اسلام برای کاهش فاصله طبقاتی جامعه ، بحث انفاق را مطرح کرده است.
تا از طرفی باعث رفع کنیه و دشمنی ها نسبت به قشر مرفه شود و از
طرفی باعث حمایت طبقه ضعیف و بالا آمدن سطح نسبی آنها شود.
آنچه قرآن در قالب انفاق به صورت واجب -مانند خمس و زکات و چه به صورت
صدقات مستحبی مانند هبه و... مطرح کرده است ، در واقع یک نوع مهندسی
معکوس است که سود و فایده انفاق غالبا به خود دهنده انفاق برگردد
و درصد ناچیز و در حد برطرف شدن نیاز های اولیه ، به گیرنده انفاق برسد.
بیان مطلب این است که اولین مزیت و سود نقد آن در دنیا باعث تقویت و اراده خود
شخص می گردد. چون انفاق مثل آب گورایی است که انسان اول به پای خود می ریزد
و آن را محکم و ریشه دار می کند که در اثر طوفانی ها و لغزشگاه های مختلف
دنیا نلغزد و بی راهه نرود و بعد سایه و نیسم آن به دیگران می رسد.
در قرآن اول این آثار نقد را بیان می کند بعد وعده پاداش و جزای نسیه و
آخروی آن که هفتاد برابر یا هفتصد برابر و... است می دهد.
وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِیتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ
کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْهَا
وَابِلٌ فَطَلٌّ ? وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیر1
«تَثْبِیتاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ»: برای تثبیت و محکم کردن یقین و باور ، برای عادت دادن خود به
بذل و بخشش و... یعنی هدف انفاق فقط وعده نسیه و پاداش در بهشت نیست بلکه
در درجه اول باعث ریشه دار شدن خود در اعتقاد به خداوند می شود.درست مثل آن
درختی که اگر قدرت می داشت که از جا حرکت کند و میرفت کنار نهر، یک سطل
آب میگرفت میآورد به پای ریشه خودش میریخت، و باعث استوار خود می شد و
این درخت نباید به کسی منّت بگذارد؟ چون خودش را تثبیت کرده است.
خداوند می فرماید: هر کس هر انفاقی که بکند و راه خیری به دیگری نشان دهد،
این یک ظرف آبی است که پای ریشه خودش ریخته، میشود ثابتقدم. در حوادث
روزگار نمیلرزد، چون تثبیت شده ، بعد جزای اخروی آن درجه دو است.
لذا در آخر زمان که دین داری سخت است باید در دعا باید بگویم ؛ یا مقلب القلوب
ثبت قلوبنا علی دینک و هم در عمل با انفاق،ریشه دین خود را محکم کنیم .
1- سوره بقره 265
و (کار) کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا، و تثبیت (ملکات انسانی در) روح خود، انفاق میکنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد، و بارانهای درشت به آن برسد، (و از هوای آزاد و نور آفتاب، به حد کافی بهره گیرد،) و میوه خود را دو چندان دهد (که همیشه شاداب و با طراوت است.) و اگر باران درشت به آن نرسد، بارانی نرم به آن میرسد. و خداوند به آنچه انجام میدهید، بیناست.
هر چند که صحنه های تاریخ دقیقا قابل تکرار نیست ولی بعضی از قوانین
حاکم بر زندگی بشر و سنت های الهی در تاریخ تکرار شدنی است .
امام حسین علیه السلام در جریان عبیدالله بن حر جعفی که شخصا
به سراغش رفت؛ ولی از امام حمایت نکرد ، امام جمله ای در جواب او
فرمود که برای امروز ما قابل تامل است. آن آیه 51 سوره کهف بود:
...و ما کنت متخذ المضلین عضدا
این سنت قطعی الهی است که انسانهای که کج راهه یا بی راهه می روند
نمی توانند عضد ، بازو و پشتیبان دین الهی و حافظ خون شهدا باشند.
