یکی از راه های کمک گرفتن از دیگران در هنگام گرفتار و مشکلات ، صدازدن است.
این آرامترین و ساده ترین راه کمک گرفتن از دیگران است . در بعضی مواقع هم فریاد زدن
برای درخواست کمک نیست بلکه فشار درونی ناشی از عصبانیت باعث می شود که انسان
صدایش را بلند کند. با فریاد کشیدن ، کمی از گدازه های ناشی از آتشفشان درونی خود را
بیرون انداخته و خود را تخلیه می کند .هرچند روش خوبی نیست ولی در زندگی مردم زیاد اتفاق
می افتد و حتی در بعضی از کشورها برای اینکه ترکش ها این انفجار درونی بر سر دیگران
ریخته نشود باشگاه فریاد درست کرده اند و در انجا تا جایی که ممکن باشد باشد داد
می زنند تا زره ای خود را تخلیه کنند.!
اما کسانی که در مسیر دین الهی حرکت می کنند تا جایی که ممکن باشد صدای خود را برای کسی
بلند نمی کنند و آن را مصداق توصیه قرآن می دانندکه فرمود: انکر الاصوات...می دادند.
در قیامت هم خداوند آن قدر به آنها می بخشد که جای در خواست و فریاد کمک گرفتن از کسی ندارند.
اما کسانی که مسیر غیر الهی را انتخاب کرده ؛ هم در دنیا و هم در آخرت صدایشان بلند است . «یوم التناد»که
که نامی از نامهای قیامت است و گوشه ای از احوال و رفتار مجرمین را باز گو می کند. این عنوان در سوره مومن
(غافر)آیه 32 چنین آمده است: وقتی مومن آل فرعون ،فرعونیان را از آن روز ترساند وفرمود:
«وَ یا قَوْمِ اِنِّى اَخافُ عَلَیْکُمْ یَوْمَ التَّنادِ».
در آن روز مردمی که گرفتارند و نیاز مبرم به کمک دارند یا از سایر مردم کمک می خواهند و یا
از فرشتگان و هرکسی که چیزی از او بر بیاید فریاد کمک !!کمک بلند است ولی حیف...
جالب اینکه مصداق بارز این کمک خواهی و داد و بی داد کردنها برای ابتدایی ترین و نیازهای اولیه انسانی
یعنی آب و غذاست . «وَ نَادى اصحابُ النّارِ اَصْحابَ الْجَنَّهِ اَنْ اَفِیضُوا عَلَیْنَا مِنَ الْماءِ اَوْ مِمّا رَزَقَکُمُ اللهُ»؛
(دوزخیان، بهشتیان را صدا مى زنند که، مقدارى از آب و روزی هایى که خدابه شما داده است به ما ببخشید).
آنها در پاسخ مى گویند: «انَّ اللهَ حَرَّمَهُما عَلَى الکافِرِینَ»؛ (خداوند اینها را بر کافران تحریم کرده است).1
و از طرفی این فریاد زدن در آخرت ذره ای از فشار درونی آنان نمی کاهد و با جواب کوبنده و کلفت تر
و تحقیر کننده فرشتگان همراه است.ندا مى دهند: فرشتگان جواب می دهند: الا لَعْنَهُ اللهِ عَلَى الظّالمینَ2
1-سوره اعراف، آیه 50.
2-سوره هود، آیه 18.
در جهان امروز فراموش کردن معاد و غفلت از قیامت ، گویا برای بعضی ها کلاس داره،
لذا از هر موضوعی سخن به میان می آورند غیر از جهان بعد از مرگ ، شاهد این مدعا؛ نگاه
گذرا به روزنامه ها ، تلگرام ها و... حتی برای بعضی افراد گفتگو کردن از معاد حالشان بعد
میشه و سریع موضوع را عوض می کنند! در حالی که یاد مرگ نقش تعیین کننده ای در زندگی
دارد و انسان را در برابر گناه واکسینه و برای آن دیار آماده می کند.
