یکی از گرفتاریها و بلاهای بزرگ در چند ساله اخیر بحث بالا رفتن سن ازدواج است.
عواملی در این روند افزایش «سن ازدواج» موثرند که به نقش دولت در عدم اشتغال ،
و توقع های کاذب خانواده ها و جوانان می توان اشاره کرد . البته اینها جزء عوامل
ظاهری هستند که بسیار مهم و اساسی تلقی می شوند.
اما یک عوامل باطنی و نامرئی هم وجود دارد که از دید خیلی از افراد مخفی مانده
و کمتر به آنها پرداخته اند،آن هم نقش گناهان جدید الورد و ناسپاسی های گوناگون
در این زمینه است. حال این گناهان که قبلا وجود نداشته اند و امروز پیدا شده اند،
چه نام دارند؟ و این ناشکریها کدامند؟ بماند. اما یک برداشتی از آیه قرآن به ذهن
می رسد که بی ارتباط به این آسیب بزرگ اجتماعی نیست !!!
خداوند در سوره بقره آیه 49 می فرماید:" وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ
یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ
و به یاد آورید هنگامى را که شما را از فرعونیان رهایى بخشیدیم. آنان پیوسته عذاب ناگوار به
شما مى چشاندند. پسرانتان را سر مى بریدند تا نسل شما را از بین ببرند، و زنانتان را براى
کنیزى و خدمتگذارى زنده مى گذاشتند، و در این ماجرا از جانب پروردگارتان آزمونى بزرگ بود."
در این آیه خداوند از یک عذاب بد و ناگوار برای بنی اسرائیل نام می برد که فرعون، زن و دختران
آنها را برای استثمار نگه می داشت و پسران آنها را می کشت.
دختران غیر از کلفتی و حقارت ، به کنیزی بردن ،غصه و گریه مداوم بر اثر ذبح برادران و... ، با
یک مشکل مهمی دیگری مواجهه بودند و آن عدم ازدواج و تشکیل خانواده ؛ زیرا جوانان
آنها را سر می بریدند و جامعه از پسران در سن ازدواج خالی می ماند و آنها مجبور بودند تن به
ذلت های مختلفی بدهند ، بخصوص که «یسیحیون »به صورت مضارع آمده و دلالت بر
استمرار دارد .این کلمه یا از ماده «حیات» به معنی زنده نگه داشتن است یا به از ریشه
«حیاء »گرفته شده؛ یعنی زنان شما کارهایی انجام می دادند که مایه شرم و حیاست!
به هر حال زنده گذاشتن زنان به عنوان یک عذاب سوء در آیه شریفه مطرح شده است.
الان هم دختران مجرد در سن بالا هم عذاب درونی و نگرانی بالایی از وضع زندگی خود دارند
و هم والدین مهمترین دغدغه فکری آن هم همین بچه های مجرد است. لذا هر چند دنیاى
امروز با گذشته فرق دارد ؛اما قانون و سنت همان است که در آن زمان فرعون با استبداد
مخصوص خود پسران را از جمعیت مخالفش(دختران) مى گرفت ، و دختران آنها را آزاد
مى گذاشت، ولى در دنیاى امروز تحت عناوین دیگرى روح مردانگى ، احساس مسئولیت و
غیرت را از جوانان می گیرد و دختران را به اسارت شهوات افراد آلوده در می آورد.
در نتیجه دختران علاوه بر این که از تشکیل «خانواده سالم»در وقت مقرر محروم شده اند
بلکه مجبورند که برای رهایی از تجرد و تنهایی به مشاغل پست و...روی بیاورند .
این سوغات تمدن فرعونی غرب در سطح جهان است که سایه شوم آن هم در کشور ما در
حال حرکت است . گناهان به طور تصاعدی در حال بالا رفتن و چوب خداوند ( افزایش
سن ازدواج، خشک سالی ، فقر و..) هم در حال افزایش اند.
خلاصه این بالارفتن سن ازدواج به نوعی یک «آزمایش بزرگ و یک عذاب سخت» الهی
محسوب می شود و باید ریشه دینی آن را پیدا و با توبه انابه به خداوند پناه برد تا خداوند
نجات بنی اسرائیل گونه اش را که وعده کرده ،شامل حال جوانان این مرز و بوم کند.