به عبارت بهتر ؛ اگر امروز جهبه حق و حسینی در جنگ تمام عیاری که به
اسم «جنگ اقتصادی» با یزیدیان زمان در حال وقوع است، هرگز از ابن حر جعفی
های انقلاب انتظار کمک نباید داشت . ابن حرهایی که متاسفانه پست کلیدی و
مالی کشور را در دست دارند ولی به جای حمایت از دین و انقلاب به فکر مذاکره با
یزید زمان یا احتکار و...هستند. علت آن هم معلوم است چرا که اعتقادی به
جهان بعد از مرگ در بین آنها یا از بین رفته یا کمرنگ شده است و تمام قد به
زرق و برق این دنیا چسبیده اند ، همانطوری که ابن حر در جواب امام این حرف را مطرح
کرد. هر کسی در هر لباسی که باشد ، چه روحانی و چه غیر روحانی ، چه اصول گرا
و چه اصلاح طلب و ...اگر در این شرایط به داد مردم و انقلاب نرسند و کشور به حال
خود رها کنند و اگر صدا استغاثه مردم و رهبری را بشنود و عمل نکند ، قطعا خداوند آنها
را با صورت به آتش انداخت. بن حر ها ممکن است که ریش و ...داشته باشند اما هنوز
قدرت اسلام و انقلاب را باور نکرده اند ،دست و دلشان به غرب و یزیدیان دراز است.
این طیف کم نیستند و تا چنین تفکر مادی و ابن حری دارند مشکل هست که هست.
راهایی که به بهشت ختم می شود ،زیاد و مختلف اند که به طور
پراکنده در آیات و روایات به آنها اشاره شده است.
در این بین این راهها بعضی کوتاه تر و ساده تر است که به تعبیر عامیانه
راه میان بر می گویند که به دو مورد اشاره می شود.
اولین راه مطمئن ،کوتاه و همگانی که مورد نظر قرآن است ، از خانواده
می گذرد. و آن جاده دو طرفه است از طرفی فرزند باید احترام والدین
را نگاه بدارد تا بهشت خود را پیش خرید کند که در روایت مشهوری آمده ؛
پیامبر(صلی الله و علیه وآله) فرمودند: پدر و مادر بهشت تو هستند و پدر
مادر جهنم تو هستند، هم می توانند بهشت رفتن تو را فراهم کنند هم
می توانند جهنم رفتن تو را فراهم کنند.و از طرفی پدر ومادر هم باید تمام
توان خود را در تربیت فرزند قرار دهد که این یک قلم کار خود در صدر سایر
کارها انسان را بهشتی می کند . در قرآن مجید از جریان را مطرح می کند
که وقتی از بهشتیان علت بهشتی شدن را می پرسند که در دنیا چکار کردید
که بهشتی شدید می فرمایند:
قالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فی أَهْلِنا مُشْفِقینَ1 ..ما در دنیا با فزرندان و بچه هایمان و...با شفقت
رفتار می کردیم . یعنی همین شفقت در راس کارهای مهم است که قرآن از زبان
آنها از آن یاد می کند . شاید برای بحث تربیت همین شفقت شاه کلید تربیت و سعادت
بچه باشد . متاسفانه بعضی در قالب توهین یا خشم و...می خواهند بچه را تربیت دینی
کنند که فاصله آنها با آموزه های دینی بیشتر می شود.
دومین راه میانبر راه حسین بن علی علیه السلام است.هم روضه و اشک بر امام حسین
(علیه السلام) و هم زیارت آن حضرت،باعث می شود که انسان راه صد ساله را یک
شبه طی کند و دل را از رذائل شستشو دهد . در بین عبادات روی بعضی ها تاکید شده
و میان بر هستند ولی دارای عوارض خاصی هستند ،مثلا نماز شب خلیی سفارش
شده و خلیی ها هم از این راه به مقامات بالایی رسیدند؛ ولی دارای عوارضی مانند غرور
و عجب می شود و انسان بایدخلیی مراقب باشد .
