امشب سوم شعبان ، شب تولد سالار شهیدان حضرت امام حسین ع است .
در عظمت ماه شعبان شک و تردیدی نیست ، این عظمت را در مناجات آن؛
بخصوص "مناجات شعبانیه" به خوبی می توان دید. اما آنچه این ماه را با عظمت تر
و نورانی تر کرده است ، میلاد سرداران بی نظیر حادثه کربلا در اوایل و منتقم خون
آن بزرگوران در نیمه آن ماه عزیز است.
امشب که جهان به قدوم امام حسین -علیه السلام-مزین شده است ، حرکت و
فداکاری او ، یک تنه میسر و سرنوشت اسلام را عوض کرد تا جایی که حافظه بشر
قیامی به گستردگی و عمق قیام او در ذهن ثبت نکرده است.
جانبازی اش باعث شده است که راه و یاد امام حسین ع در تمام اعیاد و مراسم عزا ما
نقشه راه باشد و ائمه ما حساب ویژه ای برایش باز کنند .در نوشیدن آب ، سجده و...
یادش برکت باشد. در نیمه شعبان که تولد امام زمان عج است؛ زیارت امام حسین ع توصیه
شده است ، در شب قدر که شهادت حضرت علی ع است باز زیارت آن بزرگوار سفارش
شده است .
خلاصه این که اولین مولد این ماه با آن حرکت ، جای خود را در میان تمام اعیاد مهم و ... باز
کرده است مثل شکری که در تمام انواع شیرینی هاست ، یا آبی که در تمام میوه هاست و
یا خونی که در همه بدنهاست و باعث حیات آنها می شود.
شاید لطف خداوند باشد که تولدش در این ماه باعث شده ، شهادت هیچ امامی در آن رخ
ندهد که پیروانش تمام ماه در جشن و سرور باشد و سایر ماه ها که به خون یکی از بزرگان
رنگین شده با یاد گریه بر امام حسین ع ختم شود.
میلادش را گرامی
یکی از نعمت های بزرگ الهی که در نهاد هر انسان کار گذاشته شده
است، نعمت آزادی در بیان و سخن گفتن است. یعنی هر انسان آزاده
و مستقل، بدون لکنت زبان بتواند انتقاد یا پیشنهاد حق و درست خود را
به مافوق خود برساند. این مافوق ممکن است یک مدیر دبستان یارهبر و
شخص اول مملکت باشد . انتقاد یا پیشنهاد به این سلسله مراتب مدیریتی
در هرجا و در هر مقام از نظر اسلام ، حداقل آزادی به شمار می رود.!
چون ظرفیت و استعداد هر انسان آزاده بسیار بالاتر از این امور جزیی است .
لذا خداوند متعال یک حداکثر ظرفیت آزادی برای هر انسان قائل است که فهم آن
برای بعضی افراد سنگین و ناشناخته است و آن اینکه خداوند برای هریک از بنی آدم ،
یک حق انتقاد و پیشنهاد درباره خودش هم در نظر گرفته است ولی جای آن انتقاد
آزادانه را از پیش با حکمت خود پر کرده است که انسان از این ظرفیت آزادی در قیامت
علیه او زبانش باز نشود و او را در محکه عدل الهی محکوم نکند .لذا همه پیامبران را یکی
پس از دیگرای برای هدایت بشر فرستاد تا مردم آزادانه در روز قیامت علیه او دادخواست
ندهند که« خدایا تو می دانستی همچون جایی برای ما هست و یک حسابی
در پیش هست ، ما هم که نمی دانستیم جه برای این روز خوب و چه بد است ،
چرا پیامبران را برای هدایت و راهنمایی ما نفرستادی ؟
... رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ....1
یعنی خداوند آنقدر برای انسان آزادی و قدرت بیان در نظر گرفته است که نکند
یک روز اگر خودش نعوذبالله یک نعمتی برای بنده هایش کم بگذارد، در روز قیامت
او را به میز مذاکره و مشاجره بکشانند و جواب قانع کننده ای نداشته باشد.
لذا برای اینکه در روز قیامت در برابر بندگانش کم نیاورد عقل را در درون و پیامبران
را در بیرون برای هدایت آنها فرستاد تا حجت بر مردم تمام شود و حق انتقاد
و اعتراض نداشته باشند. اگر خداوند پیامبران را نمی فرستاد با توجه با آزادی
نهفته شده در درون و نهاد انسان ها، قطعا خداوند را به میز محاکمه می کشاندند .
آیا این قدر آزادی برای انسان جای شکککککررررررررررر و قدر دانی ندارد!!!!!!!!!!!
