امام حسین علیه السلام بزرگترین گروه را برای نجات بشر در طول تاریخ
در حادثه غمبار عاشورا تشکیل داد . چیزی که هر ساله هزاران انسان را از غرق
شدن در دریای سیاه گناه و غفلت نجات می دهد .
این عشق به نجات بشریت در تمام لحظات عمر امام به خوبی قابل لمس ،
بخصوص در جریان حادثه کربلا که اوج این ایثار و خود گذشتگی است
این عشق قابل رویت است.
امام علاوه بر اینکه نماینده های خودمثل مسلم را برای این کار می فرستدبلکه
خودش هم شخصا به خیمه عبدالله بن حر جفعی ،زهیر ، عبدالله بن مطیع و...رفت
تا آنها را از زندگی پست دنیا به زندگی شرافت مندانه آخرت برساند،
در این میسر هر کس را می دید نصیحت می کرد از طرماح گرفته تا بن سعد و
حر ریاحی همه را به داخل کشتی نجات دعوت کرد ، حتی در روز عاشورا هم از
سخنرانی و موعظه فرو گذار نکرد شایدگلی را احیا کند اما متاسفانه بعضی
زمینه نجات را به کلی ویران کرده تا جایی که خون امام هم آنها
را بیدار نکرد و بعضی هم دیر از خواب غفلت بیدار شدند و خودشان
را در شمار پیروان درجه دو امام و توابین قرار دادند.
اسلام تمام قد به فکر نجات بشریت از قید تحقیر ، ستم و استبداد است و از هر
فرصت برای رهایی انسان از بردگی و خواری استفاده کرده و حتی بعضی از
احکام شرعی برای این موضوع وضع کرده است مثل اینکه
کفاره روزه ، نذر و....را آزاد کردن تعداد زیادی برده می داند .
شاهد این مدعا حدیثی از پیغمبر اسلام است در مجمع البیان در ذیل سوره بلد
روایتی از پیامبر اسلام نقل شده که می فرماید:
مردى عرب نزد رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) شد و عرضه داشت : یا رسول اللّه
مرا علمى بیاموز که داخل بهشتم کند.فرمود: اگر من کمتر سخن گفتم و منبر را زود ختم کردم
تو در عوض مسأله خود را پرسیدى، یا بنده اى را آزاد کن و یا رقبه اى را فک کن. عرضه داشت :
مگر این دو یکى نیستند؟ فرمود: نه، عتق رقبه این است که انسان همه
بهاى آن را خودش به تنهایى بپردازد، و فک رقبه این است که دیگرى را در پرداختن بهایش کمک کند.
و سوم آشتى کردن با کسى که از ارحام است و به تو ستم کرده.و اگر این هم نشد گرسنه اى را
سیر و تشنه اى را سیراب کنى، امر به معروف و نهى از منکر کنى، اگر این را هم نتوانستى
زبانت را باز بدارى مگر از خیر.
اسلام طرفدار آزادی و رهایی است و در این زمینه مشوق های لازم را تدارک دیده است ،
اما رهایی یک انسان از قید بردگی هر چند خوب و پسندیده است اما آینده و سرنوشت
درخشان در گروه تلاش و مراقبت لازم همان شخص رهاشده است ؛گاهی ممکن است
به هدف بلند مرتبه و بهشت الهی برسد و گاهی هم ممکن غفلت کند و در آخرت دوباره
گرفتار شود ولی کشتی نجات امام حسین علیه السلام به طور تضمینی نجات دهنده است هر
کسی سور این کشتی شد، یقینا از دریای طوفانی و تاریک هوای نفس و شهوت نجات خواهد
یافت ؛ زیرا پیامبر اسلام تضمین لازم را داده و سند بین المللی آن را امضاء و منتشر کرده است
آن حضرت می فرماید:
«ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه»1
این کشتی نجات بشری امروزه در اقیانوس آرام بشریت در حال حرکت و سالانه هزاران دلداده را سوار
و آرام به ساحل امن سعادت می رساند. شناخت عمیق و توسل مداوم رمز ماندن در این کشتی است.