با اینکه عقد ازدواج در بین تمام ادیان و مکاتب بوده و هست ولی اسلام
آن را یک عهد الهی و میثاق دینی می داند و با حنای دین آن را رنگ آمیزی
و جذاب کرده است . مدعای ما حدیث معروف نبی مکرم اسلام است
که فرمود: مَن تَزَوَّجَ فقد أحرَزَ نِصفَ دِینِهِ، فَلْیَتَّقِ اللّه َ فی النِّصفَ الباقی 1
یعنی علاوه بر آثار مادی فراوان ، از نظر معنوی یک تنه ، نصف دین شخص
را پر می کند ؛ البته به شرطی که در چار چوب اسلام برگزار شود.
اما متاسفانه تمدن غرب یک استراتژی غلط را در سطح جهان به خصوص کشور
ما در زمینه ازداوج روانق داد که هر روز در حال پیشرفت و فتح سنگرهای عقیدتی
جوانان است ، آن اینکه ازداوج و تشکیل خانواده را در چشم مردم ، بخصوص جوانان
سبک و کوچک شمرد . رفتار و عملکرد آنها در این زمینه مثل؛ عوض کردن
لباس، یکدیگر را عوض می کنند یا مانند ماشین و مغازه با آن معامله و تجارت
انجام می هند .!!!!!
با دیدن کوچک ترین عیب یا دلخوری و...گزینه روی میز« طلاقققققققققق » است.
ولی اسلام هم در زمینه اصل ازدواج مشوق های تشویقی خوبی را در نظر گرفته و هم در
ادامه و استحکام آن جوانب مختلف را سنجیده است. با مقداری صبر در برابر مشکلات
که لازمه زندگی است ، روح آرامش و امنیت را به همدیگر هدیه و زندگی را گرم نگه دارند.
در این زمینه اشکالاتی ممکن است به ذهن برسد ولی تدبر در احکام اسلام همه آنها را حل
می کند. خلاصه کلام اینکه ازدواج علاوه بر تکامل انسان یک پیوند الهی و مقدس است؛ لذا
برای شروع آن باید از ساده ترین شرایط بر خوردار باشد تا باعث رشد فضائل اخلاقی و کمال
انسانی شود .
1-مکارم الاخلاق، ص 196.
«وطن» کلمه ای است که بار معنایی زیادی را با خود حمل می کند.
وطن در اصطلاح فقهی، به محل تولد یا محل زندگی شخص اطلاق
میشود. فرد در هنگام اقامت در وطن باید نماز را به صورت کامل بخواند
و در ماه رمضان روزه بگیرد. یک قدم بالا تر به معنی مهین است یعنی
کشوری که انسان در آن رشد و نمو کرده است. و امثال آن .
همه این معنایی در معرفی وطن جسمی و بعد خاکی انسان است .
که دفاع و دوست داشتن آن حکایت از ایمان انسان دارد ؛ البته ایمان متوسط
نه ایمان جامع و کامل؛ لذا در روایت آمده است ؛ «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الْإِیمَان»1
اما وطن در نزد بزرگان یک معنی بالاتری دارد که برازنده «روح ملکوتی» انسان است.
شیخ بهایی ره در این نگاه به وطن می گوید:
این وطن مصر و عراق و شام نیست این وطن شهریست کان را نام نیست2
یعنی درست است که ما متولد ایران یا یکی از کشور ها هستیم اما «روح »ما که
از ایران یا عراق یا ژاپن نیامده است بلکه از «عند الله» است ؛انا لله وانا الیه راجعون
لذا تمام دوست داشتن و سرمایه ما باید در راستای آن دوستی باشد . آن وطن عرشی
است که باید برایش شعر و ذکر عرفانی بسرایم . هر چند دوست داشتن این وطن ،
زن و بچه و...همه از ایمان متوسط حکایت دارد ولی سرچشمه وطن اصلی جای دیگر
است که به عقل خیلی از افراد خطور نمی کند. امام حسین علیه السلام فرمود:
«وَ مُوَطِّناً عَلَی لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا» هرکسی وطنی دارد ،وطن شما
«لقاء الله»است همراه من به آن دیار کوچ کنیم.3
1-مستدرک سفینة البحار، ج10، ص375.
2-شیخ بهایی، نان و حلوا، بخش9.
3-اللهوف علی قتلی الطفوف(فهری)، ص61.