البته آنهایی که می گویند: علیه خداوند می توان اعتراض یا راهپیمایی کرد یک حرف اومانسیمی
و بی پایه و از روی هوس است که با این جمله ناب الهی در تضاد است و آنها مرز آزادی را با
توهین و تخریب نفهمیده اند.
رجوع به درس تفسیر آیت الله جوادی
http://www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/javadi/tafsir/89/900226/
از کج فهمی وهابیون ، استدلال به حرف هایی سخیف و کم عمق
برای تضعیف مذهب تشیع است.یکی از شبهات آنها عیله شیعه
این است که شیعیان معتقدند ؛ هرکسی امام زمان عج را ببیند،
دلیل برای عدالت و تقوای بالای اوست . در حالی که چرا این حرف را
درباره اصحاب پیامبر اسلام نمی گویند ؟ پس کسانی که پیامبر اسلام
را دیدند باید از عدالت بالایی بر خوردار باشند؟
جواب این شبهه این است ؛ شیعه هر کسی که امام زمان عج یا هر کدام از
ائمه علیم السلام را در حال و شرایط عادی ببیند، حکم به عدالت و تقوی
انها نمی دهد؛ مگر کسانی که اهل بیت را به شهادت رساندند،
آنها را رویت نکردند و حرف آنها را نشنیدند ولی باعث شهادت آنها شدند؟
معیار و شاخص در رویت امام زمان عج که دلیل بر تقوا و عدالت بالا آن افراد تلقی شده،
در زمان غیبت است که فقط افراد با تقوا در زمان غیبت موفق به تشرف می شوند.
ولی بقیه ائمه و خود پیامبر اسلام این شرط را نداشتند و هر انسانی اعم از عادل و
فاسق و منافق و کفار می توانست آنها را ببیند وبا آنها هم سخن شود ولی
امام زمان عج شرایطش عادی نیست و غیر عادی بودن نیاز به راه غیر عادی
دارد که آن تقوی بالا که حاکی از قرب و مقام والای الهی است .
کشور اسلامی ایران در میان بسیاری از کشورهای قدرتمند دنیا از بسیاری
از جهات رشد جهشی داشته و جزء کشورهای پیشرو است. اما متاسفانه
در بعد اقتصادی هنوز در میانه راه است . عواملی چون بی تدبیری ها
مسئولین ، اختلاس و دزدی ، اسراف گرای و... حرف روز و از عوامل ظاهری ،
شمرده می شوند.
عوامل ناشناخته ای هم وجود دارد که از تیررس اقتصادانان مخفی مانده است .
آن بحث ربوی بودن سرمایه بانک ها می باشد که هر جا ربا باشد ورشکستی
حتمی است. به عبارت بهتر شیطان ( ابلیس) که ما او را مظهر استکبار و دشمن درجه
یک خداوند می شناسیم ، در هیچ جای قرآن از او به عنوان «محارب» یاد نشده است
بلکه او «مخالف» سجده بر انسان بوده و هست .
اما خداوند در قرآن مجید «ربا خوار» را محارب خود تلقی کرده است ؛یعنی کسی که
شمشیر را از رو بسته و به جنگ خداوند رفته است و در این جنگ هم پیروز و مغلوب
مشخص است . ربا خوار دانسته یا ندانسته ،شعار جنگ با خداوند را سر داده است
فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ1
این همان نکته ای است که بسیار از مسئولین بانک ها به آن توجه ندارند و هر روز
ورشستگی موسسات مالی و فلج اقتصادی را شاهد هستند .
مقام معضم رهبری فرمودند: ما هر جا به اسلام عمل کردیم ،نتیجه آن را هم دیدیم و هر جا
غفلت کردیم چوبش را هم خوردیم . ما از کشور های غربی بانکداری را گرفتیم ولی نرخ سود
بانکی ما بسیار بیشتر از خود غربی هاست. ای کاش ما آزمایشگاهی داشتیم تا رابطه بین
ربا و ورشکستگی را نشان دهد ولی ما حرف خداوند را باور داریم .
البته حدود هشت قانون بانکداری اسلامی داریم که از نظر شرعی مشکل ندارند ولی بعضی
از بانک ها به آنها عمل نمی کنند.
1-سوره بقره، آیه279.
امشب به مناسبت شب جمعه که قرائت سوره جمعه سفارش شده است ،
پرده از راز هم صدایی با جهان با توجه به آیه اول سوره جمعه بر می داریم.
