً2
تا با این چشم ظاهر چیزی را نبینم ایمان نمی آوریم!!!!!!!!!!!!!!!!
1-سوره کهف ؛ایه 103
2-سوره نساء؛ آیه 153