یا زیارت خانه خدا خیلی فضیلت دارد ولی نفس مدام به انسان القا می کند که من چندین
تمتع و عمره رفته ام لذا نیاز به مراقبت ویژه دارد اما زیارت رفتن امام حسین ع حسی به
انسان دست می دهد که احساس شرمندگی می کند و گریه برآن حضرت انسان را
سبک بال می کند و از طرفی امام بلافاصله جبران می کند که انسان خود را بدهکار
کرم امام می داند و قس علی هذا
1- سوره طور آیه 26
ذکر ؛یعنی یاد کردن محبوب در همه حال ، گاهی با زبان جاری می شود
و گاهی در قلب و باطن انسان است. در اهمیت ذکر همین بس که در
روایات خوراک فرشتگان یاد شده است .
لذا تا ذکری در دل یا زبان جاری شود ، مثل آهن ربا باعث جذب و کشش
فرشتگان می شود و انسان را فرشته خوی می کند. از طرفی هر جا فرشته
حضور یابند مانند گروه ضربت عمل می کنند و شیاطین را از آن منطقه دور می شوند.
شاید به این دلیل است که خداوند در قرآن سوره احزاب آیه 42می فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا ذکروالله ذکرا کثیرا».
نکته ای که در باب «ذکر» اهمیت دارد این است که ذکرشناسان معتقدند؛ که انسان
نباید خودسرانه ذکر بگوید بلکه باید تخصص داشت ؛ زیرا درست است که هر ذکری
باعث تصفیه باطن می شود ، ولیبعضی از آنها عوارضی دارند و میتواند آسیبهای
جبرانناپذیری داشته باشد. گاهی باعث مرگ یکی ازعزیزان می شود و یا بلایی را
در پی داشته باشند؛ مانند استفاده خود سرانه از داروهاست. همان کارشناسان معتقد ؛
که تنها ذکری که هیچ عوارض ندارد ، ذکر« صلوات و یا حسین و.. »است.
توصیه می کنند که هر ذکری را با ذکر یا حسین یا صلوات یا یکی از ائمه بکار گیرید .
همان کاری که امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم اخلاق کرده است
و هر بند را صلوات شروع می کند.
آری کاری که اهل بیت و امام حسین ع کرده است برای هر شخص در هر مرتبه از معرفت باشد
بدون عوارض است و آرامبخش .
ما معتقدیم اگر حادثه عاشورا قبل از نزول قرآن اتفاق می افتاد ، قطعا خداونددر قرآن
دستور می داد که از آن یاد کنند ، همان طوری که دستور داده است که ؛
وَ اذْکُرْ إِسْماعیلَ وَ الْیسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کُلٌّ مِنَ الْأَخْیارِ ـ..
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسى إِنَّهُ کانَ مُخْلَصاً وَ کانَ رَسُولاً نَبِیا...مریم:54
و....
خطبه غدیر از جمله خطبه های بسیار مهم و شنیدنی رسول مکرم
اسلام است . شنیدنی های آن خطبه تمامی ندارد ، از ستایش خداوند
تا جانشینی پیامبر اسلام تا معرفی امام زمان عج و...همه در خطبه غدیر
منعکس شده است.
در این چند سطر به یکی از نکات لطیف و شنیدنی خطبه اشاره می کنیم.
پیامبر اسلام قبل از اینکه جمله معروف «من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ»
را به کار ببرد ، از جمله «ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟
کیست سزاوارتر از شما به شما؟ این جمله ریشه در قرآن مجید دارد که
خداوند می فرماید: النَّبِیُّ أَوْلَى? بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ?1
تمام حرف در این آیه قرآن نهفته است که خداوند پیامبر ص را« جان جانان»
معرفی می کند. یعنی همانطور که ما یک روحی داریم که مسلط بر بدن است،
ارواح ما هم یک روحی دارند که بر ارواح ما مسلط است که به آن روح ارواح
می گویند و در فارس به«جان جانان»معروف است. آن روح مسلط کاملا از جزئیات
ارواح ما با خبر است و می داند که هر لحظه بر این ارواح چه می گذارد ، از شادی
تا غم و...
لذا همانطوری که زنده بودن بدن، بستگی و وابسته به روح است . اگر روح در کالبد و جسد
نباشد ، بدن با جمادات هیچ فرق ندارد ، آن روح هم نسبت به ارواح این گونه است.
