امشب مصادف با سالگرد ازدواج پیامبر اسلام با حضرت خدیجه س است.
ضمن تبریک این روز ،خوب است یک خط کش برداریم ، فاصله و زاویه انحراف
مسیر ازداوج امرزه را با خط اصلی ازدواج در دیدگاه برگزیدگان خداوند را
اندازه بگیریم. معیار های ازدواج امروزی ، تن پیامبر اسلام را در قبر می لرزاند و
از طرفی هم آه و ناله خانواده ها را بلند کرده از این همه بالا رفتن سن ازدواج و...
شایدقبولی در رشته پزشکی برای جوانان آسانتر از قبول در امر ازدواج باشدو....
امروز حرف اول و آخر ازدواج بر حول محور پوووووووووووووووووولللللللل می چرخد،
ایمان خواسته یا نخواسته در گفتگوهای ازدواج حذف شده است. نتیجه این صغری
و کبری مادی چیزی جز شرایط بحرانی موجود نیستتتتتتتتت.
در حالی که در اسلام حرف اول ایمان و اخلاق است و بعد به مرور پول هم تولد می شود.
نمونه آن قبل از اسلام، ازدواج حضرت موسی ع با دختر شعیب است؛ که حضرت
موسی ع درهمی هم نداشت و زندگی را از صفر شروع کرد تا به آن ...رسید.
نمونه بالاتر حضرت خدیجه است.
بزرگان قریش و ثروتمندان عرب، مثل "ابوجهل" و "ابوسفیان" که پول و شغل مناسب
داشتند ، از وى خواستگارى نمودند ولى وى همه آنان را پاسخ منفى داد و دست رد به
سینهشان زد و هیچ تمایلى به ازدواج با آنان از خود نشان نداد. اما پیامبر اسلام
با دست خالی ولی با ایمان و امانتداری بالا را قبول کردند. امروز اگر ما به نسخه
امتحان شده خداوند عمل کنیم، قطعا از حالت رکود در امر ازدواج خارج خواهیم شد
ولی اگر هر روز هر چه به عقل ناقصمان رسید در قالب ماده و تبصره به شرایط ازدواج
اضافه کنیم وضع بدترررررر خواهد شد.
میلاد با سعادت نبی مکرم اسلام در تاریخ بشر ،آغاز وزیدن نسیم
رحمت خاص الهی است ، قله آن در بعثت « رحمةً للعالمین»شدن است.
این حادثه تاریخی آنقدر برای خداوند اهمیت داشته است که تولد آن
حضرت را با پدیده های عجیب و غیر طبیعی همراه می کند تا در همان
ابتدا تولد، افکار عمومی را برای زمینه پذیرشرسالتجهانی آن حضرت اماده کند.
حوادثی مانند: سرنگون شده بتها ، لرزیدن کاخ پادشاهی مدائن و فرو ریختن
چهارده کنگره از آن ، خشک شدن آب دریاچه ساوه ( مقدس شمرده می شده)،
و خاموش شدن آتشکدة فارس که مرکز پیروان زرتشت بود پس از هزار سال و...
مهمترین نکته ای که از این حوادث به ذهن می رسد ،این است که در
واقع اینها مقدسات مصنوعی و بی خاصیت آن زمان بودند که از جهالت مردم ا
ستفاده کرده و به جایی مقدسات واقعی الهی نشسته بودند.
با این قدوم مبارک پیامبر اسلام، زنگ پایان دادن به حکومت آنها ، به صدا در آمد
و باعث شد که بساط ذلّت بشر، چه به وسیلهى حاکمان مستبد و چه به وسیلهى
عبادت غیر خدا، برچیده شود. بشر باید به وسیلهى این مولود مبارک، آزاد شود؛
هم از قید حکّامِ جور و هم از قید خرافهها و اعتقادات نادرستِ و ذلّتآفرین که انسان
را در مقابل موجوداتِ پستتر از خود یا در مقابل انسانهاى دیگر، خاضع و ذلیل مىکند.
امشب تاج امامت بر سر مو لایمان حضرت ولی عصر عج نهاده می شود.
ضمن تبریک این حادثه مبارک به همه دوستان آن حضرت، چند سطری را
در این باره به عرض اردتمندان آن حضرت می رسانم.
در طول تاریخ مهمترین مسئله بشری ، مسئله امامت و رهبری بوده است.