خداوند اصرار دارد که در بین این همه آفرینش رنگارنگ ، کافری پیدا نمی کنید؛
یعنی نه آسمان کافر هست ، نه زمین کافری و نه سنگ و چوب کافری و نه ...
بلکه همه در حد عالی به خداوند مومن هستند و تسبیح گو الهی اند.
یعنی هم شعور و عقل دارند و هم ایمان و اهل ذکر و مناجات الهی اند و با خدای
خود راز و نیاز و درد دل می کنند و از او حاجت می طلبند.
یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّماوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ 1
حال سوال این است که تسبیح و مناجات آنها به ما چه ربطی دارد؟
جواب ؛اولا :که خداوند مستقیم و غیر مستقیم به ما هشدار می دهد وقتی که
صدر تا ذیل آفرینش در حال عبادت هستند و کافری در بین آنها نیست، چرا بعضی از
شما ساز مخالف می زنید و بر خلاف جهت آنها حرکت می کنید؟
ثانیا : شما هم اگر اهل تلاش و کوشش باشید ، قطعا زبان آنها را متوجه خواهید شد . ولی
اگر تنبلی و غفلت کردید ، حداقل سعی کنید بر خلاف جهان هستی قدم نگذارید که تمام
آنها علیه شما خواهند بود و شما را رسوا خواهند کرد.
زیرا آنها هم تسبیح گوی حق اند و هم سریاز پا به رکابلِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ?2 !!!
نمونه عینی آنها در داستان قارون که زمین او را فرو برد ،تا فرمود؛ زمین دهن باز کن، فرعون را بلعید.
فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ3
یا به رود نیل دستور می دهد که خشک شو تا لشکر حضرت موسی ع عبور کنند، اصاعت کرد.
یا به آتش دستور می دهد که بر حضرت ابراهیم ع سرد شود و یا ....
لذا در روایات هست که اگر گناه زیاد شد فیض و برکتهای الهی کم میشود یا دردها و
درمانناپذیرها نازل میشود، برای همین جهت است که آنها دارای شعورند. یعنی هم اهل
سجده اند و هم آماده حمله و کمک کردن هستند.!!!
رجوع به تفسیر آیت الله جوادی آملی http://www.javadi.esra.ir/web/office-
1- سوره جمعه آیه 1
2-سوره فتح ؛ آیه 4
3-سوره قصص، آیه81.
ایام عیدنوروز یک فرصت طلایی و کم نظیری برای کسب معرفت و تقرب
به خالق هستی است. رویش و حیات مجدد دوباره طبعیت بعد از یک خواب عمیق
زمستانی و مرگ خاموش ، یک دوره کلاس خداشناسی و معاد شناسی را در
خود جای داده است و از طرفی چون اکثریت مردم به حرم ائمه و امامزادگان
می روند، یک ارتباط معنوی با خاندان و اهلبیت پیامبر اسلام بر قرار می کنند.
این هنر و هنرنمایی ایرانیان است که شکل و قالب عید نوروز را به همان حالت
سنتی باقی گذاشتند ولی از نظر باطن و محتوا آن را بروز رسانی و با عقیده و مذهب
اهل بیت هماهنگ کردند . تا جایی که اماکن مذهبی بخصوص حرم امام رضا علیه
السلام از همه جا شلوغ تر است. این تفکر و هنرمندی ریشه در احکام مترقی اسلام
است که سنت خوب را از هر جا ببیند قبول می کند . در این زمینه چند روایت که با این
مرام و مسلک هم خوانی دارد نقل می شود. از امام صادق(ع) آمده است:
«مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی زِیَارَتِنَا فَلْیَزُرْ صَالِحِی مَوَالِینَا یُکْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِیَارَتِنَا؛ هر کس نتواند به
دیدار ما آید، دوستان صالح ما را دیدن کند که ثواب زیارت ما برایش نوشته شود»1
امام صادق (ع) فرمود: هر که در راه خدا و براى خدا بدیدن برادرش رود، روز قیامت
در میان پارچه اى از نور بافته گام بر دارد، و از هر چه بگذرد برایش بتابد و بدرخشد
تا در برابر خداى عزوجل بایستد، سپس خداى عزوجل باو فرماید: مرحبا و چون
خدا مرحبا گوید عطایش را فراوان سازد.2
اوج عمل به این دو روایت و مشابه آن در ایام عید است که مردم با عشق وافر به
دیدار یکدیگر و علماء و امامزادگان و...می روند. و سفر به طبیعت هم یکی از راه
خداشناسی است که آثار آن محسوس است .