افرادی که در این تابستان گرم ؛ مرتب از گرما و عرق کردن می نالند و و هر روز لباس عوض می کنند
و عطر ها مختلف استفاده می کنند تا بوی عرق آنها خود و دیگران را آزار ندهد، خوب است یک چند
لحظه در این چند سطر تامل کنند.
بعد از نفخه صور که مردم برای حساب و کتاب در محضر الهی حاضر می شوند به سرزمینی قدم
می نهند که اولا: جنس آن زمین حرارت زا ست . ثانیا: ازدحام جمعیت ،از اولین تا آخرین انسانها
جمع شده اند. ثالثا: آن مکان تنگ و کوچک در نظر گرفته شده است. رابعا: اضطراب ، استرس و شرمندگی
از اعمال، خود حرارت مضاعف دارد.در نهایت نزدیک شدن خورشید به اندازه یک میل چنان عرصه را
بر انسان های مجرم تنگ می کند که غرق در عرق می شوند و ناله شان آن چنان بلند است که
حاضرند هر چه سریعتر خداوند حکم آتش را به آنهابدهد و راهی آتش جهنم شوند.1
البته خوبان در آن صحنه در ناز و نعمت الهی اند و از طرفی مجرمین درجه عرق و شرم آنان بستگی به
اعمال زشت آنها دارد . روایت زیر این صحنه را این طور بیان می کند.
پیامبر خدا(ص) فرمود: «هنگامی که روز قیامت فرار رسد، خورشید آنقدر به مردم نزدیک
میشود که فاصله آنها با خورشید به اندازه یک یا دو میل خواهد بود. آنقدر خورشید آنان
را گرم میکند که هرکس به مقدار اعمالش در آن فرو خواهد رفت؛ برخی تا پاشنه پا و برخی
تا زانو و برخی تا کمر و برخی را لجام میکند. راوی میگوید: دیدم که پیامبر به دهانش اشاره
میکند؛ یعنی تا دهان در عرق فرو میروند.2
1-پیامبر خدا(ص) فرمود: «در روز قیامت، فرد کافر، به خاطر طولانی بودن آن روز، و به واسطه عرقش،
لجام میشود. تا اینکه به خدا عرض میکند: ای پروردگارم! به من رحم کن حتی اگر در رفتن به آتش باشد».
المعجم الکبیر، ج 9، ص 155،
2-سنن ترمزی، ج 4، ص 614
معیار زمان و هزینه دو عنصر مهم در ارزیابی پروژه ها و...حتی شخصیت هاست.
دانشمندان علوم تجربی می گویند: هر پروژه ای که با هزینه و زمان کمتری به
بهره برداری برسد ،در ردیف شاخص های عالی ارزیابی قرار می گیرد.
بعضی ها این فرمول را در مورد اشخاص هم بکار می برند و معتقدند : هرکسی
در زمان کوتاهی و با هزینه کمتر علمی ،مالی ،شخصیتی و...بتواند بر محیط زندگی خود
و دیگران تاثیر بسزایی بگذارد جز نوابغ و گروه مرجع قرار می گیرد به عنوان مثال معروف
است که ابن سینا در سن بیست سالگی دست به قلم برد و آثار گرانسنگی از خود به یادگاری
گذاشت که شهره عام و خاص شد.
اما در مورد امام علی علیه السلام که در صدر اسلام شهره آسمانیان و زمینیان بود ، متاسفانه با
گذشت زمان بعضی از کوته بینان، فکر می کنند که سیاست و سیره حکومتی آن امام عزیز در جهان
معاصر کارآیی ندارد و فقط در حد توصیه های اخلاقی است و تعبدا به آن معتقدند.!!!!!
اما غافل از این که سخنان و روش حکومتی آن بزرگوار بهترین روش حکومتی در تمام دوران است و با همین
معیار (زمان و هزینه ) در یک مدت زمانی کوتاهی(حدود 5سال) و با کمترین هزینه(آزمون و خطا) برای تمام
زمانها جدیدترین و کارآمدترین روش حکومت داری و سیاست مداری را برای بشر به یادگار گذاشت .