رهبر را به عدد «صحیح» و مردم را به «صفر» تشبیه می کنند، از هزاران صفر کنار هم
کاری ساخته نیست و عددی بدست نمی آید . ولی اگر عدد صحیح در سمت چپ
آنها قرار بگیرد، هم صفرها ارزش پیدا می کنند و هم قدرت عدد به طور عجیبی افزایش
می یابد.
در قرآن مجید هم جوهره و هسته مرکزی تمام آیات، بحث« امامت و ولایت» است.
تمام احکام قرآنی با شاخص ولایت قابل ترجمه و مفهوم هستند ؛ اگر ولایت را
از احکام الهی بگیریم ، اسلام آمریکایی یا داعشی و تکفیری از آن بیرون می آید ؛ نماز
و روزه و...آن هم دیگری باعث تقرب الهی نمی شود ؛ چون واسطه قطع شده است.
زیرا رهبر و حجت خداوند در طول تاریخ، واسطه بین خداوند و بندگانش است.امروز این تاج
پر ارزش بدست آخرین حجت خداوند یعنی حضرت مهدی موعود موجود عج سپرده شده است.
امشب شب شهادت امام حسن عسکری ع است. شهادت این امام
عزیز را به فرزند بزرگوارش و همه ارادتمندانش تسلیت می گویم.
نقل شده « یک سال در سامراء خشک سالی بود و خلیفه
عباسی برای نماز همراه مردم برای نماز باران به بیابان رفتند
ولی باران نیامد، این خبر به گوش جاثلیق مسیحی رسید
و ایشان با عده ای رفتند و دعا کردند و باران آمد؛ طوری که
مردم از باران بی نیاز شدند . خبر به گوش معتمد عباسی
رسید که مردم به مسیحیت تمایل پیدا کردند ، دست به
دامان امام حسن عسکری علیه السلام شد.
امام همراه با راهبان مسیحی و مردم به بیابان رفتند و تا راهب
مسیحی دعا کرد دوباره باران بارید . امام دستور داد که آنچه در
میان انگشتان راهب است، بگیرند و از او خواست دوباره دعا
کند این بار هر چه دعا کرد باران نیامد. امام فرمود : این استخوان
که در پارچه ای پیچیده شده و در میان انگشتان راهب است ،
استخوان یکی از انبیای الهی است که از قبر او برداشته شده است
و استخوان هیچ پیامبری اشکار نمی شود مگر باران می آید.
این حادثه باعث ازادی او از زندان و محبوبیت امام نزد مردم شد».1
1- سیره پیشوایان ص631
در آستانه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و آغاز امامت ولی عصر عج هستیم.
از آنجایی که غائب شدن امام از انظار مردم ، غیر طبیعی و نگران کننده است و بارو کردن
آن برای خیلی از اردتمندان سخت و غیر قابل تحمل است ؛ لذا از زمان پیامبر اسلام تا شهادت
امام عسکری به تدریج و مناسبت های مختلف افکار عمومی مردم را به این و اقع آشنا و زمینه
پذیرش آن را فراهم کردند اما در زمان امام حسن عسکری این مسئولیت سخت تر و مهمتر بود.
امام هم وظیفه داشت او را از تیر رس دشمن دور کند و هم او را به مردم معرفی کند. لذا
این کار را توسط افراد مطمئن و نمایندگی خود به اطلاع دوستان رساند و برای نسل های بعد هم
تدابیری در قالب حدیث و... اندیشید که به یک حدیث شریف بسنده می کنیم.
امام حسن عسکری ع : سوگند به خدا غیبت حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشریف –
آن قدر طولانی شود که از هلاکت نجات نمی یابد مگر کسی که خدای بزرگ ،اورا بر عقیده به
امامت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)ثابت گرداند و به او توفیق دهد که برای تعجیل فرجش دعا کند.1
یعنی در عصر غیبت «دعا برای فرج» رمز نجات از هلاکت است چون کسی که دعا کند یقینا به دعا شونده
اعتقاد دارد که با سوز دل و با اخلاص دعا می کند.پس بگو
1-کمال الدین ،ج2 ،ص 384
هر چند این قانون یک قانون روانشاسی1 است و در خیلی از علوم کاربرد دارد ،اما
در تربیت بخصوص کودک و نوجوان نباید به دنبال این قانون گشت و جایی ندارد.