1- طبرسى، امین الاسلام فضل بن حسن، إعلام الورى، ص400، اسلامیه، تهران، چاپ سوم، 1390 هـ ق.
همان طوری که قوانین بشری در یک تقسیم بندی به دو بخش تقسیم می شوند:
یکی قوانین ثابت که گذشت زمان باعث تغییر و کهنگی آنان نمی شود مثل زشتی دروغ
،دزدی وخیانت و ....
و دیگری قوانین متغیر: این قوانین در یک برهه ای از زمان کاربرد دارند و در زمان دیگر فاقد
اعتبار و ارزش اند.مثلا قوانین مربوط به رانندگی قبلا نبوده ولی امروزه بوجود آمده است و ممکن
است صد سال دیگر به کلی عوض شوند.
شخصیت های بزرگ هم به دو گروه تقسیم می شوند .
1- شخصیت های ثابت که فرا زمانی هستند و در هر زمان خود و سخنانشان نو و تازه اند که در راس
همه پیامبر و خاندانش هستند که گذشت زمان از شخصیت انها نمی کاهد و سخنان و سیره آنها نیاز واقعی
و درمان دردهای بی درمان جامعه امروز است.
2- شخصیت های متغییر که مربوط به زمان خود یا چند قرن بعد از خودشان اهمیت دارند. ما شخصیت های
زیادی داریم که فقط در تاریخ نامی از آنها ذکر شده و خلیی از افراد جامعه از شرح حال آنها بی خبر ند در
حالی یک زمانی برای خودشان ارزش ئ اعتبار اجتماعی فوق العاده ای داشتند.
یکی از این شخصیت های فرا زمانی ، وجود نازنین امام حسین علیه السلام است که با قیام جانانه خود
خونی تازه ای به حیات انسانی و اسلامی بخشید. چیزی که هنوز هیچ دانشمند و متفکری به عمق کار او
پی نبرده اند و هر اندیشمندی ذره ای از قیام او را تبین کرده است و مردم هم هرچه برای او انجام دادند ،
افراط نبوده بلکه به تعبیر بزرگی همش تفریط و کوتاهی بوده است.1
بی جهت نیست که بعد از گذشت هزار و چهارصد سال از قیام آن بزرگوار آن دانشمند مسیحی می گوید:
«امام حسین(ع) در جغرافیای مکانی و زمانی نمیگنجد. زندگی امامحسین(ع) به زمان و مکان خاصی تعلق ندارد.
او فراتر از زمان و مکان است. امام حسین(ع) فقط متعلق به شیعیان نیست بلکه متعلق به همه جهانیان است.
بهتر است بگویم امام حسین(ع) گوهر ادیان و جاودانه تاریخ است. اگر امام حسین(ع) به ما مسیحیها تعلق داشت
در هر شهری در دنیا برای او یک پرچم برافراشته میشد.»2
1- آیت الله وحید خراسانی
2-آنتون بارا
در طول تاریخ همه مستکبران عالم برای رسیدن به اهداف شوم و پلیدیشان
از شیوه های مختلفی استفاده کرده اند . وجه مشترک یا به تعبیری مخرج مشترک
همه ، مثلث تهدید ، تطمیع و تزویر بوده و دارای شدت وضعف بوده است.
در مقابل هم متاسفانه افراد ترسو و بزدل یا مال دوست و جاهل به وفور پیدا می شود که
زمینه ساز و جاده صاف کن اهداف این ظالمان هستند.
به توجه به نزدیکی محرم چند نمونه از این ابزارهای نامشروع را در حادثه کربلا بیان می کنیم .
1-تهدید و ایجاد ترس :
مردم کوفه که خود با نامه هایشان دعوت کننده امام بودند ؛ وقتی بن زیاد مخفیانه وارد کوفه
شد ، فردا آن روز به مردم چنین گفت: تازیانه و شمشیر من برای کسی است که
از دستور من سر پیچی کند، هرکس جانش را دوست دارد ، بیعت با مسلم را رها کند.