برای اثبات این مدعا فقط به این داستان شهید مطهری اکتفا می شود:
معروف است که در زمان قاجاریه مرد نسبتاً فاضلی که بسیار خوشنویس بوده ظاهراً
از شیراز برای زیارت به مشهد رفته بود. در بازگشت، پولش تمام میشود یا دزد میزند،
و در تهران در حالی که غریب بوده بی پول می ماند. فکر می کند که از هنرش که
خطاطی است استفاده کند . بر می دارد از عهدنامه امیرالمؤمنین علیه السلام
به مالک اشتر با یک خط بسیار زیبا می نویسد. خط کشی و جدول بندی می کند،
این عهدنامه را در یک دفتری مینویسد و آن را به صدر اعظم وقت اهدا میکند.
یک روز میرود نزد صدر اعظم در حالی که ارباب رجوع هم زیاد بودهاند.
نوشته را به او میدهد و میگوید هدیه ناقابلی است. پس از مدتی بلند
میشود که برود. صدر اعظم میگوید آقا شما بفرمایید. با خود میگوید
لابد میخواهد مرحمتی بدهد، میخواهد خلوت بشود. چند نفری
از ارباب رجوع میمانند. باز میبیند خیلی طول کشید، بلند می شود
که برود. دوباره صدر اعظم میگوید آقا شما بفرمایید. تا اینکه همه
مردم میروند، فقط پیشخدمتها میمانند. صدر اعظم میگوید فرمایشی دارید؟
این شخص میگوید: نه، من عرضی نداشتم، همین را تقدیم کرده بودم.
پیشخدمتها را هم میگوید همهتان بروید بیرون، کسی حق ندارد بیاید
داخل اتاق. این بیچاره وحشتش میگیرد که این دیگر چگونه است؟!
صدر اعظم میگوید: بیا جلو! میرود جلو. آهسته در گوشش میگوید:
چرا این را نوشتی و برای من آوردی؟ میگوید:
شما صدر اعظم یک مملکت هستید، این هم دستورالعمل مولا
امیرالمؤمنین علیه السلام است برای کسانی مثل شما. فرمان
اوست راجع به اینکه با مردم چطور باید رفتار کرد. من فکر میکنم
شما هم شیعه امیرالمؤمنین هستید و چنین چیزی را دوست دارید.
فکر کردم برایتان هدیهای بیاورم، هیچ چیز مناسبتر از این پیدا نکردم. گفت:
بیا جلو. رفت جلو. گفت: یک کلمه من میخواهم به تو بگویم
و آن این است که خود علی که اینها را نوشت و به اینها بیش
از هرکس دیگر پایبند بود و عمل میکرد، در سیاست از اینها
چقدر بهرهبرداری کرد که حالا من بیایم به اینها عمل کنم؟
خود علی از همین راهی که دستور داد عمل کرد و دیدیم که
تمام مُلکش از بین رفت و معاویه بر او مسلط شد. علی خودش
به این دستورالعمل عمل کرد و شکست خورد، پس این چیست
که برای من نوشته ای؟! گفت: اجازه میدهید جواب بدهم؟ بله. گفت:
چرا این حرف را در میان جمعیت به من نگفتی؟ گفت: اگر در میان
جمعیت می گفتم پدرم را درمیآوردند. گفت: بسیار خوب، جمعیت
که رفت چرا پیشخدمتها را گفتی همه تان بروید بیرون؟ گفت:
اگر یکی از آنها می فهمید که من که من چنین جسارتی به علی
میکنم پدرم را درمیآورد. گفت: پیروزی علی علیه السلام همین است.