امشب سالروز وفات بانوی بزرگ اسلام «حضرت ام البنین » است. کسی که
خودش در کربلا حضور نداشت ولی جگر گوشه هایش را به رسم ادب و قربانی
شدن حضرت سید الشهداء فرستاد. هر رزمنده ای وقتی می خواهد از خانواده
جدا شود به یک نوعی از مادر اجازه رفتن می گیرد . وقتی فرزندان آن حضرت
در برابر مادر ایستادند با اینکه درد فراق بسیار سخت بود اما حضرت بدون
هیچ درنگی اجازه می دهد و سفارش ویژه امام را به بچه ها می کند. لذا زمانی
که کاروان اباعبدالله الحسین ع عزم مکه کرد. حضرت ام البینن ماموریت ویژه آنها را
مشخص کرد، فرمود: «کونوا فدا لاخیکم الحسین»
گویا از همان کودک این بچه ها را برای فدایی امام حسین علیه السلام پرورش داده
است. بعد از برگشت هم به بشیر فرمود: فرزندان من همه فدای حسین !
بگو از حسین ع چه خبر؟
این حکایت از مقام بلند آن حضرت و شناخت کامل از امام زمانش دارد که حاضر است
دار و ندارش را فدا امام کند. لذا چهار فرزندش را قربانی امام کرده باز سراغ فرزند
حضرت فاطمه س را می گیرد. به این دلیل است قمر بنی هاشم وقتی روز عاشورا
به آب رسید ولی آب نخورد ، جون فداکاری را از پدر و مادر به ارث برده است.
کجای تاریخ و کدام فرهنگ این گونه شیر زنانی تربیت می کند؟!!!
جهت شادی روحش صلوات
هر چند وقت یک بار دشمنان اسلام با حقه های و شگردهای مختلف ،
با استفاده از جهل عده ای ،یک به یک احکام الهی را را هدف و
بی حرمتی قرار داده است .
چند ماهی است با حجاب گلاویز شده و با ترجمه های غلط سعی
می کنند که بانوان نجیب کشور را با این کاور باارزش اسلام بی رغبت
کنند. لذا با مطرح کردن «حجاب اجباری» در سایت هاو... طوری وانمود
می کنند که نظام اسلامی با قلدری و زورکی حجاب را واجب کرده و ...
این یک شیطنت و مغالطه است ؛ زیرا انسان از کلمه زور و اجبار تنفر داشته
و سعی می کند که واکنش منفی نشان دهد.
اما آنچه در درون واژه حجاب نهفته است غیر از احترام و ارزش زن چیزی دیگری
نیست که جای بحث دارد. اما در تمام دنیا یک قوانینی هست که برای اداره جامعه
و اجتماع نقش حیاتی دارند و در قانون از آنها واژه اجبار استفاده نمی کنند بلکه با
کلمات مشابه که بار منفی ندارد استفاده می کنند . مثلا در تمام دنیا می گویند:
دزدی ممنوع است ، قمار ،دروغ ، اختلاس ، مزاحم دیگران و...ممنوع است.چرا در
رانندگی کسی حق ندارد در مسیر مخالف حرکت کنند ؟ اگر کسی خلاف کرد، پلیس
واژه ممنوع را به کار می برد و طرف هم اعتراف به خلاف خود می کند.
حجاب هم یک قانون اسلامی است و در اجتماع با توجه به سلامت جامعه وضع شده
است و بی حجابی ممنوع است . ولی مغرضان یک نوع معنی تنفر آمیز به مخاطبان
القاء می کنند که دخترنادان در وسط خیابان با آن عصبانیت بیاید و کشف حجاب کند!!!!!!
قرآن مجید در همه زمینه ها، مدل های رفتاری و عملی را به پیروان آموزش
می دهد.اسوه بودن پیامبران سمت رسمی آنهاست که قابل اجرا در همه
زمانهاست و به عبارت بهتر ؛ راه آنها رفتی و شدنی برای همه ماست.
خداوند حضرت ابراهیم و پیروانش را الگو معرفی می کند. در سوره الممتحنه
آیه 4 می فرماید:
قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ
حضرت ابراهیم ع چکار کرده است که ما در عصر حاضر به او اقتدا کنیم؟
نمونه رفتاری او در جریان برخورد با مربی اش آزر است که دست از بت پرستی
بر نداشته است. یعنی اختلاف با او بر سر حلال و حرام الهی است .حضرت به تنها
در برابر او می ایستاد و از این اختلاف عقیدتی کوتاه نیامده که و خداوند این
اقدام حضرت را می ستاید و به ما گزارش می دهد.
در جامعه ما در بین مسئولین افرادی که خودشان پاک دست اند ولی نزدیکان آنها ،
بیت المال با به منزله ملک شخصی خود می دانند؛ ولی نه تنها از آنها جلو گیری
نمی کنند بلکه در برابر نظارت و بر خورد دستگاه های مسئول هم می ایستند و
حرام خداوند را حلال جلوه دهند و...