زیرا در میان این همه نوجوان و کودک ، هرگز انسان صفر یا سیاه پیدا نمی شود و
نه انها صد و به اصطلاح سفید هستند. بلکه خیلی از آنها خاکستری و بین این
اعداد (صفر تا صد) زندگی می کنندو باید در این محدوده به آنها نگاه کرد تا
مورد قضاوت عجولانه و غیر منصفانه نشد. لذا اگر نقطه سیاه و لغزشی از
فرزندانمان دیدیم نباید آنها را صفر و جز افراد سیاه دید و از طرفی هم اگر
کار مثبتی داشت نباید نمره صد داد و او را به حال خود رها کرد .
به هر حال با یک کار خلاف نباید کارهای مثبت و استعداد های او را هیچ
فرض کرد و یا با چند کار مثبت ، کارهای منفی او را توجیه کرد ؛ بلکه
نسبت به سن و درصدکارهای او باید به او نمره داد و عکس العمل نشان داد.
متاسفانه این قانون در خلیی از خانواده ها حاکم است و بر اساس
آن حکم صادر می شود که نتیجه آنهم فرار ، جدال و... است . در حالی
که این قانون ربطی به تربیت ندارد و انسان که هیچ نقطه مثبتی در
زندگی نداشته باشد شاید در بین نوجوانان و جوانان ما وجود نداشته باشد
بلکه خوبی یا بدی نسبی است و باید نسبت به همان خوبی و بدی موضع گیری کرد
و حتی گاهی باید بدی را نادیده گرفت و حمل بر خوبی کرد .
1-طبق این قانون گیرنده حسی یا تحریک نمی شود یا به طور کامل تحریک می شود مانند انبار بارورت که یا منفجر نمی شود یا همه با هم منجر می شود.
کتاب روانشاسی چهارم انسانی ص 64
غیرت یکی از صفات خداوند خداوند است که در جان تک تک انسانها قرار داده است.
بعضی متاسفانه به خاطر دوری از تعالیم انبیاء آن را خشکانده یا به صورت نیمه جان
ضعیف کرده اند .غیرت یعنی غیر زدایی؛ به این معنا که نه وارد حریم دیگران شویم و نه اجازه
ورود دیگران به حریم خصوصی خودمانی را بدهیم. غرب با تمام امکانات از زمین و هوا و به
صورت های مختلف در صدد ازبین بردن غیرت کشورها بخصوص مسلمین شده و حریم
خانواده و دین ... را نشانه گرفته است.
افراد هم هستند که این رگ در حال جوشش است نه تنها از ناموس و کشور و دین
خود دفاع می کنند بلکه از سرزمین های اسلامی هم دفاع می کنند که نمونه آن می توان
سردار سرافراز اسلام «سلیمانی» در دفاع از حرم و حریم مسلمانان را نام برد.
گاهی براى تحریک و برانگیختن دیگران براى کار بهتر، مى توان از رگ غیرت آنان استفاده کرد.
این کار توسط سردار بزرگ در عراق و سوریه انجام شد و نتیجه آن هم حذف داعش بود.
در داخل هم افرادی که هنوز این رگ به کلی خاموش نشده، می توان از آن رگ استفاده کرد تا از
این همه بی غیرتی و ...جلو گیری شود.
ماه ربیع الاول به عنوان بهار ماه های قمری شناخته شده است . شاید علت نام گذاری
آن ،در زمانی اتفاق افتاده که این ماه در فصل سرسبزی و طراوت طبیعت بوده است ؛اما
امروز دیگر آن طروات را ندارد؛ چون ماه های قمری در حال چرخش هستند و الان که
این ماه در فصل سرما و خواب طبیعت است آن خواص طبیعی را ندارد .
اما از طرفی چون میلاد شخص عالم اسلام ، «صادر اول»1یعنی پیامبر مکرم اسلام در این
ماه اتفاق افتاده است، ربیع الاول همچنان «بهار اول» باقی مانده و عطر نبوت با عیار بالا
و طراوت زیبایی به مشام امت اسلامی می رسد و جشن و سرور آن در جای جای
سرزمین دل عاشقان آن حضرت، سر سبزی بهار را دوباره نوید می دهد.