چرا معاویه بعد از هزار و سیصد سال، احدی کوچکترین احترامی برایش
قائل نیست و جز لعنت و نفرین چیز دیگری برای او نیست؟ علی علیه
السلام هم بشری بود مثل من و تو. این احترام را از کجا پیدا کرد که
تو اگر به همین نوکرها و پیشخدمتها بگویی آدمهای بیگناهی را گردن
بزنید گردن میزنند ولی اسم علی را جرأت نمیکنی با بیاحترامی
[جلوی آنها ببری]؟ آیا جز این است که علی علیه السلام را اینها به
همین صفات شناختهاند که علی مجسمه راستی و درستی، مجسمه
وفای به عهد و تجسم همین دستورالعملی است که خودش داده است؟
علی علیه السلام به موجب اینکه به همین سیاست عمل کرد، هم
خودش را در دنیا بیمه کرد و هم اینها را. اگر در دنیا فردی پیدا میشود
که به این اصول انسانیت عمل میکند به موجب همین است که علی
علیه السلام اینها را نوشت و خودش عمل کرد. اگر او اینها را نمینوشت
و خودش عمل نمیکرد، سنگ روی سنگ بند نمیشد. تو خیال کرده ای
که این اجتماع را با همان سیاست خودت حفظ کردهای؟! اگر مردم دزدی
نمیکنند، به خاطر تو دزدی نمیکنند؟! صدی نود مردمی که دزدی نمیکنند
به خاطر علی علیه السلام و دستورهای علی و امثال علی است.
صدی نود مردمی که فحشا نمیکنند، به ناموس تو خیانت نمیکنند،
به خاطر همان علی علیه السلام و دستورهای علی است. تو خیال
کرده ای علی علیه السلام شکست خورد؟
!آشنایی با قرآن 3، ص: 156
یکی از معارف ناب و بی بدیل قرآن مجید شناسایی دقیق مرگ و و زندگی بعد از آن است.
اگر مرگ به خوبی شناخته شود، نه اضطراب زاست و نه باعث افسردگی می شود،
بلکه باعث نشاط و انرژی مثبت برای حرکت در مسیر حق خواهد شد!
قرآن کریم اصرار دارد که تنها ترین دشمن بشر فقط و فقط مرگ است .
ریشه تمام ترسها به مرگ ختم می شود؛ اگر از بیماری می ترسیم به خاطر
این است که ما را به مرگ تهدید می کند یا باعث مرگ زود رس می شود؛ اگر از مار و عقرب و...
می ترسیم به خاطر اینکه با جان ما بازی می کنند و یا اگر از دشمن خارجی می ترسیم به خاطر
این است که ممکن است در درگیری با آنها کشته شویم و به حیات ما خاتمه دهد و...
اما جالب اینکه نظر قرآن این است که ما مرگ را در درون خودمان هضم و نابود می کنیم .
قرآن در این زمینه می فرماید:
«کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ »1
یعنی ما چشنده مرگ هستیم و او (مرگ)از بین خواهد رفت چون ذائقه اسم فاعل است.
به عبارت دیگر ما مرگ را مثل یک لیوان شربت می نوشیم . البته که این شربت برای بعضی ها
تلخ و برای بعضی ها شیرین و لذت بخش است.
به این دلیل ما در سیره خوبان الهی می بینم ، وقتی امام حسین علیه السلام در آن حادثه دلخراش
کربلا از حضرت قاسم نوجوان بنی هاشم که اصرار بر شهادت دارد سوال از مرگ و شهادت به میان
می آورد ،با وجود کمی سن ولی رشد یافته مکتب وحی ؛می فرماید :
مرگ در نزد من از عسل هم شیرین تر است!!!!!!!2
دلیل عقلی آن هم واضح است چون دنیای بزرگتر از این دنیا و با امکانات بسیار بهتری در انتظار ماست.
هر انسان عاقلی دوست دارد از امکانات فاخرتر و شیک تری استفاده کند فقط مشکل ضعف شناخت
آن دنیاست که قرآن و خاندان وحی به خوبی آن را برای ما معرفی کرده اند.
1- ال عمران ؛185
2- کتاب مدینة معاجز نوشته سید هاشم بحرانی متوفی به سال 1107 هجری قمری است.
ماه مبارک رمضان با همه گرسنگی و تشنگی همراه با خوشی و برکاتش گذشت،
اما اجر و دستاورد های بی نظیرش برای همیشه ماند.