در بین مردم هم افراد متدینی هستند که وقتی وارد جمعی می شوند که دیگران
با آنها همرنگ نیستند و احکام خدا را رعایت نمی کنند، خجالت می کشند. مثلا وقتی
کسی وارد جمعی می شود که با حجاب است ولی اهل مجلس بدحجاب هستند
خجالت می کشد و عکس العمل از خود نشان نمی دهند. این بر خلاف سنت
انبیاء الهی است. بیزاری از روش آنها حداقل کاری است که می توان انجام داد .
نمونه های زیادی بر این قاعده قابل طرح است.
چشم یکی از مهمترین کانالهای دریافت علوم ،تجربیات، لذات، عکسبرداری و
انتخاب های گوناگون است. هر چند به ظاهر کوچک و حساس است ولی در
واقع سعادت و شقاوت انسان به او بستگی دارد . انسان با یک نگاه حرام ممکن
است ،زحمات چندین ساله خود را بر باد دهد، یا با یک نگاه عبرت بین به بعضی
حوادث تلخ یا شیرین ، سرنوشت خود را به سعادت ختم کند.
لذا در روایات بعضی نگاه ها «عبادت» معرفی شده اند مثل: نگاه به والدین ،قرآن ،علما و ...1
بعضی نگاه ها هم «حرامند؛ مانند نگاه به نامحرم ... بعضی نگاه ها هم به نگاه حسرت
شناخته شده اند ؛مانند نگاه به زندگی ثروتمندان و حسرت بردن از زندگی خود که حس
ناسپاسی را به دنبال دارد و نگاه ها دیگر
لذا این چشم چند گرمی را انسان با اراده قوی باید در میسر سعادت مدیریت کرد . اگر
ذره ای غفلت شود ، جبران آن سخت و گاهی جبران ناپذیر است. عمده در این عصر و زمان
که تنوع نگاه حرام بسیار زیاد شده ، در فضای مجازی از هر زوایه نگاه کنیم ، بارش گناه حد و
مرز ندارد ؛ از متن منحرف تا عکس و فیلم مبتذل؛ تا زندگی های تجملی و شیک ، همه حکایت
از یک اتفاق شوم دارد .از یک طرف حس تنوع طلبی را بر انگیخته و از طرف دیگر دیدن کمبود ها
و مقایسه کردن زندگی ها ؛ باعث اختلاف ها ، طلاق ها و افسردگی ها می شود.
انسان اگر سرنوشت این گونه افراد را که در اثر غفلت چشمی به دقت مطالعه کند ، دید
جدیدی به هشدار های اسلام پیدا می کند.!!!!
1-رسولُ اللّهِ(ص): النَّظَرُ إلَی العالِمِ عِبادَةٌ، و النَّظَرُ إلَی الإمامِ المُقسِطِ عِبادَةٌ، و النَّظَرُ إلَی
الوالِدَینِ بِرأفَةٍ و رَحمَةٍ عِبادَةٌ، و النَّظَرُ إلَی الأخِ تَوَدُّهُ فی اللّهِ عَزَّ و جلَّ عِبادَةٌ.
همانطوری که انسان ها از نظر فعالیت و تلاش در یک حد نیستند،
فرشتگان هم از نظر کاری خیلی فرق دارند. مثلا در بین چهار فرشته
بزرگ الهی، بیکارترین آنها « اسرافیل» است که کارش دمیدن در صور
است که آن هم دو یا سه بار بیشتر اتفاق نمی افتد.
اما در این میان پرکارترین آنها حضرت« عزرائیل »است که ثانیه ای بیکاری
به خود ندیده است. از یک طرف مسئول اجرای صحیح و دقیق گرفتن
جانهاست ، و از طرف دیگر روزانه پنج مرتبه خانه مردم را چک کرده و اطاعاتی
کافی و دقیق را برای روز مبادا کسب می کند تا حق کسی را ضایع نکند.
از رسول خدا(ص) نقل شده است:
«ما مِنْ بَیْت اِلاّ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ یَقِفُ عَلى بابِه کُلَّ یَوْم خَمْسَ مَرّات» یعنی هیچ خانه اى
نیست مگر این که فرشته مرگ بر در آن خانه در شبانه روز پنج بار مى آید.1
وقتی می خواهد جان عده ای را همزمان در چندین جای دنیا بگیرد، گویا سامانه
پیامکی آنها را قبلا ذخیره کرده است و با فرستادن یک پیام کوتاه هزران نفر را
در یک لحظه نقش بر زمین می کند.!!!