خداوند آن روح ولایی را از آن پیامبراسلام می داند که پیامبر اسلام هم مردم را در غدیر خم
از آن روح ولایت در وجود جانشین بر حق خود یعنی علی بن ابی طالب آگاه کرد.
1- سوره احزاب آیه 6
در بین عبادات هیچ کدام به اندازه« امربه معروف و نهی از منکر»
هزینه و گرفتاری ندارد، حتی خلیی از عبادت سختی دارد ولی مشکل
ساز برای انسان نیست مثل روزه ،نماز ،خمس و...
اما این واجب الهی بدون دردسری و مشکل از طرف دیگران نیست به
این خاطر است که بقیه واجبات، نسبت به این واجب مثل؛ قطره در برابر
دریا معرفی شده است. خداوند در سوره لقمان از زبان حضرت لقمان وقتی
سخن را به امر به معروف می آیدد ، بلافاصله سخن از صبر و تحمل به
میان می آورد و می فرماید:...وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ ..1
یعنی با هر نهی از منکر باید منتظر یک واکنش منفی از طرف مقابل باشید از
یک حرف مفت یا اخم تا کتک و...رمز پیروزی در این میدان فقط صبر و تحمل است .
خداوند وقتی می خواهد به پیامبر اسلام ، بزرگترین معروف یعنی؛ تعیین خلیفه و
جانشنی را به مردم ابلاغ کند ، بر قوت قلب آن حضرت، تمام قد اعلام حمایت می کند .
چون پیامبر ص از واکنش منفی مردم اگاه است و احساس ترس از عدم قبول
می کند ولی خداوند می فرماید: ووَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ2
ترس پیامبر اسلام از جنگ و اخم و... نیست چون این دوره را پاس کرده است بلکه
از عدم قبول و نقشه دردسر و گرفتاری برای اهل بیتش بعد از خودش است ؛
از سوختن در خانه حضرت زهرا تا عاشورا و...
ولی خداوند با صراحت اعلام می کند و بگو و نترس تا حجت بر مردم تمام شود و اگه
خلافت به اهل بیت نرسید ، بلاخره امام زمان عج می رسد و به این ترس برای همیشه
تاریخ پایان خواهد داد .
پس مهمترین پیام غدیر پررنگ کردن ، امر به معروف و نهی از منکر و لو هزینه زیادی داشته
باشد که متاسفانه الان در جامعه کمرنگ شده و بعضی از منکرات یواش یواش دارند رنگ
معروف می گیرند.!!!
1- وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ « لقمان آیه 17»
2-یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ? وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ
وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ سوره مائده آیه 67
مرحوم صدوق در کتاب توحیدش در ص 180 جریانی را از امام علیه السلام نقل کرده است
که غدیر را ثابت و سقیفه را باطل می داند آن هم از طریق تورات خلاصه آن به این شرح است :
"پیامبر بزرگ اسلام دو دوست یهودی داشت که در زمان حضرت به حضور آن بزرگوار آمدند و تورات
و صحف را قرائت کردند و سخنان پیامبر اسلام را شنیدند.بعد از رحلت پیامبر ص آمدند تا ببیند که
جانشین آن حضرت کیست ؟ چون می دانستند که هر پیامبری جانشینی را منصوب می کند.
وقتی به میان مردم آمدند ، مردم خلیفه اول را نشان دادند ، آنها چند سول توحیدی کردند ولی
خلیفه اول از سوال آنها درمانده شد . گفتند : کسی را به ما معرفی کن تا درباره توحید آگاه تر
باشد ، آنچه ما درتورات درباره جانشین آخرین پیامبر ص خواندیم در تو نیست !!
او عمر را معرفی کرد ولی عمر هم از سوالهای آنها درمانده شد تا حضرت علی علیه السلام را
معرفی کردند.
گویا اینها به دنبال جانشین پیامبر ص و خلیفه بحق الهی می گشتند نه جواب سوالهایشان!!!!
شاید اگر خلفا می فهمیدند به دنبال چه می گردند، هرگز امام علی ع را نشان نمی دادند!