گویا این ماه عزیز با زبان بی زبانی به مومنین می گوید: وقتی شما در این ماه از لقمه
حلال و طاهر خود گذشتید ،می توانید به راحتی از حرام خداوند با آن همه پیامد منفی
بگذرید!!!
اگر در این ماه نان خودتان را که با زحمت به دست آوردید، نخوردید در سایر ماه ها به طریق
اولی می توانید نان مردم را به ناحق نخورید!!!
اگر در این ماه یک ختم قرآن انجام دادید ، آیا نمی توان در سایر ماهها ختم قرآن کنید؟
اگر در این ماه سحرخیز بودید و اهل دعا و مناجات شبانه ،سایر ایام چطور؟
و اگر....
در واقع این ماه مبارک یک دوره پودمانی و آموزش کوتاه مدت برای رسیدن به تقوی و ارتباط
معنوی سازنده با خداوند و مردم بر معیار های اسلامی برای سایر ایام است.
شاید به این دلیل است که خداوند در قرآن مجید با صدای بلند و محکم فلسفه روزه داری را
رسیدن به تقوی می داند1 ، و خودش هم مامور ویژه پرداخت اجر و مزد روزه دارن می شود.2
خدایا را شاکریم این دوره را با موفقیت گذراندیم ، باشد که تکنیک هایش را برای سایر ماه بکار بگیریم تا
سعادت دو جهان نصیبمان شود.
1-یا ایها الذین ءامنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون /بقره /183
2-قال الله تبارک و تعالى : الصوم لى و انا اجزى به .بحارالانوار، ج 96، ص 256
روزه براى من است و من خود پاداش آن هستم . (یا من خود به آن پاداش دهم )
بهترین کادو و سوغاتی که خداوند برای بندگان در ماه رمضان فرستاده، نزول قرآن است.
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ 1
طبق این آیه موضوع قرآن هم هدایت و دستگیری از بندگان است . بندگانی که راه را از چاه و
سره را از ناسره تشخیص نمی دهند و ممکن است در این مسیر به لذتهای زود گذری هم دل
ببند ولی خداوند در قرآن مجید در هر پیچ و گردنه هشدار های لازم را در قرآن داده تا سالم به مقصد
برسند.لذا جا دارد در این ماه مبارک که بهار قرآن است بیشتر در این کتاب که حرف خداوند است تفکر شود
تا روح با ارتباط با قرآن شارژ لازم خود را برای سایر ماهها ذخیره کند تا سعادت نصیب انسان شود.
چون این ماه نزول قرآن و بهار معنویت است ،هر حدیث که از بزرگان دین برای هدایت و سعادت انسان
ذکر شده است ، اوج عمل و توجه به آن در این ماه است به عنوان نمونه:
قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : اشراف امتی حملة القرآن و اصحاب اللیل.2
فرمود: بزرگواران امت من حاملان قرآن و شب زنده داران هستند. تلاوت قرآن و شب زنده داری
ستون فقرات این ماه است .و چه ختم قرآنهایی که در این ماه انجام می گیردو...
یا کسانی که از این ماه استفاده نمی کند پیامبر اسلام چقدر از دست آنها عصبانی است و در
حدیثی از جابربن عبدالله انصاری نقل می کند:
که آن حضرت روزی بر منبر رفت، چون از پله اول بالا رفت، فرمود: آمین! آنگاه به پله دوم قدم نهاد
و فرمود: آمین! به پله سوم پا گذارد، فرمود: آمین! بعد روی منبر نشست. اصحاب پرسیدند برای
چه آمین گفتی؟ فرمود: جبرئیل نزد من آمد و فرمود از رحمت خداوند به دور باشد کسی که در
نزد او نام تو برده شود، پس بر تو صلوات نفرستد،من گفتم: آمین! آنگاه فرمود: از رحمت خداوند
به دور باد کسی که پدر و مادر را درک کند، پس داخل بهشت نگردد،من گفتم: آمین! سپس
فرمود: از رحمت خداوند به دور بادکسی که ماه رمضان را درک کند وآمرزیده نشود. من گفتم، آمین!.3
یعنی تمام امکانات و ابزار آمرزش در این آمرزشگاه ماه رمضان است اگر کسی که تنبلی یا غفلت کرد
قطعا از رحمت خداوند دور است.مثل کسی که بیمار است ولی عمدا به بیمارستان نرود و بر اثر آن
بیماری بمیرد غیر از خود کسی را نباید سرزنش کند.