اثر این تهدید در کوفه به قدر بود که هر زن و مادری می آمد و دست فرزند خود را می گرفت و
می رفت و مسلم را تنها گذاشتنند!!!!
اگر واقعا مردم مقدار ایستادگی می کردند و با آن جمعیت زیاد اطراف مسلم را خلوت نمی کردند
ممکن بود ، حادثه عاشورا بوجود نیاید.
تنها راه حل که از زبان قرآن و اهل بیت برای نترسیدن از دشمن مطرح شده است فقط و فقط
اسقامتتتتتتتتتتتتتتت است که امام حسین با خون خود آن را امضاء کرد.
2- تطمیع و خریدن افراد:
این شگرد هم برای افراد ضعیف الایمان کار امد است.
ابن زیاد برای متفرق کردن مردم از وجود افراد متملق استفاده کرد و به آن گفت :
که بین مردم شایع کنند، هرکسی که از ابن زیاد تبعیت کند از نظر مال بیشتر برخوردار خواهد شد
و هرکسی تبعیت نکند، سهمیه بیت المال او قطع خواهد شد.
تنها راه مبارزه با این حربه هم فقط و فقطططططططططططططططط تقویت ایمان است .
سرکار داشتن با مسجد و مجلس روضه امام و...است.
3- تزویرو خدعه
در حادثه عاشورا امام با آن سابفه درخشان، یاغی معرفی می گردد و جهالت مردم
تا جایی است که خلیی ها باور می کنند.
و بعد از شهادت در کوفه که بیانگذار آن حضرت علی علیه السلام است ، جشن بزرگی
به این مناست برگزرار می کنند که فرزند پیغمبر به عنوان خارجی از دین و یاغی را به قتل رساندند!!!
راه حل این کار هم بالا بردن بصیرت مردم از طریق افراد آگاه و دلسوز است.
اشک ؛ مایعی که باعث شستشوی چشم و ضد عفونی کردن آن می شود و
دارای پیام های گوناگونی است که به چند نمونه آن اشاره می شود.
یک کودک با گریه و اشک با زبان بی زبانی به والدین خود می گوید: که من یک
مشکلی دارم به من رسیدگی کنید؛ یا گرسنه ام یا پوشک ام عوض کنید و یا...
یک مجرم در دادگاه به خاطر جرمی که محکوم شده است با اشک و ناله به قاضی
می گوید: به من رحم کنید اگر مرا تبرئه کنید ، دیگر کار خلاف نمی کنم .
یک پدر در فراق فرزند خود گریه می کند و با این کار غم و اندوه خود را کاهش و از آن به عنوان
یک داروی مسکن استفاده می کند مثل گریه حضرت یعقوب در فراق یوسف
یک عارف با اشک و ناله با خداوند راز و نیاز می کند و با این کار درهایی از حقیقت و عرفان را بر
قلب خود باز می کند که قابل وصف برای دیگران نیست.
خلاصه هر کسی با اشک یک پیام را به دیگران مخابره می کند و از این ماده « شستشوی» برای
اهداف خاصی استفاده می کند.
اما خداوند متعال به پیروان اهل بیت یک عنایت خاص داشته که هرساله با شرکت در
عزای امام حسین علیه السلام قلب زنگار زده خود را با اشک ناب حسینی شستشو
و احیا میدارند؛ یعنی همان طور که یک حاجی در حج با گفتن« لبیک » با محبوب خود ناز می کند ،
محبان امام با گفتن « یا حسین » جان خود را معطر از هر پلیدی پاک می کنند.
شاید به جرائت بتوان گفت در بین تمام شخصیت های معنوی بشریت هیچ شخصی به اندازه امام
سیل اشک را در جهان انسانیت به راه نیانداخته است.!