وقتی سوالهای خود را از حضرت علی علیه السلام پرسیدند ؛ حضرت فرمود: آیا طبق قرآن
جواب دهم یا طبق تورات ؟ جواب دادند : طبق هر دو . وقتی حضرت جواب آنها را داد آنها
او را تصدیق کردند و حضرت آنها را کنار خود نشانید و فرمود: قد ما وأخرا وحسابهما على الله
عز وجل یوقفان و یسألان."
«آن سوال توحیدی این بود که خداوند کجاست؟حضرت فرمود برابر تورات شما چهار فرشته از چهار جهت جهان اینجا حضور پیدا کردند .یکی از زمین آمد دیگری از آسمان یکی از شرق عالم آمد دیگری از غرب عالم ، آن فرشتهای که از طرف مشرق آمد به فرشتهای که از طرف مغرب آمد گفت از کجا آمدی گفت :من از حضور ذات اقدس الهی آمدم و آنکه از مغرب آمد به کسی که از مشرق آمد سؤال کرد تو از کجا آمدی عرض کرد گفت من هم از نزد خدا آمدم ،چه اینکه نازل از آسمان به خارج از زمین هم همین حرف را زد همین جواب را شنید «هذا ما کان علی عهد نبیکما موسی(علیه السلام)» آنچه که در تورات شماست .معلوم میشود که ذات اقدس الهی منزه از زمان و زمین است و اما ما کان علی عهد نبینا» آنچه که در کتاب دینی پیامبر ما(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) است «فذلک قوله فی محکم کتابه ?ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلاّ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا?» خدای سبحان با هر موجودی هست با هر فردی هست ولی رقم و عدد پذیر نیست ..»
این ایام آبشار «غدیر » بر جان پیامبر اکرم جاری شد تا دست های
خشک و پینه بسته«امت» را در دست« امام» بگذارد، تا نه هرگز
تشنه علوم دیگران بمانند و نه در وادی گمراهی و سر گردانی بیفتند.
در جریان غدیر در مرحله اول ظلم به خود نبی مکرم اسلام شد بعد
به حضرت علی علیه السلام و اهل بیت!!!!
به عبارت بهتر ؛ غدیر اوج مظلومیت «پیامبر بزرگ» است در عین محبوبیت !!!
چون مردم گوش به حرف پیامبر اسلام ندادند و عملا حرف پیامبر اکرم را زمین گذاشتند.
در حالی که خداوند با تاکید، مردم را به تبعیت از پیامبر اسلام دعوت می کند .
" اَطیعُوا اللهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ....لازم نبود اطیعوا دوم ذکر شود ولی به خاطر تاکید و
حساسیت حرف پیامبر اسلام ، خداوند آن را در قرآن ذکر می کند. یا در حدیث معروف
« مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه ...» اول روی ولایت خود اصرار دارد . معنی این سخن این
است که هر کس ولایت من را قبول کند ، ولایت علی را هم قبول می کند.و اگر ولایت من را قبول
نکنید ، ولایت علی ع را هم قبول نمی کنید.
به هر حال غدیر امتحان بزرگ امت پیامبر بود در میزان اطاعت پذیری از گل سر سبد خلقت
پیامبر اعظم ، که با کمال تاسف خلیی ها مردود شدند. اگر خداوند هم آیه یا ایها الرسول بلغ ..1.
را هم نازل نمی کرد و کار جانشینی را صدرصد به خود پیامبر ص واگذار می کرد ، باز
بر امت لازم بود تبیعت کنند و حرف پیامبرشان را زمین نگذارند !!!!!!!!!!!!
1-مائده 67
برای مدیریت و جلوگیری از هر چیزی ، راه و روش مناسب به
خودش وجود دارد ،مهم پیدا کردن آن روش ها و عمل به آنهاست.