1-بقره آیه 185
2-بحار الأنوار، ج 92، ص177
3-عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص رَقَى الْمِنْبَرَ فَقَالَ آمِینَ إِلَى أَنْ رَقَى الدَّرَجَةَ «الْأُولَى ثُمَّ رَقَى
الثَّانِیَةَ فَقَالَ آمِینَ ثُمَّ رَقَى الدَّرَجَةَ الثَّالِثَةَ فَقَالَ آمِینَ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ قُلْتُ آمِینَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ جَاءَنِی
جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ شَقِیَ عَبْدٌ ذُکِرْتَ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیْکَ فَقُلْتُ آمِینَ ثُمَّ قَالَ شَقِیَ عَبْدٌ أَدْرَکَ شَهْرَ رَمَضَانَ
فَانْسَلَخَ عَنْهُ وَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَقُلْتُ آمِینَ ثُمَّ قَالَ شَقِیَ عَبْدٌ أَدْرَکَ وَالِدَیْهِ أَوْ أَحَدَهُمَا-فَلَمْ یُدْخِلَا [ه
الْجَنَّةَ فَقُلْتُ آمِینَ(فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 115)
انتخابات نماد حضور مردم در سرنوشت خود است و از طرفی مردم طبق فرمایش
حضرت علی علیه السلام ستون دین (عماد الدین)1 معرفی شده اند.
در این انتخابات نکته جالبی وجود داشت و آن رقابت جدی بین دو روحانی بود در حالی که
تنوع کاندیدا از هر سلیقه و جریان سیاسی وجود داشت؛ اما مردم پشت سر روحانیت به رقابت پرداختند.
بعد از انتخابات و گرفتن جشن بزرگ ملی،باز با رهبری روحانیت بصیر و آگاه بدون هیچ تنشی این جشن
به کام مردم شیرین شد .بر خلاف عادت پیشین که دو کاندید رقیب یا کسانی که به فینال رسیده بودند
به جای جشن و تبریک به یکدیگر ، در کمال بی تقوایی سران هر دو جریان حضور مردم را به بدترین و
تلخ ترین حادثه بعد از انقلاب تبدیل کردند که هنوز هم تلخی آن بر طرف نشده است.
یکی با کمال بی ادبی عده ای از مردم را خار و خاشاک نامید! و طرف مقابل هم در کمال وقاحت با
طرح تقلب و...با اردوکشی خیابانی و آتش زدن سطل آشغال ...گسل خطرناکی در بین مردم که ستون
و صاحب انقلابند به وجود آورند که اگر درایت رهبری نبود خدا می داند کار به کجا ختم می شد.
اما در این انتخابات با یک تبریک ساده جشن مردم را مضاعف کردند و ارزش کار مردم را به گوش جهانیان
رساندند!!
امید است این یک نقش راهی باشد که کسانی که قاعده بازی را بلد نیستند وارد میدان نشوند .
اگر طرف مقابل هم بر کرسی ریاست نشست سراغ بهانه و...نروند!!!!!!!!!!
1- نامه آن حضرت به مالک اشتر
در مکتب قرآن انسان هر لحظه بر سر جلسه امتحان نشسته است ،سلامت،بیماری ،
فقر ،ثروت و داشتن یا نداشتن اولاد همه و همه از دیدگاه قرآن امتحان است .
اما جالب این است که این امتحانات؛ مثل امتحانات روزانه ای است که یک معلم می گیرد تا
دانش آموزان را برای امتحان نهایی آماده کند ، ملاک قبولی در امتحانات آخر ترم است؛
ولی بدون شک امتحانات میان ترم یا کمکی نقش زیادی در درس خواندن و قبولی آخرسال
دارند.از طرفی امتحانات هر کسی بستگی به درس یا سطح پایه درسی او دارد ، امتحان
الهی هم برای افراد مختلف بستگی به درجه ایمان و اعتقاد آنها دارد که سختترین آنها
برای اولیاء الهی در نظر گرفته است.