اشک بر امام حسین خواصی دارد که در هیچ کدام از انواع اشک آن ویتامین های معنوی
پیدا نمی شود که به چند مورد آنها اشاره می شود:
1- اشک بر حسین ع باعث ریزش گناهان می شود ؛ در روایت چنین آمده است :
«بر مثل امام حسین باید چشمهای گریه کنندگان گریست ؛ زیرا گریه بر امام حسین
گناهان کبیره را می ریزد».1
2- مجلس امام ، مجلس تسبیح است یعنی همان طور که نفس روزه دار تسبیح است و
به منزله سبحان الله است ، مجلس امام حسین هم خواص تسبیح را دارد.
امام صادق علیه السلام : « نفس با اندوه برای ظلمی که به ما اهل بیت شد
سبحان الله است و غم او بر ما عبادت است .....بعد فرمود:واجب است
این حدیث را باطلا بنویسند»2
3- ارتقاء رتبه
امام رضا علیه السلام : «هر کسی که از مصیبت ما یادی کند و گریان شود در روز قیامت در درجه ما خوهد بود...»3
به هر حال خواصی بر اشک اهل بیت است که قلم قاصر از بیان آنهاست.
همین اشک ها بر امام حسین باعث شده که حادثه عاشورا جاودانه گردد و رنگ زمان آن را
کهنه و قدیمی نکند و هر ساله بر شکوه و عظمت آن افزوده گردد!!!
1-بحار ج44 ص 284
2-همان ج 44 ص 278
3-همان ج 44 ص 278
هرچند اتفاقاتی که در جهان می افتد، با همان شرایط و عین همان حوادث
هرگز اتفاق نمی افتد؛ اما مشابه آن قابل تکرار و امکان پذیر است.
تقربیا مثل حرکت یک قطار می ماند که وقتی یک واگن از جلوی ایستگاه
می گذرد دیگر گذشته ؛ اما واگن بعدی که می آید هر چند درست
مثل همان واگن اولی است اما اسباب و افرادی که در هر کوپه نشسته
با هم فرق دارند. در تاریخ انسانیت هم مهره های تاریخ با هم فرق دارند ،
شخصیت ها و افراد با هم فرق دارند؛ اما اصول و قواعدی بر تاریخ حاکم است
که با اندکی تغییر برای افراد دیگری اتفاق می افتد.
به این دلیل روح تاریخ همین درس عبرت هاست که بر زندگی بشر حاکم است ،
تاریخ باید با این بینش مطالعه شود و عواملی که باعث پیشرفت یک شخص یا یک
جامعه شده شناسایی ،در زندگی فردی و گروهی تقویت شوند
و عواملی که باعث سقوط یک شخص یا یک گروه و جامعه شده
شناسایی ، و روش مقابله با آنها را پیدا کرده تا دیگر در زندگی مان اتفاق نیافتند.
به این دلیل امام علی علیه السلام در نامه 208 می فرماید:
«هر کس از وقایع گذشتگان عبرت بگیرد بینا مى شود، کسى که بصیرت و
بینائى پیدا کرد مى فهمد، و آن کس که فهمید عالم مى شود»
به عنوان نمونه؛ چه عواملی باعث شد که جامعه نبوی با آن ارزش های والای اسلامی بعد از
50 سال صد در صد تغییر ماهیت داد و جگر گوشه پیامبر اسلام را وارد قتلگاه کربلا کرد؟
آن عوامل حادثه ساز هر چند ممکن است که عینا اتفاق نیافتند؛ ولی مشابه آن ممکن است
اتفاق بیفتد.
در راس آن عوامل تلخ می توان به دنیا پرستی و عدم یاد خداوند در جامعه آن روز اشاره کرد
که متاسفانه بوی گند آن کم و بیش در جامعه در عده ای از افراد قابل استشمام است
بخصوص در این سبک زندگی غربی که ستون فقرات آن را همین مادی گرایی و شهوت پرستی تشکیل می دهد ،
غفلت از این فرهنگ غلط حوادث تلخ پیش بینی نشده ای را به دنبال دارد که ممکن است دامن متدینین را
هم بگیرد.!!!!!!!!!!!