به عنوان نمونه مامورین امدادی برای مهار آتش ، لباس ضد حریق
به تن می کنند ، پزشکان با لباس ضد عفونی و ماکس مخصوص وارد
اتاق عمل می شوند و رزمندگان هم در برابر دشمن از کلاهخود و سپر
مخصوص استفاده می کنند. انسان هم اگر بخواهد در یک جامعه ای که
گناه در آن موج می زند ، دین و ایمان خود را حفظ کند و نفس را
از آلودگی ها باز دارد، یک روش مطمئن و کاربردی از طرف بزرگان دین بیان
شده است که زندگی دینی انسان را در برابر خطرات و سقوط در جنایات
باز می دارد و آن «تقوا و ورع» است. حضرت علی علیه السلام در یک بیان
کوتاه می فرماید: الْوَرَعُ جُنَّهٌ پرهیزکاری سپر سقوط در مفاسد است.1
تعبیر به «جنه» تعبیر جالبى است، زیرا سپر وسیله اى دفاعى در مقابل
آماج تیرهاى دشمن یا شمشیرها و نیزههاست؛ گویا هواى نفس و شیطان
پیوسته قلب انسان را هدف تیرهاى خود قرار مىدهد و انسان با ورع به
وسیله این سپر مىتواند از آزار آنها در امان بماند.
اگر انسان در زندگی ملکه ایمان و عمل صالح را در وجودش نهادینه کند
و در برابر هوای نفس ایستادگی کرده و به تعبیر امروزی« نفس را مدیریت »کند
تا در برابر هر گناه واکنش نشان دهد، هرگز فریب زرق و برق و اتفاقات مختلف
را نخواهد خورد و دین خود را از شر خناسان واکسینه و به تعبیر بهتر بیمه خواهد کرد.
1- حکمت 4
امشب نسیم معنوی عرفه بر دل جان ما می وزد. شب و روزی
که آخرین ارفاق در جهت بخشش گناه هان بزرگ محسوب می شود.
در روایت از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
مَن لَم یُغفَرْ لَهُ فی شهرِ رمضانَ لَم یُغفَرْ لَهُ إلى مِثلِهِ مِن
قابِلٍ إلاّ أن یَشهَدَ عَرَفَةَ .1
یعنی ماه رمضان که اوج بذل و بخشش خداوند است اگر کاری نکردیم که
مورد رضایت الهی باشد، باز دروازه رحمت الهی بسته نشده و یک فرصت
بزرگ در اختیار انسان قرار داده است تا با آن خود را از آلودگی پاک کنیم و
آن «روز عرفه»است.
علتش را باید در دستگاه عظیم امام حسین علیه السلام جستجو کرد.!!
هم در دعای عرفه اش که «اوج عرفان» و بندگی است و
هم در زیارت آن حضرت ؛ چه در کربلا و چه از راه دور !!!!!!!!!!!
در روایت معتبر از رفاعه آمده است که حضرت صادق (ع) به من فرمود :
«امسال حج انجام دادی؟
گفتم: فدایت شوم، مالی نداشتم که به حج روم ولیکن عرفه را نزد قبر امام حسین (ع) گذراندم.
امام صادق فرمود که: تو هیچ کوتاهى نکردى... و اگر که کراهت نداشتم که مردم حج را ترک کنند،
حدیثى براى تو مىگفتم که هرگز زیارت قبر آن حضرت را ترک نکنى....هر کس بهسوی قبر امام
حسین (ع) بیرون رود و عارف به حق آن حضرت باشد و با تکبر نرود، هزار ملک از جانب راست
و هزار ملک از جانب چپ، همراه او مىشوند و برای او ثواب هزار حج و هزار عمره که با
پیغمبر یا وصى پیغمبر انجام داده باشد، نوشته میشود.
حضرت طوری از فضیلت کربلا در این روز گفت: که فضیلت عرفات محو شد.
چرا که امام حسین ع کشتی نجات است . هر کسی وارد این کشتی شد با هر
مرام و مسلکی قطعا اهل نجات است. بنابراین باید در این روز دست به دامن امام شویم
و با دعای عرفه امام حسین ع خود را از این ظلمات که از در و دیوار فر می ریزد
قلب خود را جلا بخشیم و وسیله آمرزش و نجات خود را فراهم سازیم.
امام صادق علیه السلام :
کسى که در ماه رمضان آمرزیده نشود ، تا رمضان آینده آمرزیده نگردد مگر آن که در عرفات حاضر شود .
بحار الأنوار : 96 / 342 / 6