خداوند معتال هم در بعضی از آیات مثل:وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ1... انگشت بر روی امتحانات روزانه یا هفتگی
گذاشته است ، اگر کسی در این امتحانات قبول شود؛ قطعا در امتحانات آخر سال که سالی یک بار
یا دوبار گرفته می شود، قبول خواهد شد.خداوند جریان امتحان ترمی خود را در یک یا دوبار در سال
این طور بیان می فرماید:
«یُفْتَنُونَ فی کُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ...در هر سال، یک یا دو بار آزمایش مىشوند»2
این آیه قران که سالی یک یا دو بار از بندگان را امتحان عمومی به عمل می آورد اختصاص به صدر
اسلام ندارد که مردم سالی یک یا دوبار گرفتار جنگ یا قحطی می شدند ، در زمان ما هم این امتحان
الهی آبدیت و به روزشده که انتخابات یکی از مصادیق بارز آن است .
در انتخابات آمار گناه به صورت تصاعدی بالا می رود و شاخصهای آماری تهمت و دورغ و...را در بالاترین
سطح قرار دارند و چه افرادی که در این امتحان ریزش و مردود می شوند .
ای کاش دانش بشری موفق به یک دستگاه گناه سنج می شد که جای آن واقعا در جامعه خالی
است تا ضریب جیمی ردشدهگان را چه با سرعت نشان دهد.
به هر حال انتخابات هم یک تکلیف شرعی است و هم یک امتحان الهی است ،ورود در این صحنه
لازم است ولی عبور از خطوط قرمز و گناه حرام شرعی و گناه کبیره است. نباید به خاطر دنیا دیگران
آخرت خود را خراب کرد ، اگر ضعف مدیرتی از مسئولی دیدیم با سند می توان دیگران را آگاه کرد ولی
ذره بین را روی آن گذاشت و چندمورد را هم ما اضافه کنیم شرعا مجاز نیست.
به نظر بنده در مناظرات اخیر بعضی از کاندیدا نمره قبولی نگرفتند و آبروی نظام را خدشه دار کردند .
به هر حال بر مردم عزیز و مومن لازم است با حضور خود جواب بد اخلاقی ها را بدهند ولی از
خط قرمز عبور نکنند. چه زیبا رهبر عزیز فرمودند : انتخابات حق الناس است. چیزی تا ناس گذشت نکند
خداوند هم گذشت نمی کند!!!!!!!
1-بقره آیه 155
2- توبه آیه 126
یکی از اعتقادات مسلمانان بخصوص شیعیان، ظهور امام زمان عج می باشد.
ظهور یعنی آشکار شدن و قابل رویت بودن است که این کلمه در مورد امام عصر
در مقابل غیبت بخصوص غیبت کبری آن حضرت بکار می رود.
بعد سالیان متمادی که از غیبت کبری گذشت و خداوند اذن ظهور به امام زمان عج داد،
یک تحول عظیم و شگفت انگیزی در جهان رخ خواهد داد که توصیف آن در توان ما نیست.
به تعبیر معروف : «شنیدن کی بود مانند دیدن».
شاه بیت حکومت بعد از ظهور« گسترش بی نظیر عدالت »در سراسر جهان است که
پیامبر اسلام بشارت آن را به منتظران ظهور می دهد آن حضرت فرمود:
یملاء الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئتْ ظلماً و جوراً 1
شخص یا جامعه ای که طعم ظلم و ستم را چشیده باشد، وقتی آن عدالت مهدوی را ببیند
خداوند می داند که چه حالی پیدا می کند.!!!!!!
این ظهور عمومی و در پهنه هستی اتفاق می افتد و برای همیشه پرونده ظلم و جور بسته می شود.