مصیبت ها معمولا نارحت کننده و جانکاه هستند؛ ولی درجه ناراحتی و
غم آنها یکی نیست . هر چه برای انسان غم و اندوه ساز باشد یک مصیبت به
شمار می شود. گاهی مصیبت ، آسیب و ضربه مادی است و گاهی معنوی
، گاهی جسمی است و گاهی روحی و دینی.
یک تست خودشناسی برای درک درجه مصائب را با یک مثال بیان کنم، براستی
اگر معدل فرزندانمان چند نمره کمتر باشد ما بیشتر ناراحت می شویم یا چند روز
نماز صبح قضا شود؟ کدام حساست تر و با اهمیت تر است؟
اگر نماز باشد می توان خود را از در خط دین مداران دانست و در غیر این صورت باید
در ایمان خود شک کرد؛ زیرا امام صادق علیه السلام می فرماید:
«اَللّهُمَّ لا تَجعَل مُصیبَتی فی دینی خدایا مصیبت ما را در دینمان قرار مده »1
از این بیان امام معلوم می شود که بزرگ ترین مصیبت در دین است . ما به کسی که عزیزی
از دست داده تسلیت می گویم ولی کسی که دینش آسیب دیده بی خیال هستیم !
امروزه دین ستیزی در راس برنامه استکبار جهانی است مثل عادی نشان دادن روابط با نامحرم ،
توجیه گناه ، مبارزه با اعتقادات و ....
اگر در طول تاریخ دین مورد تاخت و تاز استکبار نمی گرفت نه پیامبران و اولیاء خانه نشین می شدند
و نه حوادث غمباری مثل عاشورا به وجود می آمد!!!!!!!!!
امروز باید این سنگر را حفظ کرد و شیوه حمله دشمن را شناخت و شیوه و تک با آن را از اهل بیت
آموخت و با تمام وجود در برابرش ایستاد.
روش اهل بیت در برابر مصائب این است که هر مصیبتی اعم از اسارت و قطعه شدن در راه خداوند قابل
تحمل است ولی مصیبت در دین قابل تحمل نیست به این دلیل امام حسین علیه اسلام در حدیث مشهوری
که در حادثه عاشورا فرمود :
«إن کانَ دین مُحَمَّداً لَمْ یَستَقِم الَّا بِقَتلی فَیاسُیُوف خُذینی»
اگر دین محمد جز با کشته شدن من باقی نمیماند، پس ای شمشیرها، مرا بگیرید.
1-الکافی ج3 ص 262
عید غدیر در فرهنگ اسلامی از بزرگ ترین اعیاد اسلامی به شمار می آید؛ به این
دلیل روایات معتددی در بزرگ داشت این روز و بر پایی مراسم جشن وسرور وارد شده است.
این جشن و شادی پا را از جهان مادی فرا تر گذاشته و اهل سماوات را هم به وجد و پایکوبی
وا داشته است از آن عجیب تر اینکه در بهترین نقطه بهشت یعنی فردوس اعلی هم به پاس داشت
این روز ، مراسم باشکوه ای همراه با تشریفات ویژه ای هر ساله برگزار می شود که شرح این مراسم
از زبان مبارک امام رضا علیه السلام چنین بیان شده است :
«خداوند-عزّ و جلّ-در فردوس برین کاخى دارد که یک خشت آن از طلا و خشت دیگر آن از
نقره است و 000/100 گنبد از یاقوت سرخ و 000/?100خیمه از یاقوت سبز در آن وجود دارد
و خاک آن از مشک و عنبر است و ?4? جوى آب در آن روان است: جویى از شراب، جویى از آب،
جویى از شیر و جویى از عسل و پیرامون آن انواع درختان میوه وجود دارد که پرندگانى بر روى آن نشستهاند
که بدنهاى آنها از لؤلؤ و بالهاى آنها از یاقوت است و با انواع صداها، آواز مىخوانند. آنگاه که روز غدیر
فرا مىرسد و آسمانیان به این کاخ وارد مىشوند و به تسبیح و تقدیس و تهلیل خدا مىپردازند،
آن پرندگان به پرواز در مىآیند و در آن آب فرود مىروند و بر آن مشک و عنبر مىغلتند و آنگاه که
فرشتگان گرد هم مىآیند، آن پرندهها به پرواز در مىآیند و خود را تکان داده و مشک و عنبر بر روى آنها مىریزند
و نیز نثارهاى حضرت فاطمه-علیها السّلام-را مىپاشند و در پایان این روز به آنها ندا مىشود: به مراتب خود بازگردید،
که به کرامت محمد و على-علیهما السّلام-تا روز غدیر سال آینده از خطا و لغزش ایمن گردیدید».1
ما هم با این خوبان خداوند همراه می شویم و این روز را گرامی می داریم .