1-کتاب بحارالانوار صفحه 359 از جلد 74
2-اصول کافى جلد3 صفحه: 256 روایة:8
هرچند مردم عید را با شیرینی ها و شادیهایش می شناسند ولی در باطن آن،
یک نوع تلخی ها و ناخوشهایی نهفته است که نیاز به دقت و هوشیاری ویژه
دارد. از زیبای های عید می توان به دید و باز دید و دور هم قرار گرفتن اقوام و
دوستان ،تفریح سالم که به شدت نیاز است، کمک به افراد تهیدست و رفتن
به اماکن مذهبی که باعت تجدید قوا و رحیه مادی و معنوی می شود،اشاره کرد.
اما در بین این همه زیبایی و دیدنی های جالب و جذاب ، درد های مزمن و خطر
هایی هم در کمین است که به چند مورد اشاره می شود.
1- بعضی ها شادی را فقط در گناه می بینند و با بد حجابی ، اختلاط ،مواد مخدر
،مشروب ، غیبت ،تهمت و...سال نو خود را با گناه شروع می کنند . در حالی که
روزی یا سالی که با گناه شروع شود آن روز از نظر اسلام روز عزا است نه شادی !!
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در نهج البلاغه می فرماید: کلُّ یومٍ لایُعصی الله فیه
فهو یومُ عیدٍ .1
حضرت معیار عید را در ترک گناه می داند، مفهوم آن این است که گناه، عزا را به
دنبال دارد.
2- مسافرت های دور و کمر شکن که چند سالی مد شده است و مردم از فامیل
فرار می کنند و تا آخر سیزده باز نمی گردند که چندین معضل در خودش دارد.
یکی هزینه زیاد هم برای دولت و هم برای خود خانواده ها دارد که متاسفانه خود
دولت و رسانه ملی هم آن را ترویج می کنند. مصرف بالای سوخت ، آلودگی هوا ،
خریدهای اضافی ،اسراف ، خستگی راه ، از همه مهمتر، بد رانندگی کردن که
متاسفانه خانواده ها را داغدار می کند . طبق آمارهای رسمی ،حادثه های
جاده ای در ایام عید به طور تصاعدی در حال افزایش است.
3- آسیب به محیط زیست بخصوص روز سیزده نوروز که داد همه را در آورده است .
و ...
امیدواریم که مردم با فرهنگ و مسلمان ما امسال دست از این تقلید ها و
جشم و هم چشمی ها بر دارند و در کنار گرم اقوام با مسافرت های کوتاه
سالی را با خوشحال کردن دل امام زمان عج آغاز کنند و مورد دعای ویژه
امام زمان عج قرار گیرند.
1- حکمت 419
محور اصلی اعیاد اسلامی و ملی بر روی یک کلمه می چرخد و آن «قلب»است.
«قلب»را قلب گویند؛چون مداوم در حال تغییر و دگرگونی است ؛گاهی شاد، گاهی
غمگین و دارای نوسان است . در روایت تشبیه به گنجشگ شده که همواره
از این شاخه به آن شاخه در حال پریدن است و استقرار ندارد. لذا پیامبر اکرم(ص)
این دعا را زیاد بر زبان میآورد: «یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک»
از نظر ظاهری هم تمام حیات انسان به قلب وابسته است ،اگر از کار افتاد ،انسان
هم از حیات و زندگی ساقط می شود. و در آخرت هم نمره به قلب پاک و سالم
می دهند نه به سایر اعضاء ، در قرآن سوره شعرا ء 88می خوانیم :
یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ
در دعا تحویل سال هم از خداوند که گرداننده قلب ها ،دیده ها و فصل هاست
می خواهیم که این قلب متغییر و حالات آن را به بهترین صورت که خودش صلاح می داند ،
تغییر حالت دهد. یا مقلب القلوب و الابصار .... حول حالنا الی احسن الحال
در ماه رمضان هم که قلب ماههای قمری است و اول سال عرفاست .آنجا هم از خداوند
احسن حال را می خواهیم: اللهم غیر سوء حالنا الی احسن الحال
خلاصه کلام؛ محور اصلی کار و تلاش برای یک انسان موحد در عید نوروز یا عیدی و کادو
گرفتن درجه یک از خداوند ، خواستن عالی ترین حال و قلبی سالم است که حیات مادی
و معنوی ما به آن بستگی دارد ، همان طوری که سال ها از گذشتن پی در پی شب و روز
و فصول مثل بهار و...تشکیل شده است .
به این دلیل عیدی و کادوی«قلب»از عید نوروز شادی آن است که در گرو صله ارحام و
دستگیری از فقراست؛ زیرا چیزی مثل کمک به فقرا و خوشحال کردن اقوام، قلب انسان
را شاد نمی کند!!!