تنها راه برای نزدیک تر شدن این ظهور عمومی ،آمادگی اجتماعی برای اطاعت بی قید و شرط از آن
حضرت و پذیرفتن دستور الهی و عمل به آنهاست.
اما یک ظهور شخصی و انفرادی هم برای افراد خاصی پیش بینی شده است که می توانند امام عصر را
در زمان غیبت آشکارا رویت کنند و به خدمت آن حضرت برسند و از عنایات آن حضرت بهره مند شوند.
راه این ظهور فردی فقط تقوی الهی در حد استاندارد شرعی است که نمونه عینی آن برای خیلی
از اولیائ الهی اتفاق افتاده است. هر چند ما باید سخاوت بیشتری داشته و آن ظهور عمومی و همه
جانبه حضرت را از خداوند طلب نماییم ، اما در ضمن این هدف نهایی می توان هدف میانی هم در نظر
گرفت و ظهور و رویت آن حضرت را برای شخص خود در زمان غیبت از خداوند در خواست کرد؛زیرا آن
حضرت الان در بین ما وجود دارد و فقط ناشناخته است و یک تقوی ناب می تواند به محضر آن
حضرت شرف یاب شد.
ثمره و فائده این ظهور شخصی این است که ما را برای زمینه سازی آن ظهور کبری و عمومی جدی تر می کند.
1-کنز العمال، ج 14، ص 175.
وعده یک نوع خبرخوش است که در آینده اتفاق می افتد و بیشتر جنبه بشارت دارد بر خلاف وعید
که در کارهای شر و منفی بکار می رود. خداوند در قرآن صراحتا قول داده که به وعده های خود
عمل کند و تخلف نکند:لاَ یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ...1
خداوند در قرآن انواع وعده ها را به مومنین می دهد ،بعضی از آنها برای جهان بعد از مرگ
و بعضی هم برای این کره خاکی (ارض )است.
بهترین وعده خداوند برای زندگی دنیا مربوط به «حکومت جهانی امام زمان عج» است .
در سوره نور آیه 55 می فرماید:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ
مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی
لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً»
خداوند در قرآن کریم ابتدا چندین وعده موقت و زودگذر مثل جریان غلبه رومیان بر ایرانیان در کمتر از 9 سال
برای تقویت قلوب مومنین می دهد تا آنها را خوب شارژ کند که آمادگی لازم را برای شنیدن بهترین و
اساسی ترین وعده خود داشته که در واقع"تیر خلاص" به بدنه ظلم و فساد است ؛ و آن
حکومت جهانی است که روزی توسط امام زمان عج و مومنین صالح اتفاق خواهد افتاد.
این وعده الهی و حکومت صالحان که در آیه به آن اشاره شده ، چهار شاه کلید دارد که
هر کدام دنیایی حرف دارند:
اول : وعده حکومت یعنی زیر ساخت برنامه ها مدرن و حیاتی در دست آنهاست.
دوم: دین رسمی جهان یکی خواهد شد و دین های خود ساخته و پوشالی برچیده خواهد شد.
سوم:جنگ و خون ریزی به خط پایان می رسد و مردم در امنیت کامل زندگی خواهند کرد.
و در آخر عباذت مخلصانه اتفاق می افتد و از ریا و...خبری نیست.
در واقع سند تحول با همه شاخ و برگ علمی ،اقتصادی و معنوی ... در مقیاس وکیفت
بالا فقط در آن روز امضاء و اجرایی خواهد شد.!!!!!
این تفکر در واقع صفت یاس را در دل مومنین ذوب کرده و هر نسل خود را آماده تر می کنند
برای اجرای این وعده ناب و دوست داشتی خداوند و امید در دلها کاشته خواهد شد.
به امید آن روز ما هم خودمان را جاده صاف کن این عزیزان قرار داده و به وسع و توانمان با ظلم
و جور مبارزه کرده و کمک کار محرومان و صالحان باشیم، شاید خداوند ما را هم در انتهای صف
آن خوبان خداوند قرار دهند.
یا صاحب الزمان ادرکنا
1-آیه 6 سوره روم