1-الغارات (ط - الحدیثة)، ج2، ص: 859
جنگ میدان کارزار است کسانی که وارد این عرصه می شوند باید از قواعد
و تکنیک های آن شناخت کافی داشته باشند و گرنه شکست آنها حتمی است.
در قرآن به این فنون و تکنیک های نظامی به طور پراکنده اشاره شده که جمع آوری آنها
خدمت بزرگی به نیروی های امنیتی است؛ زیرا که دقیق و کاربردی تر هستند.
در سوره عادیات به دو تکنیک اشاره شده که توسط امام علی علیه السلام در جنگ
ذات السلاسل استفاده شده است . یکی اصل «غافلگیری» و دیگری «سرعت در عمل»
ماجرا از این قرار بود که در سال هشتم هجری به پیامبر اسلام خبر دادند که حدود 10 هزار
نفر از دشمنان سوگند یادکردند که شما و پسر عمویت علی ع را به قتل برسانند.!
پیامبر اسلام عده ای را به فرمانده هی چند تن از اصحاب فرستاد ولی بدون نتیجه برگشتند تا فرماندهی
جنگ را به امام علی ع سپرد .
حضرت به سرعت خود را به منطفه رسانند و با حرکت شبانه خود را به نزدیکی دشمنان رساند
و نزدیک صبح بلافاصله بعد از نماز صبح به یک حمله غافلگیرانه به آنها حمله کرد، عده ای
را به قتل و عده ای را اسیر کرد و غنائم زیادی را به غنیمت گرفت. هنوز سربازان اسلام به فرماندهی حضرت
امیر به مدینه برنگشته بود که سوره والعادیادت بر پیامبر نازل شد و آن را در نماز صبح خواند. وقتی اصجاب
از این تازگی سوره پرسیدند ،فرمودند: که جبرئیل دیشب آن را بر من نازل کرد.
بعد چند روز حضرت امیر با غنائم و اسیرانی برگشت .
خداوند در این سوره به نفس اسب این رزمندگان و صدای جرقه سم آنها قسم یاد می کند تا اینکه به
اصل غافلگیری می رسد و می فرماید: «و فوسطن به جمعا»(آیه 5)
قسم به زمانی که این رزمندگان با یک یورش و حمله غافلگیرانه در وسط و میان
دشمن هجوم برده و آنها را تار ومار می کنند.
نکنه مهم اینکه هر جا در قرآن از یک چیزی نام می برد ، آن کار در نزد خداوند اهمیت دارد و قابل تعریف کردن برای
ما را دارد. این اصل سرعت و غافگیری برای یک رزمنده ارزش زیادی دارد که خداوند به آن اشاره کرده است
و گرنه اگر ارزش نداشت قطعا ذکر نمی کرد.
قربان از قرب گرفته شده ؛ یعنی هرچه عبد را به مولایش نزدیک کند.
به این دلیل فقط گوسفند کشتن ، قربانی نیست بلکه نماز هم یک قربانی است که
در روایت داریم« الصلوه قربان کل تقی»1 و زکات و....همه قربانی هستند.
یعنی هر کدام از واجبات یا مستحبات که باعث فرب و نزدیکی به خداوند شود، قربانیند.!