درس عبرتی که این فرشته به ما می دهد؛ اینکه ما هم می توانیم از تنبلی و فرصت سوزی
به تلاش بی وقفه برای آخرت تغییر مسیر دهیم و از طرفی حواسمان باشد که دوربین مدار
بسته ای بر فراز زندگیمان نصب شده و با همان صورت که زندگی می کنیم به سراغ ما خواهد
آمد . صورت زیبا یا خشن عزرائیل اعمال ما آن را نقاشی و صورت نگاری می کند.!!!!!!!!
1(بحار، ج 74، ص 188)
از زمانی که انقلاب شکل گرفته تا به حال افرادی زیادی دانسته
یا ناداسته از قطار انقلاب پیاده شدند و میسر خود را از انقلاب و
انقلابیون جدا کردند .
در این این برهه از انقلاب ؛ چیزی که چتر سیاهش را بر سر خیلی از
مسئولین انقلاب انداخته «تجمل گرایی و دست اندازی به بیت المال »
است که حضرت آقا آن را گوش زد کردند. «زهد و بی اعتنایی به دنیا»
رمز انقلابی ماندن است . این سخن آقا هم برگرفته از سخنان حضرت علی
علیه السلام است ، وقتی که زخارف دنیا به مردم و نخبگان آن روز گار،
روی آورد حضرت هر چند وقت یک بار خطرات و آسیب های دنیا را در قالب
زهد و دوری از دنیا طلبی گوشزد می فرمودند.گویا امروز هم تکرار تاریخ
صدر اسلام است که خیلی از افراد به خاطر اشرافیگری و بی اعتنا به
بیت المال در مقابل حضرت قرار گرفتند.
خاصیت اشرافی زندگی کردن این است که حرف حق در انسان هرگز اثر ندارد .
نقل می کنند: ملکه انگلیس وقتی متوجه اعتراض مردم نسبت به وضع
اقتصادی شد،به اطرافین خود گفت: یعنی شیرینی خامه ای هم ندارند بخورند....
اولین روز بعد از ازدواج حضرت زهرا با حضرت علی علیهما السلام
وقتی پیامبر اسلام به دیدار آنها آمد، فرمود: کیف وجدت اهلک ...
همسرت را چطوری یافتی؟ حضرت علی علیه السلام در جواب یک
جمله جالب فرمود: نعم العون علی طاعه الله ...بهترین کمک کننده بر
اطاعت خداوند است. معنی این سخن چیست؟ چه کاربردی در جامعه امروزی
دارد؟ یعنی هدف والا در ازدواج رسیدن به کمال و بندگی خداوند است . در این
بین همسران می توانند کمک کار یکدیگر بوده و میسر بندگی را همواره کنند .
بقیه آثار و فوائد ازدواج درجه دوم محسوب می شوند .به عبارت بهتر معنویت اصل
اولیه و مهم در ازدواج است و بقیه آثار ثانویه و فرعی است؛ آیا هیچ انسان عاقلی
بذر گندم را به قصد برداشت کاه در زمین می کارد؟ اما اگر به قصد گندم در زمین
کشت کرد، قطعا کاه هم به دنبال دارد. این است که می گویند: اول به دنبال
ایمان شریک زندگی باشید نه زیبایی یا مال ...چون مال یا زیبایی اگر از بین رفت ،
شخصیت و ابهت او را هم با خود می برد؛ ولی ایمان این هنر را دارد که جلوه ای
از زیبایی های درونی وبیرونی همراه با بی نیازی را برای هر دو به نمایش بگذارد.
امروز چرا این همه سن ازدواج بالا رفته ؟ آیا یکی از دلایل مهم آن دوری از معنویت و
توقع های کاذب و خیالی و تصور غلط از زندگی نیست؟ آیا میل به خوش گذارانی و
تجمل گرایی باعث نشده که حتی افرادی که بر فرش رنگین زندگی قدم گذاشته اند،
باز به خاطر یک اسباب کوچک زندگی یا تغییر در مبلمان ...چه درگیری و اوقات تلخی
به وجود آمده و کار به کجاها کشیده شده است.حضرت چشمه کوثر است و چشمه
هر جا باشد آبادانی به همراه دارد ، خانه پدر باشد ام ابیهاست و خانه شوهر می رود
با دیدنش غم و غصه پاک می شود. امروز هم فکر و روش زندگی حضرت زهرا س به هر خانه
برود آبادانی و صمیمیت وارد خواهد شد.