علاوه بر این که امامت ولی عصر عج تنها امید بشر و مکمل رسالت در این ماه اتفاق افتاده و
خواص و ویتامین های بهار را به عرشیان و فرشیان مژده خواهد داد .امید است در این ماه شاخه ای
از گل و شکوفه های نبوی و مهدوی در دلهایمان کاشته و فضای دل را پر از عطر بهاری ولایت کنیم.
1صادر اول، اصطلاحی است در فلسفه? اسلامی و مقصود از آن، نخستین چیزی که
از ذات خداوند صادر شدهاست و از نیستی(عدم)، به هستی آمده است و این یکی از مباحث مهم فلسفی است.
اگرچه پیامبر مکرم اسلام یکبار در تاریخ عمر شریفش به عللی نماز را به دو قبله
خواند ؛ یکی بیت المقدس و دیگری مکه ، یک علتش طعنه یهود بود،
ولی شیعه بعد از شهادت امام حسین علیه السلام دو قبله ای شد .
هر دو قبله اش ؛ مقدس ترین مکان های روی زمین اند. یکی؛ کعبه است
برای عبادت که جایگاه سجده گاه تمام انبیاء الهی از آدم تا خاتم است .
دوم ؛ کربلا که قبله ای برای شهادت عاشقان عبادت است. اگر کعبه و عبادت
شهادت پرور نباشد و انسان را کربلایی نکند ، باید هم در آن عبادت شک کرد
و هم در آن کعبه !!!!!
چه بسا کعبه ای که در طول تاریخ در دست حکام جور اسیر بوده و فقط از آن نان و نام به
دست آورده اند و چه عباداتی که جز خم و راست شدن حاصلی نداشته است. زیرا کعبه زمانی
رسالت خود به خوبی ایفا می کند که فرهنگ شهادت و جهاد حسینی جز جوهره ذات آن باشد
و اگر ولایت از آن حذف شود ، عبادت هزار ساله در بین رکن و مقام هم خوانده شود باز
هیچ ارزشی ندارد.
تاریخ در حافظه خود افراد زیادی را سراغ دارد که کعبه را دست آویز اهداف شوم خود کرده و به عباداتی
خشک و بی روح بسنده کردند از ابن زبیر ها و بی عمر ها گرفته تا آل سعود و...
لذا خداوند متعال برای هدایت بندگان ؛ حدوثا مکه و بقاء کربلا و مکه را مشترکا برای سعادت
دوستان خود انتخاب کرده است . به این خاطر هم در کعبه و هم در کربلا نماز کامل است .
خلاصه آنجا (مکه)کعبه گل (خاک) و اینجا (کربلا )کعبه دل است و از دور هم دل ها کربلا را زیارت می کنند
و بعد مکانی و زمانی مثل کعبه ندارد.
عاشورا چشمه جوشان معارف ناب توحیدی است ، از هر زوایه در آن کنکاش کنیم
باز معارف عمیق و دست اول به فور در آن یافت می بخشد که هنوز عقل بشر در
آن مبهوت می ماند و در کنار هر قطره اشک امام و حضرت زینب دریای از معارف نهفته
است. یکی از علل آمدن اسرا در اربعین ( اربعین اول یا دوم ) تفهیم این مطلب است که
شعیان و دوستان امام حسین ع عاشورا تمام نشده است ، درست است در این مکان،
بدن عزیزان ما تکه تکه شده است ، اما این حرکت ادامه دارد و اینجا مکان تصمیم گیری شما
و به تعبیر بهتر «اتاق فکر » شما برای تشکیل حکومت اسلامی و مبارزه با یزیدیان زمان تا
دامنه قیامت است.
اینجا با یاد و خاطره ما زندگی کنید و هرگز ذلت را بر عزت ترجیح ندهید ، در این مکان سوز اشک
با حماسه و عزت مقرون است و باید جان تازه ای به کالبد اسلام دمیده شود.
بنابراین کوته بینانه است که خیال کنیم اسرا کربلا به رهبر امام سجاد و حضرت زینب سلام الله علیهما
فقط و فقط برای خالی کردن دل و یا تجدید عهد به کربلا آمده باشند هر چند این امر ممکن است ولی
هدف والاتری بوده و آن اینکه با کشته شدن ما کار نیمه تمام ما را شما تمام کنید و برای همیشه
تمام قد در برابر ظلم و ستم بایستد و لو کشته یا اسیر شوید. با این نیت در این مکان جمع شوید و خاطرات
ما را زنده نگه دارید و اجر عظیم آن را هم دریافت کنید.