عید قربان نماد قربانی کردن« نفس اماره» است ، اگر کسی موفق شد که گاو
نفسش را قربانی کند، آن وقت اگر مقداری از نفس پاک شده را به قلب بزنیم
قلب زنده می شود و قاتل مرده شدنش را معرفی خواهد کرد.!
به هر حال هر گوشه ای از این دل که حرم الهی است به چیزی وابسته است؛
گوشه ای به پول پرستی ، گوشه ای به حب زن و فرزند ،گوشه ای به حب جاه و مقام و....
این همه «مهمان ناخوانده » آمدند و صاحب خانه که همان پروردگار باشد را از خانه بیرون کرده
و خانه اش را غصب کرده اند. اگر کسی لذت مناجات با معبود ش را نمی برد ، بداند که
در خانه غصبی عبادت کرده و چیزی عائدش نشده است.
از این اعیاد باید درس مبارزه و جهاد را علیه این نفس یاد گرفت و ابراهیم وار حب
اسماعیل را از دل خارج کرد آن وقت صاحب خانه اسماعیلی دوست داشتنی را با کادو بهشتی
تحویل می دهد.
ما در این عید بزرگ می توانیم از خداوند همه چیز را درخواست کنیم ولی مومن باید خوش سلیقه
باشد، چیزی بخواهیم که باعث تقویت جبهه دشمن درونی نگردد. اگر این دشمن با امکاناتش
مثل حب جاه در دل جا خوش کند مثل کوه آتشفان می ماند که هنگام حمله همان چیزمان را می سوزاند
این مهمترین پیام عید قربان است.!!!!!!!!!!!!!
اگر کسی در این کشمکش درونی پیروز شد آن وقت نیاز به جشن بزرگی دارد که آن را عید می نامیم .
بنابراین عید قربان روز محاسبه این زد و خرد درونی است که ببینیم در جبهه حضرت ابراهیم هستیم یا جهبه
شیطان و نفس اماره !!!!!!!!!
1-( نهج البلاغه،کلمات قصار136)
اگر شب قدر اختصاص به قرآن و قرآن به سر است، عرفه، روز دعا و اختصاص
به دعای عرفه امام حسین علیه السلام دارد. دعای عرفه قطراتی از دریای بی کران
معارف توحیدی است که از زبان خوبان روزگار جاری شده است. انسان وقتی به این دریای
بیکران نیایش الهی نگاه می کند ، میل شناگری در او پیدا می شود و دوست دارد خود را در
این امواج لذت بخش معنوی انداخته و تا پاکی کامل دل و جان از آن خارج نشود.
به این دلیل این روز که روز اختصاصی دعاست ؛ زبان مناجات و دعای آن ، کاملا با سایر ایام و سایر دعاها فرق
می کند. در سایر ایام و دعا عا همش از خواند التماس «خواستن »است ، خدایا به من رزق بده ،
خدایا اولاد خوب بده ، خدایا به من ابرو بده ، همش بده بده و گدایی است ؛اما در دعای عرفه همش
عرفان و بگیر است ،خدایا ازمن خودخواهی را بگیر، رویت غیر را از ما بگیر، شهود غیر را از ما بگیر،
دنیا طلبی را از ما بگیر همش بگیر است .
یعنی اول شناسایی خداوند ، با تمام ریزکاری های بدن از مژه گرفته تا ظلمات ثلاث را به منزله شکر
و قدر دانی بیان می فرماید بعد شروع به درد دل می کند.
شاید به این خاطر باشد که این دعا آن قدر عظمت دارد که دعا عرفه امام سجاد علیه السلام شرح و توضیح این
دعا است یعنی دعای امام حسین ع متن و دعای امام سجاد ع شرح آن می باشد.
نکته مهم دیگر این است که این دعا اوج عرفان نظری است که از زبان امام عرفان بیان شده و در
روز عاشورا اوج عرفان عملی است که امام در این روز جان شیرین خود و یارانش را به مرحله نمایش
عرشیان و فرشیان قرار می دهد.
امید است که نم از این شور عرفان عرفه امام در دل ما هم جوشش پیدا کند و سر ریز آن از دیگانمان خارج شود.