بنابراین روح و جان عید نوروز و سایر اعیاد ، اصلاح و پاک نگه داشتن «قلب »از کینه و
رذایل اخلاقی است.
متاسفانه عده ای که تفکر غربی دارند، هر روز یکی از احکام مترقی
اسلام را مورد حملات ناجوانمردانه خود قرار می دهند و گوی سبقت از
اربابان خود ربوده اند؛ گاهی به جهاد و جنگ اعتراض می کنند، گاهی
به حکم حجاب ،گاهی به ارث و ...حمله ور می شوند. و دوست دارندکه از
اسلام فقط نامی بماند و شاخ و برگ اسلام را قطع ، و یک اسلام لخت و بی
خاصیت به مردم معرفی کنند. در واقع همان بلایی که غربیان بر سر مسیحیت
آوردند و احکام نورانی این دین بزرگ الهی را یکی پس از دیگری از درخت
تنومند آن کندند و از آن دین فقط علامت صلیب و دست تکان دادن را باقی گذاشتند.
و آخر کار حضرت مسیح را هم به دار آویختند ولی خداوند او را نگه داشت.
گویا تاریخ تکرار می شوند و همان تفکر ،امروز در کشور ما از زبان عده ای
مغرض یا جاهل در سایت ها و روزنامه ها بیان می شود. ولی این را بدانند
که آن مصیبت دیگر تکرار نخواهد شد و خداوند تمام قد برای گسترش و فراگیر
شدن اسلام قیام کرده است و به مومنین وعده قطعی داده است که آن
فتنه و انحراف در ادیان قبلی دیگر تکرار نخواهد شد. در سوره صف آیه 9 می خوانیم :
هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَدینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ
مسیحت که روز اول به این حالت برهنگی نبود بلکه داری احکام مترقی ،طرفدار و انصار
حق ودشمن باطل و ظلم بود تا جایی که قرآن به مسلمانان دستور می دهد شما هم
مانند مسیحت باشید. در آیات پایانی سوره صف می فرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ
مَنْ أَنصَارِی إِلَی اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ...
امروز هرکسی به حجاب ، ارث ، ربا ،جهاد و....دهن کجی می کنند در واقع در برابر آیات
حجاب و جهادو...ایستاده است و راه مسیحیان گمراه را طی می کند.
«تعامل» واژه ای است که بیشتر در ارتباط با دیگران بکار می رود ، بیشتر به
معنی مشارکت ، گفتگو و همکاری با دیگران است . مهمترین کاربرد آن، در
ارتباط با دیگر کشورهاست. در حوزه دینی و خلقت آفرینش چه معنایی دارد؟
خداوند درهنگام شروع سخن ، در ابتدای بسیاری از آیات از کلمه «تسبیح »
موجودات سخن می گوید که خداوند نیازی به شما ندارد ،همه بنده و سرباز
اویند و در حال بندگی و عبادت هستند.این تسبیحات گاهی به صورت فعل
ماضی "سَبَّحَ لِلَّهِ"، گاهی به صورت فعل مضارع "یُسَبِّحُ لِلَّهِ"، گاهی به صورت
امر"سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأعْلَی"، گاهی به صورت مصدر؛ "سُبْحَانَ الَّذِی أَسْری "
بیان فرمود که پیام آن همگی این است ،اگر شما می خواهید از این جهان آفرینش
خیر ببیند، یا به شما خیر برسانند باید با آنها تعامل کنید و شما همرنگ و
همگام با آنها حرکت کنید و از آنها جدا نشوید تا خداوند به شما عزت ،قدرت ،
علم و... عنایت کند. هر کسی که در خلاف جهت آفرینش حرکت کند و به جای
تعامل، بنای تعارض و مخالفت داشته باشد ، قطعا له خواهد شد. تعامل خلقت
در کلام خداوند فقط «بندگگگگگگییییی» از طریق انجام واجبات و ترک محرمات است.
اگر این کار را به نحو احسن انجام دادیم آن وقت نتیجه آشکار و پنهان آن را در زندگی
خواهیم دید و خوش بیاری در زندگی فراوان خواهد شد.تعارض با جهان فقط در یک کلمه
« گناه و نافرمانی »خداوند است .اینکه بعضی ها می گویند: ما در زندگی مداوم بد
بیاری های مداوم داریم به خاطر خلاف جهت آفرینش حرکت کردن است که باید
ریشه آنها را پیدا و بعد درمان کرد.